تاثير بيماري کرونا بر عکاسان و فضاي عکاسي و حمايت هاي انجام شده از هنرمندان، اقدامات مربوط به رويدادهاي «دوسالانه عکاسي» و «ده روز با عکاسان» و ايده برپايي موزه عکس از جمله مطالبي است که محمدمهدي رحيميان، رئيس هيدت مديره انجمن عکاسان ايران در گفتگو با گزارشگر گالري آنلاين به شرح آنها پرداخته است.

در ادامه شرح اين مصاحبه را مي خوانيد.
رحيميان به نقش عکاسان در بحران کرونا اشاره کرد و گفت: در طول شيوع بيماري کرونا افراد با نوعي مرگ مواجه مي شوند که تا به حال همانند آن را تجربه نکرده اند و بيماراني که عکاس از آنها در بيمارستان تصوير ثبت مي کند ممکن است اين آخرين ديدارشان باشد و اين موضوع بار رواني بسياري را بر دوش عکاسان مي گذارد. عکاسان بايد اعصاب پولاديني داشته باشند تا بتوانند اين بار را تحمل کنند و اين با کار نقاشان، سفالگران و حتي تلاشگران سينما به جز مستندسازان قابل مقايسه نيست و به هيچ وجه نمي شود آن ها را در کنار هم قرار داد. اين موضوع از عوارض بحران مذکور است. از آنجايي که وضعيت کرونا بر ما، جامعه عکاسان و مردم تحميل شده است به همين علت آن را شرايط تحميلي مي ناميم اما جامعه عکاسي کشور خود را با اين وضعيت منطبق مي کند. وي اظهار داشت: انجمن عکاسان بحران بعد از وقوع زلزله بم در سال 82 تاسيس شد. هيئت موسس آن هم من، مجتبي آقايي، حسن سربخشيان و چند نفر ديگر بوديم. اين انجمن فعاليت خود را در دوران آقاي احمدي نژاد هم ادامه داد اما بعد ها بحران ها همچنان ادامه پيدا کرد اما انجمن نتوانست به فعاليت خود ادامه دهد.
رئيس هيئت مديره انجمن عکاسان افزود: در يک ماه گذشته به درخواست انجمن عکاسان ايران ارتباطي را با وزارت امور خارجه و دکتر جواد ظريف برقرار کرديم تا بتوانيم با استفاده از امکانات وزارت امور خارجه و وزارت بهداشت و درمان اموزش پزشکي، يک گروه از عکاسان را به سمت مستندسازي با موضوع کار و تلاش کادر درماني کشور سوق دهيم. اين موضوع ربطي به مسايل سياسي و حکومت ندارد؛ ايران امروز و ديروز در محاصره و تحريم جامعه سرمايه داري جهان و امريکا قرار دارد و وظيفه اين است که به جهان نشان دهيم که ايرانيان در داخل کشور خود در يک شرايط استثنايي به سر مي برند نه تنها بحران کرونا بلکه بحران اچ اي وي، سرطان، پيوند و ….. را روزانه تجربه مي کند. دنيا بايد بداند که به مردم ايران چه ظلمي صورت ميگيرد و وظيفه عکاسان اين است که جامعه جهاني را از طريق مدياي عکاسي اگاه کند.
جلسات هيأت مديره که هر دو هفته يک بار تشکيل مي شد به دليل بيمار بودن بعضي از اعضاي انجمن در طي سه ماه گذشته برگزار نشد. رحيميان در اين راستا بيان کرد: بزودي اولين جلسه حضوري انجمن در سال جاري شکل خواهد گرفت. کميته ها و اعضاي انجمن در طول اين سه ماه گذشته به صورت تلفني و از طريق فضاي مجازي در ارتباط بودند و کارها را پيگيري مي کردند. در واقع با بروز بحران کرونا، بدليل فعاليت پيوسته دبيرخانه و مابقي بخش هاي انجمن، در کارها خيلي وقفه نيفتاد اما طرحهايي براي شهرستان ها داشتيم که دچار وقفه شدند. همچنين نشست هاي دوشنبه هاي عکاسي که در خانه هنرمندان در سالن اميرخاني تشکيل مي شد فعلا به حالت تعليق درآمده است که اگر اين روند ادامه پيدا کند اين نشست ها را در فضاي مجازي ادامه خواهيم داد.
