نقشه نوسازي يک نهاد صنفي هنري

امير راد از هنرمندان فعال در حوزه هنرهاي تجسمي، به‌تازگي در آخرين انتخابات انجمن هنرمندان نقاش ايران به‌عنوان رئيس هيأت مديره اين انجمن انتخاب شده است. او که فارغ‌التحصيل کارشناسي ارشد رشته نقاشي است، به‌طور خاص تمرکز خود را در سال‌هاي اخير بر حوزه هنرها و مديوم‌هاي جديد هنري گذاشته و در اين خصوص علاوه بر پژوهش و فعاليت‌هاي هنري، به تدريس نيز مشغول است. علاوه بر آن، راد، مدير کانون نيو مدياي موزه هنرهاي معاصر تهران و معاون هنري هنرستان هنرهاي زيباي پسران نيز هست. در اين گفت‌و‌گو رويکردهاي جديد راد در خصوص انجمن هنرمندان نقاش ايران را خواهيم خواند.

با توجه به آخرين جلسه شما با هيأت مديره، چه سياست‌ها و رويکردهاي جديدي براي انجمن تعريف کرده ايد؟
از آنجا که فعاليت هيأت مديره جديد تنها نزديک به دو هفته است که آغاز شده است پيشتر بايد بگويم که گفته‌هاي من کاملاً نظرات شخصي است و در برخي موارد ممکن است گفت‌و‌گوهايي در هيأت مديره جديد رخ داده باشد اما رأي‌گيري در خصوص آنها انجام نشده است و نظر نهايي هيأت مديره نيست. بديهي است مصوبات هيأت مديره از طرق گوناگون و مانند گذشته به اطلاع اعضا خواهد رسيد.

با ورود افراد جديد در هر دوره سياست و رويکردهاي جديدي نيز در پي خواهد آمد. ميانگين سني هيأت مديره جديد نسبت به دوره‌هاي گذشته پايين‌تر است اما تک‌تک اعضا سابقه فعاليت حرفه‌اي و مستمر در انجمن را داشته‌اند و به همين دليل با مسائل و مشکلات انجمن از نزديک آشنا هستند. براي نمونه من در دهه ۱۳۸۰ شمسي، حدود ۶ سال عضو کميته آموزش انجمن بوده‌ام و در طي ساليان گذشته هم ارتباطم را با ارکان انجمن حفظ کرده‌ام. بر همين پايه و با نگاهي منتقدانه -البته نه در معناي منفي بلکه در معناي سازنده‌اش- وارد کارزار انجمن شده‌ام. با همفکري‌هاي صورت گرفته مي‌توانم نويد تغييرات عمده‌اي را در انجمن بدهم که مهم‌ترين و بزرگ‌ترين اين تغييرات، تغيير اساسنامه خواهد بود. اساسنامه انجمن حدود ۲۰سال پيش نوشته شده است و مسائل و دغدغه‌هاي آن سال‌هاي نقاشان و حوزه تجسمي را در بر مي‌گرفته است. امروز و در آستانه ۲۰ سالگي انجمن، فضاي هنري و به طور خاص هنرهاي تجسمي کاملاً تغيير يافته است. بنابراين نيازمند يک بازنگري کلي در اساسنامه انجمن هستيم تا بر اساس زمينه‌هاي نو و نيازهاي جديد برخي ملاحظات و رويکردها در اساسنامه جديد ديده شود.

تغييرات اساسنامه چه مواردي را دربرمي‌گيرد؟
تغيير اساسنامه در دوره پيشين هيأت مديره هم يکي از برنامه‌هاي مهم بوده و پيشرفت‌هاي بسيار خوبي هم صورت گرفته است. در دوره جديد با بازنگري بر تغييرات پيشنهادي دوره پيشين، به طور عام اهداف و رويکردهاي انجمن را بازتعريف خواهيم کرد. به اين ترتيب و به‌عنوان مثال برخي کميته‌هاي انجمن اضافه، کم، ادغام يا منفک خواهند شد، ساختارها و کارکردهاي آنها در زمينه‌هاي جديد تدقيق و آيين‌نامه‌هاي اجرايي آنها مورد بازنگري و بازنويسي قرار خواهند گرفت. يکي از رويکردها در تغيير اساسنامه چالاک‌سازي ارکان انجمن است. ساختار انجمن در حال حاضر ساختار فربهي است که در حوزه‌هاي تخصصي، کمبودها را با تجميع و تعدد اعضا جبران مي‌کند و اينچنين توان پاسخگويي به برخي از نيازها را از دست مي‌دهد. رويکرد ما در جهت چالاک‌سازي اين ساختار، برون سپاري تمام فعاليت‌هاي تخصصي و بر عهده‌گيري نقش مشاوره‌اي و نظارتي است.

