رئيس پژوهشگاه ميراث فرهنگي و گردشگري، گفت: با برآورد پهنه سيلابي مشخص شد، ۱۹۸ اثر در مسير مستقيم سيلاب قرار داشته و صدمه ديدهاند.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايرنا، بهروز عمراني در نشست تخصصي «ميراث فرهنگي و مواجهه با بحران سيل» سخن مي گفت با اشاره به اينکه پراکنش نامناسب زمان و مکان بارش در مناطق خشک و نيم خشک باعث ايجاد سيلابهاي مخرب ميشود، افزود: در کشور ما سيل بعد از زلزله در زمزه مخربترين بلاياي طبيعي است که منجر به تخريب يادگارهاي فرهنگي مناطق ميشود.
وي تصريح کرد: عدم تکرار پذيري ماهيت ميراث فرهنگي لزوم اتخاذ تدبير بمنظور صيانت از اينگونه آثار را ضروري ميسازد.
عمراني با بيان اين نکته که مطالعه سوابق سيل در ايران مي تواند به الگوي مشخص از مناطق پر خطر در ايران اشاره کند افزود: از اين رو بايد وضعيت توپوگرافي در مناطق پر خطر بررسي، سابقه سيل خيزي آن مطالعه و تمهيداتي براي کاهش و يا رفع صدمات آن گرفته شود.
رئيس پژوهشگاه ميراث فرهنگي و گردشگري گفت: بيشتر شهرها و تمدنها در کنار رودخانهها بنا شدهاند به همين خاطر سيل جزو جدايي ناپذير از تمدن بشري بوده و بشر از همان ابتدا در پي جوابگويي به اين عامل بنيان کن بوده و سعي کرده تا با شيوههايي همچون ساخت سکو مصطبه بر زير بناها در مناطق کم ارتفاع و دشتهاي پرپايش همچون آذربايجان اقدام کند.
عمراني تصريح کرد: همچنين اقدام در ساخت ديوار و مسير دهي در مسير رودخانههاي سيلابي مانند رودخانه مهران رود تبريز از ديگر روشهاي مهار سيلابها بشمار ميرود.
وي افزود: در کتاب عالم آراي عباسي نويسنده و منشي شاه عباس توضيح ميدهد که شاه عباس گفته چون قلعه و ارگ حکومتي تبريز در مسير رودخانهها ساخته شده است عثمانيها ميتوانند سد و بند در بالا دست شهر بسازن و با جاري کردن آن باروي قلعه را تخريب کنند و بر قلعه مسلط گردند.
عمراني با بيان اينکه تا کنون ۲۸۰۰ اثر در بخش شمالي تا مرکزي استان خوزستان در نقشه باستان شناسي ايران درج شده است گفت: با برآورد پهنه سيلابي مشخص شد، از اين تعداد ۱۹۸ اثر در مسير مستقيم سيلاب قرار داشته و صدمه ديدهاند.
رئيس پژوهشگاه ميراث فرهنگي و گردشگري،گفت: اين بررسي به صورت سنجش از دور نقشههاي تهيه شده نشان ميدهند که در پيشينه تاريخي اين سرزمين نياکان ما از وجود جريانات سيلابي و پهنه گسترش آن اطلاع داشتهاند.
عمراني افزود: به هر تقدير عدم حفاظت از مراتع و استفاده بيش از حد از ظرفيت آن و اشتغال بستر رودخانهها و نيز توسعه فيزيکي نامناسب شهرها بر روي مسيل هاي قديمي و حرکت روان آبها در بافت کالبدي شهرها و عدم توجه به تجربيات تاريخي سکونتگاهها و الگوهاي استقراري نکاتي است که بايد از آن بهره جست.