وي در ارتباط با حمايت هاي مربوط به هنرمندان عکاس گفت: صندوق اعتباري هنر طي سالهاي گذشته به ويژه در 4 سال اخير سعي کرده تا از عکاسان ما حمايت بکند و اميدواريم بخشي از هزينه هاي درماني از اين صندوق پرداخت شود و عکاسان بتوانند تحت حمايت اين قانون قرار بگيرند. بحث بيمه بيکاري براي هنرمندان از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و وزارت کار به انجمن ها ارجاع داده شد. براساس دستورات مطرح شده، انجمن عکاسان ايران ليست اعضاي نيازمند حمايت را آماده و به وزارت ارشاد ارسال نمود و اين سازمان در نهايت اسامي را تسليم وزارت کار کرد. وزارت کار سپس در سامانه خود اسم اين افراد را وارد نمود و اعضاي انجمن مي توانستند وارد سايت شده و مشخصات خود اعم از درآمد خود را در ماه هاي اخر سال 1398 ذکر کنند و دوره بيکاري را که تقريبا سه ماه بود در انجا قيد کنند. اين اطلاعات براي اعمال حمايت در اختيار وزارت کار و تامين اجتماعي قرار مي گيرد تا اقدامات لازم را انجام دهند. اگر دقت کنيم در دوره مذکور تمام اعضاي انجمن عکاسان ايران متضرر شدند و منبع درامدي نداشتند. بايد در کنار گراني هاي مختلفي مثل کرايه تاکسي و اجاره بها که رخ داده است از عکاسان هم حمايت شود.
رويدادهاي دوسالانه عکاسي و ده روز با عکاسان در هاله اي از ابهام
اين عضو هيئت مديره انجمن عکساسان ايران به مشخص نبودن تاريخ برگزاري چهاردهمين دوسالانه و ده روز با عکاسان اشاره کرد و اظهار داشت: انجمن عکاسان ايران هنوز به توافق نهايي با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي تعيين تاريخ قطعي دوسالانه بعدي نرسيده و اميد است که تا يک ماه آينده در رابطه با تاريخ دقيق اين رويداد با آقاي هادي مظفري و اداره کل هنرهاي تجسمي به يک توافقي برسد ولي از يک طرف به دليل مسائل پيش آمده خوشبينانه ترين حالت اين است که در بهار ۱۴۰۰ اين دوسالانه برگزار شود و از طرف ديگر بايد مجالي حداقل ۹ماهه به عکاسان داده شود تا بتوانند برمبناي رويکرد دوسالانه توليد اثر کنند. به دليل شيوع کرونا سه ماه را از دست داديم که جبران ناپذير است چون دو رويداد « 10 روز با عکاسان» و چهاردهمين «دوسالانه عکس ايران» را در سال 99 و 1400 خواهيم داشت و اينها مقدماتي دارند که تا امروز به صورت جدي کاري انجام نشده است.
وي افزود: دبير دوسالانه هنوز مشخص نشده است. افرادي که ما در مرحله اول با آنها به طور مستقيم و غيرمستقيم گفتگو و تعامل مي کنيم عبارتند از بهنام صديقي، دکتر مهدي مقيم زاده، زانيار بلوري و چند نفر ديگر از دوستان. در طول صحبت با اين افراد که تعداد ديگري هم در حال اضافه شدن به آن هستند، مذاکراتي صورت خواهد گرفت تا جدا از مسائل اجرايي هيئت مديره انجمن، رويکرد نظري انجمن نسبت به دوسالانه آينده مشخص شود و بر آن مبنا بتوانيم به سمت انتخاب دبير برويم.
رحيميان همچنين گفت: بخش عمده اي از کمک هايي که به انجمن در برگزاري ده روز با عکاسان شده است از طريق شهرداري و شوراي اسلامي شهر تهران بوده است. شوراي شهر نه تنها به انجمن عکاسان ايران بلکه به ديگر انجمن هاي تجسمي قصد کمک دارد. خود انجمن عکاسان ابتدا به ساکن هيچ حامي اي نداشت و هزينه هاي جاري را از محل دريافت حق عضويت اعضا تامين مي کرد و بودجه مربوط به دوسالانه و ده روز با عکاسان را به شکل مستقل و از طريق جذب اسپانسر و حاميان مالي انجام مي داد. قابل ذکر است که اين رويدادها هيچ تحميلي به بنيه ضعيف مالي انجمن وارد نمي کند.