در زيرمجموعه انجمن کدام کميته‌ها از همه مهم‌تر و تأثيرگذارترند؟
تمام کميته‌هاي موجود بر اساس نيازها و اهداف انجمن ايجاد شده‌اند. اما بايد به اين نکته توجه کنيم که کارکردهاي تعريف شده براي برخي از کميته‌ها در اساسنامه پيشين به همراه آيين‌نامه‌هاي آنها، امروز ديگر کارکرد سابق را ندارد و چون نيازها و اهداف متفاوت شده‌اند، تغييرات نيز الزامي‌اند.

با توجه به اينکه انجمن طراحان گرافيک ايران يک صنف است، آيا برنامه‌اي براي اينکه انجمن هنرمندان نقاش ايران نيز صنفي شود، داريد؟
ساختار حقوقي تعريف شده انجمن هنرمندان نقاش ايران، يک انجمن فرهنگي هنري است و مطابق قانون نمي‌تواند به يک انجمن صنفي تبديل شود. در صورت نياز- که البته نياز به آن جدي است- بايد انجمن ديگري که به لحاظ قانوني و حقوقي، ساختاري صنفي دارد تأسيس شود و در کنار و موازي انجمن هنرمندان نقاش ايران قرار گيرد. بديهي است مراجع صدور مجوزها هم متفاوت است؛ براي مثال در برخي از انجمن‌ها وزارت کار و در برخي ديگر وزارت کشور مرجع صدور مجوز فعاليت انجمن صنفي بوده‌اند. اما در حال حاضر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي قصد دارد تا نظام صنفي انجمن‌هاي تجسمي را سامان دهد. از سويي جلساتي هم مشترکاً ميان انجمن‌هاي تجسمي در اين خصوص و جهت شکل دهي به نهادي صنفي برگزار مي‌شود که در نهايت هر کدام از اين فعاليت‌ها، تک تک يا با هم به نتيجه برسند، اين نياز براي تمامي انجمن‌ها مرتفع خواهد شد.

پس در نتيجه نقاشان مي‌توانند از اين طريق پيگير مسائل صنفي خود باشند؟
در صورت شکل‌گيري نهادي صنفي يا يک نظام و سازمان صنفي حتماً يکي از وظايف اصلي آن پرداختن به امور صنفي اعضا از جمله نقاشان خواهد بود.

انجمن نقاشان طي سال‌هاي گذشته منفعل عمل کرده است و تنها با برپايي نمايشگاه کارنما و کلاس‌هاي آموزشي از فعاليت‌هاي آن باخبر شده‌ايم، آيا براي برون‌رفت از اين شرايط برنامه‌اي داريد؟
البته با نظر شما موافق نيستم. انجمن در طي دوره گذشته فعاليت‌هاي گوناگوني در زمينه‌‌هاي متعدد داشته است اما به يک دليل بسيار مهم اين فعاليت‌ها کمتر ديده شده‌اند يا تأثير کمتري داشته‌اند به گونه‌اي که برخي از اعضا هم براي جمع‌بندي فعاليت‌هاي انجمن از کلمه منفعل استفاده مي‌کنند.
بسياري از فعاليت‌هاي انجمن با توجه به ساختار پيشين و بر اساس نيازهاي پيش‌بيني شده در همان ساختار که متعلق به ۲۰ سال پيش است تعريف شده‌اند. براي مثال در گذشته و با توجه به کمبود فضاي نمايشگاهي و انگشت شمار بودن گالري‌هاي حرفه‌اي، يکي از وظايف تعريف شده انجمن، برگزاري نمايش آثار اعضا بوده است و براي آن کميته نمايشگاه‌ها تعريف و وظايفي در جهت تأمين اين هدف در نظر گرفته شده بود در حالي که امروز هم تعداد گالري‌هاي تخصصي افزايش يافته‌است و هم فضاهاي نمايشگاهي تنوع قابل ملاحظه‌اي دارند. به اين ترتيب برگزاري نمايشگاه‌هايي که پانزده سال پيش مي‌توانست يک اتفاق باشد امروز ديگر جوابگو نيست. به همين منوال بسياري از فعاليت‌هاي پيشين انجمن در زير حجاب ساختار قديمي مورد توجه قرار نگرفته‌اند. همان‌طور که پيشتر اشاره کردم يکي از رويکردهاي هيأت مديره جديد توجه به بسترهاي معاصر و نيازها و کارکردهاي برآمده از اين بسترهاست که در اساسنامه جديد و به تبع آن در ارکان انجمن، از جمله کميته‌هاي اجرايي آن نمود خواهد يافت.

تکليف اين کارنماها چه مي‌شود؟
کارنماي دهم آخرين کارنمايي است که برگزار خواهد شد. هيأت مديره جديد خود را موظف مي‌دانست تا اين پروژه را که در دوره پيشين آغاز شده بود به پايان برساند. نمايش آثار اعضا در دوره هيأت مديره جديد بر پايه اساسنامه جديد و ملاحظات آن خواهد بود.

پس بر اين پايه ممکن است در دوره جديد شاهد همکاري‌هاي بيشتر با نهادهاي حرفه‌اي باشيم؟
بله. همان‌طور که پيشتر هم گفتم رويکرد ما توجه به بسترها، نيازها و کارکردهاست و طبيعي است که در اين راه به سوي همکاري گسترده با افراد، گروه‌ها و نهادهاي حرفه‌اي خواهيم رفت و بخشي از امور را با برون سپاري به اين طيف پيش خواهيم برد. براي مثال حتماً تجربه يک گالري دار حرفه‌اي در برگزاري يک نمايشگاه مي‌تواند چراغ راه ما باشد و بهتر است چرخ را در کميته‌هاي خود دوباره اختراع نکنيم.

انجمن در حوزه پژوهش نيز برنامه‌اي دارد؟
بله. کميته پژوهش از جمله کميته‌هاي انجمن است که در تمام دوره‌ها بسيار فعال بوده است اما متأسفانه کمتر از ساير کميته‌ها فعاليت‌هايش ديده شده است. در حال حاضر اين کميته با نام کميته پژوهش و انتشارات فعاليت مي‌کند که اين هم يکي از مواردي است که مي‌توان ريشه آن را در ساختار پيشين جست‌و‌جو کرد. در گذشته و در نبود رسانه‌هاي جديد و فضاي مجازي يا حتي نبود مجلات تخصصي، بخش عمده فعاليت اين کميته برنامه‌ريزي جهت انتشار دستاوردهاي پژوهشي بوده است که با توجه به امکانات کم و توان مالي اندک تقريباً همواره ناموفق بوده است که اين ناتواني در بخش انتشار تأثير منفي بر بخش پژوهش مي‌گذاشته و انگيزه‌ فعاليت را کاهش مي‌داده است. در حالي که بخش پژوهش به‌صورت مجزا و در همکاري با برخي ديگر از کميته‌ها مانند آموزش، بر پايه نيازسنجي‌هاي جامعه هنري، فعاليت‌هاي قابل توجهي را مانند برخي ورکشاپ‌ها طراحي کرده است. در اساسنامه و آيين‌نامه جديد حتماً به اين بخش توجه ويژه‌اي خواهيم کرد.

شرايط عضو‌گيري انجمن، برپايي يک نمايشگاه يا داشتن مدرک ليسانس نقاشي است، آيا اين امر دليلي کافي براي نقاش بودن و عضو‌گيري خواهد بود؟
اين موارد پيش شرط‌هايي است براي ثبت درخواست عضويت و در واقع شروط لازم. بعد از ثبت تقاضا آثار ارسالي توسط کميته اعضا، داوري و بررسي مي‌شوند سپس از راه‌يافتگان به مرحله بعد درخواست مي‌شود تا در ژوژمان آثار حاضر شوند تا تأييد نهايي صورت گيرد. به شخصه با شروط لازم موافق نيستم، چرا که ممکن است شخصي بدون اين شروط بسيار بيشتر از سايرين محق به ثبت درخواست باشد. البته در گذشته برخي ملاحظات در اين موارد مد نظر بوده است که به هر حال بايد دوباره بازنگري شود.

انجمن برنامه‌اي براي معرفي هنرمندان به جامعه هنري چون هنرمند نخبه دارد؟
پيش از اين چنين برنامه‌اي نداشته و در آينده هم تصور نمي‌کنم چنين برنامه‌اي داشته باشد. چنين انتخابي نياز به ساز و کاري پويا دارد که علاوه بر رصد تمامي هنرمندان عضو، بايد بتواند تعريفِ جامعي از نخبه ارائه دهد که مورد پذيرش کثيري از اعضا نيز قرار گيرد. تصور مي‌کنم حتي اگر چنين قصدي يا خواسته‌اي مطرح باشد در اولويت برنامه‌هاي انجمن دست‌کم براي اين دوره نخواهد بود.

انجمن از لحاظ مالي چگونه تأمين مي‌شود؟
انجمن درآمدهايي از برخي کميته‌هاي خود به سبب فعاليت‌هاي اجرايي‌شان دارد و اندکي هم از برخي مايملک خود به شکل اجاره بها. در حال حاضر انجمن نه بدهي قابل توجهي دارد و نه طلب قابل توجه و در اين سال‌ها توانسته است روي پاي خود بايستد. از آنجا که پس‌انداز و درآمد قابل توجهي ندارد از ورود به بسياري از پروژه‌ها ناتوان است و اين يک وجه منفي است که بايد در جهت رفع آن تلاش کنيم. در اين خصوص هم نظر من استفاده از تجربيات بخش خصوصي و موفق در زمينه‌هاي درآمدزايي است.

با توجه به وضعيت اقتصادي و بازار هنر، انجمن نقاشان در اين حوزه چه کارهايي مي‌تواند انجام دهد؟
واقعيت اين است که در آشفتگي اقتصادي اولين سبدي که خالي مي‌شود و از اولويت خارج، سبد فرهنگي خانوار است اما با اين همه در همين شرايط هم بسياري از فعالان حوزه‌هاي اقتصادي هنر موفق عمل مي‌کنند و اين دقيقاً نشانه سطح تخصص و شناخت آنهاست و آن چنان که پيشتر هم گفتم سياست ما ورود به ديگر حوزه‌هاي تخصصي نيست بنابراين اميدواريم بتوانيم با همکاري و استفاده از دانش تخصصي اين گروه از فعالان عرصه هنر تا حد ممکن موجبات رضايت خاطر اعضا را فراهم آوريم.

با توجه به مديوم‌هاي جديد هنري، آيا همچنان انجمن، نقاشي را به شکل سنتي آن رنگ و بوم تعريف مي‌کند؟
انجمن‌هاي هنرهاي تجسمي که عموماً از حدود ۲۰ سال پيش به اين سو در ايران شکل گرفتند بر پايه مديوم‌هاي تجسمي تعريف شدند، مانند انجمن نقاشان، مجسمه‌سازان، عکاسان و غيره. به اين ترتيب و به‌صورت تلويحي حفظ و صيانت مرز تعاريف و حدود و ثغور ويژگي‌هاي مديوم به نوعي وظيفه نانوشته برخي انجمن‌ها شده است. پس طبيعي است که در ميان فعاليت‌هاي انجمن‌هاي تجسمي با کمتر رفتاري که نشانه‌اي از بر هم زدن اين مرزها داشته باشد روبه‌رو شويم. به همين منوال در انجمن هنرمندان نقاش ايران هم انتظار حرکت به سوي عرصه‌هاي ميان‌رسانه‌اي شايد همچنان زود باشد اما تا آنجا که مرز تعاريف مديوم خدشه دار نشود مانند نقاشي ديجيتال، نقاشي روي اسکرين و از اين دست، شاهد آثاري بوده‌ايم و در آينده نيز خواهيم بود.

تعامل شما و انجمن با هادي مظفري، مديرکل جديد مرکز هنرهاي تجسمي وزارت ارشاد چگونه است؟ آيا در خصوص برپايي دوسالانه نقاشي به نتيجه‌اي با اين دفتر رسيده‌ايد؟
اتفاق بسيار خوبي که با آغاز مديريت آقاي مظفري در مرکز هنرهاي تجسمي وزارت ارشاد افتاد ديدار و گفت‌و‌گوي ايشان با اعضاي جديد و پيشين انجمن‌ها بود. در جلسه مشترک انجمن نقاشان با ايشان گفت‌و‌گوهايي انجام شد از جمله ايشان درباره برخي از فعاليت‌ها قول مساعد همکاري و حمايت دادند. از جمله اين فعاليت‌ها برگزاري دوسالانه بود. يکي از مسائلي که بايد توجه کنيم اين است که بينال يا دوسالانه چه در شکل بين‌المللي و چه با استانداردهاي داخلي، شکل، ابعاد و ويژگي‌هاي خاصي دارد؛ در واقع لباس از پيش آماده‌اي است که به قواره هر تني در نمي‌آيد که اين خود مهم‌ترين دليل برگزار نشدن آن است و به همين دليل هم انجمن گرافيک رويداد سرو نقره‌اي و انجمن عکاسان رويداد ده روز با عکاسان را طراحي کرده‌اند يعني نمايشگاه‌هاي سالانه و دوسالانه‌شان را به قواره خودشان دوخته‌اند. در حال حاضر در انجمن نقاشان نيز چنين تفکري وجود دارد. يعني بياييم و رويدادي را در قواره انجمن هنرمندان نقاشان ايران با در نظر گرفتن ديدگاه‌ها، رويکردها و نيازهايي که در ديگر رويدادها تأمين نمي‌شود، تعريف کنيم. در اين خصوص با آقاي مظفري صحبت‌هايي شده و به‌دليل اهميت موضوع در جلسات بعدي انجمن نيز در اين مورد بيشتر صحبت خواهيم کرد.

آيا انجمن نقاشان وظيفه جريان‌سازي در هنر ايران را دارد؟
انجمن هنرمندان نقاش ايران طيف وسيعي از هنرمندان عضو را در بر مي‌گيرد که مي‌توانند حسب گرايش و رفتار هنري‌شان در جريان‌هاي گوناگون هنري دسته‌بندي شوند. انجمن مي‌تواند با توسل به ارکان خود براي مثال کميته‌هاي پژوهش، نمايشگاه‌ها و انتشارات، برخي از اين جريانات را برجسته کند يا برخي را به طيف گسترده‌تري از مخاطبان معرفي کند يا حتي با پيگيري و کنار هم قرار دادن برخي گرايش‌هاي فردي و گروهي در کنار هم، مختصات و ماده خام شکل‌گيري برخي جريانات را فراهم آورد، اما چنين اموري الزاماً به معناي جريان‌سازي نيست و بر فرض توانايي در چنين امري (جريان سازي)، انجمن قادر به تضمين بقا و اهميت اين جريانات نيست و از همه مهمتر توانستن با موظف بودن امري است يکسر متفاوت.

در نهايت عضويت و داشتن کارت انجمن نقاشان چه اعتباري براي هنرمندان به همراه مي‌آورد؟
اين سؤالي است که بسياري از اعضا اگر نه در عيان که در خلوت از خود مي‌پرسند. واقعيت اين است که تعلق به يک گروه اجتماعي که اعضا واجد ارزش‌هايي مشترک هستند از چند جنبه قابل بررسي است. عضويت در يک گروه به شما احساس همراهي و همياري ديگران و عدم تنهايي و تک افتادگي مي‌دهد. در کنار ديگران قرار گرفتن سبب احساس امنيت مي‌شود. براي هر عضو در جامعه (در معناي عام آن) و در خود گروه به سبب نقش آفريني، موقعيت اجتماعي مي‌سازد. امکان رهبري، نقش‌پذيري و هدايت به سوي هدف مشخص را فراهم مي‌آورد و در نهايت سبب کسب دستاوردهايي مي‌شود که از عهده فرد خارج است اما اعتبار کسب آن به پاي تک‌تک افراد گروه نوشته خواهد شد مانند برنده شدن در مسابقات تيمي.
به اين ترتيب صرف عضويت در يک گروه فارغ از اينکه انجمن باشد يا نباشد دست‌کم دستاوردهاي بالا را در خود نهفته دارد. در انجمن هنرمندان نقاش ايران در طي ساليان گذشته تلاش شده است امکانات مادي‌اي را هم به موارد بالا بيفزايند مانند فروش آثار، انواع تخفيف‌ها، بازديدهاي رايگان و از اين دست موارد.
به‌نظر من اما امکانات مادي به هيچ رو نمي‌تواند حس تعلق خاطر اعضا به انجمن را بالا ببرد و آنچه در حال حاضر به آن نياز داريم تقويت بخش نخست و فراگيري است که سبب رابطه‌اي دوسويه ميان انجمن و اعضايش خواهد شد و اين تعلق خاطر را گسترش خواهد داد و فقط در اين صورت است که امکانات مادي -که اتفاقاً بسيار هم موافق آن هستم- مي‌تواند رضايت خاطر اعضا را جلب کند امري که امروز خلاف آن را در بسياري از اعضاي انجمن مي‌بينيم.
شايد قدم نخست در اين راه ايجاد موقعيت جهت همکاري و تعامل بيشتر اعضا باشد تا برخي از پتانسيل‌هاي نهفته اعضا شکوفا و بر ما نمايان شود.

آيا براي گسترش روابط بين‌الملل انجمن نقاشان برنامه‌هايي داريد؟
بله. يکي از مهم‌ترين مباحث روابط بين‌المللي خواهد بود که تا به امروز کمتر به آن پرداخته شده است. تعامل دوسويه با نهادها و افراد تأثير‌گذار و ايجاد موقعيت‌ها و فرصت‌هايي براي اعضاي انجمن جهت ارتقاي سطح دانش و گسترش تجربيات هنري يکي از برنامه‌هاي آينده ما خواهد بود.
در پايان دغدغه اين روزهاي شما در حوزه فرهنگ و هنر چيست؟
مهم‌ترين دغدغه من طي سال‌هاي اخير در کنار خلق آثار شخصي‌ام و رويدادهايي که هر ساله برگزار مي‌کنم، بحث آموزش هنر است. سال‌ها در مقاطع مختلف دانشگاهي تدريس کرده‌ام و مدتي است که در مقاطع پايين‌تر تحصيلي تجربيات جديدي کسب مي‌کنم. همچنين طي سه سال گذشته پهنه جغرافيايي آموزشي‌ام را گسترده‌ام و سعي کرده‌ام در برخي از شهرهاي ديگر ايران نيز فعاليت‌هاي آموزشي داشته باشم.

اولين فعاليت رسمي هيأت مديره جديد چه خواهد بود؟
در بسياري از حوزه‌هاي مديريتي، نهادها، سازمان‌ها و انجمن‌ها همواره شاهد آن هستيم که مديران جديد فارغ از فعاليت‌هاي انجام گرفته، تمامي تجربيات و دستاوردهاي پيشين را ناديده مي‌گيرند و تمامي فعاليت‌ها دوباره و چندباره از صفر آغاز مي‌شود و اين روند هر چند سال يکبار تکرار مي‌شود. به‌عنوان نمايندگاني از يک قشر فرهيخته و هنرمند وظيفه خود مي‌دانستيم يکبار براي هميشه، دست‌کم در حوزه فعاليت خودمان اين روند بيمار را متوقف کنيم و از سويي مراتب قدرداني خود را به تمامي فعالان و بخصوص هيأت مديره پيشين طي مراسمي اعلام نماييم. به اين ترتيب، مراسم سپاس از هيأت مديره پيشين در دوره ششم و تقدير از فعالان انجمن هنرمندان نقاش ايران، اولين فعاليت رسمي و تعريف شده در هيأت مديره جديد بود که در تاريخ ۲۷ مهرماه ۱۳۹۷ در هنرستان هنرهاي زيباي پسران -که به تعبيري نخستين خانه هنرمندان تجسمي است- برگزار شد. اميدواريم اين مراسم در دوره‌هاي آينده به روند و نمادي از آغاز فعاليت هر دوره بدل شود.

انجمن هنرمندان نقاش ايران در يک نگاه

انجمن هنرمندان نقاش ايران در تاريخ 13/10/1377 به‌صورت نهادي قانوني رسميت يافت. در واقع کوشش براي تشکيل انجمن از نيمه دوم سال 1376 آغاز شده بود؛ به اين صورت که موزه هنرهاي معاصر تهران در روزهاي 20/7/1376 و 13/8/1386 از حدود 30 نفر از هنرمندان و استادان هنر دعوت به عمل آورد تا در برگزاري چهارمين دوسالانه نقاشي ايران مشارکت داشته باشند. در گردهمايي نخست (روز 20/7/1376) به اتفاق آرا تصميم گرفته شد از طرف خود هنرمندان و با مساعدت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تشکل هنري مستقل برپا شود. در پي آن در دومين نشست (روز 13/8/1376) با موافقت حاضرين 7 نفر به اسامي فيروزه گل محمدي و پرويز کلانتري، غلامحسين نامي، محمد احصايي، نصرت‌الله مسلميان، ناصر پلنگي و حبيب‌الله صادقي انتخاب شدند تا درباره تشکيل انجمن تصميم بگيرند و نيز جمع بيشتري از هنرمندان نقاش و مجسمه ساز را براي انتخاب اعضاي هيأت مؤسس به يک جلسه عمومي دعوت کنند. در روز 15/9/76 جلسه با حضور 113 نفر از نقاشان و مجسمه سازان در تالار اجتماعات موزه هنرهاي معاصر تهران تشکيل شد.
غلامحسين نامي به نمايندگي از سوي هيأت دعوت کننده، ضمن خوشامدگويي به هنرمندان و ابراز خشنودي از مساعدت مسئولان در برگزاري جلسه فوق و همچنين جلسات قبلي گزارش کوتاهي از تصميمات دو نشست قبلي ارائه داد و تأکيد کرد که وظيفه هيأت دعوت‌کننده در پايان جلسه خاتمه مي‌يابد.
دستور جلسه فوق انتخاب نام انجمن و انتخاب هيأت مؤسس بود که بعد از گفت‌و‌گوهاي فراوان سرانجام با اکثريت آراء نام «انجمن نقاشان و مجسمه سازان ايران» انتخاب شد. بعد از انتخاب نام انجمن براي انتخاب اعضاي هيأت مؤسس انجمن نقاشان و مجسمه سازان رأي‌گيري به عمل آمد که به ترتيب رويين پاکباز، غلامحسين نامي، محمد احصايي، حسين خسروجردي، پرويز کلانتري، نصرت الله مسلميان و همچنين منيژه صحي و محمدباقر ضيايي- که آراي مساوي داشتند- به‌عنوان اعضاي هيأت مؤسس انجمن نقاشان و مجسمه سازان برگزيده شدند.
اما به پيشنهاد آقاي پاکباز به‌دليل اينکه در ترکيب هيأت مؤسس هنرمند مجسمه‌ساز وجود نداشت با توافق حاضران در جلسه و موافقت صحي و ضيايي، فاطمه امداديان هنرمند مجسمه ساز به عضويت هيأت مذکور درآمد و قرار شد نتيجه اقدامات هيأت مؤسس به اطلاع همه هنرمندان برسد.
هيأت مؤسس بر اساس وظايف محوله با برگزاري جلسات پي‌درپي در تدوين اساسنامه انجمن کوشيد ضمن اينکه در طي اين مدت مجسمه سازان از ايجاد انجمن مشترک با نقاشان منصرف شدند و به‌صورت مستقل اقدام به تشکيل انجمن مجسمه سازان کردند. در نتيجه واژه مجسمه سازان از نام انجمن حذف شد و فاطمه امداديان نيز از ترکيب هيأت مؤسس کنار رفت.

منبع: روزنامه ايران

پیمایش به بالا