اين هنرمند مروري بر ادوار گذشته رويداد «ده روز با عکاسان» داشته و گفت: در طول هشت دوره گذشته رويکرد انجمن عکاسان در برگزاري ده روز با عکاسان مقداري تغييرات اجرايي پيدا کرده است. در واقع در سال 90-91 وقتي انجمن با وزارت ارشاد در رابطه با برگزاري رويداد مذکور به توافق نرسيد تلاش کرد تا کار را مستقل پيش ببرد. در دوره سوم از رويداد انجمن به سمت يک فعاليت فراگير رفت و از انجمن هاي ديگر عکاسي دعوت کرد تا در کنار انجمن عکاسان قرار بگيرند و دنبال يک پيوند و مودت عملي در عرصه فکر و آثار عکاسان بود بنابراين انجمن صنفي عکاسان مطبوعاتي ايران، انجمن عکاسان صنعتي و تبليغاتي، انجمن ميراث، انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس، انجمن عکاسان تئاتر و انجمن عکاسان سينما در کنار هم جمع شدند و شايد براي نخستين بار در تاريخ عکاسي ايران انجمن ها درکنار هم قرارگرفتند و ماحصل فعاليت هاي خودشان را آوردند.
وي اظهار داشت: با رفتن به دوره هاي بعدي مثل دوره چهارم، پنجم و ششم انجمن رويکرد دور دوم خود را جدي تر در پيش گرفت. نشست هايي برگزار شد، نگاه شخصي راه خودش را درگالري ها باز کرد و کارهايي که بر روي ديوار نمي آمد به نمايش درآمد و گفتگوي هنرمند و عکاس درباره اثرش آرام آرام شکل گرفت و نهادهايي از اين بين بيرون آمد که در دوره هاي بعدي به شدت قدرت گرفتند. نمايشگاه ها توسعه يافتند و کار دبيرخانه سنگين تر شد و اينها در حالي بود که شرايط مالي همچنان خيلي خوب نبود. از دوره ششم، هفتم و هشتم رويکرد انجمن عملا به سمت عکاسي مستند رفت. رفته رفته در اذهان عمومي اين فکر ايجاد شد که انجمن بدون حضور ساير انجمن ها رويداد «ده روزه با عکاسان» را برگزار مي کند و در واقعيت هم ماجرا همين بود. در دوره هفتم و هشتم از اعضاي انجمن ها خواسته شد که طبق رويکرد موجود اين دوره آثار خود را ارائه کنند و کيفيت آثار به نمايش درآمده براساس چارچوب هاي مطرح شده باشد. اگر هيئت مديره به اين جمع بندي برسد که رويداد ده روز با عکاسان همانند دوره هشتم باشد اکنون فاصله چنداني با اين شرايط نداريم و با همين مجموعه پيش مي رويم.
رحيميان همچنين گفت: اين رويداد شامل دو بخش عمده است که يکي از آنها بخش نمايشگاهي است که در چارچوب اقدامات دوره هشتم٬ نشست هايي سازماندهي مي شود و صاحبنظران و کارشناسان مربوطه در رابطه با نمايشگاه و رويکرد هر سال گفتگو مي کنند. در دوره هشتم مشاهده شد که اکثرا استادان دانشگاه در حوزه عکاسي و اعضاي هيئت علمي آمدند و گفتگو کردند و بعد هم از عکاساني که آثارشان در نمايشگاه بود درخواست شد تا بيايند و با حضور اعضاي شوراي علمي يا هنري و ديگر افراد به بيان رويکرد خود بپردازند. در بعضي موارد حتي توانستيم به سمت يک گفتمان انتقادي هم برويم و اين خيلي خوب بود چرا که بايد فرصتي را ايجاد مي کرديم تا عکاسان ما درباره خود و آثارشان وارد گفتگو شوند و «ده روز با عکاسان» اين فرصت را پديد آورد. يکي از کارهاي بسيار مهم در دوره قبل اين بود که کل نشست ها از طريق راديوي اينترنتي که تدارک ديده شده بود براي افراد علاقه مند به طور زنده پخش مي شد و بعد از آن هم فايل صوتي آنها با کيفيت بسيار خوب در اختيار همه قرار مي گرفت.
شهرستان ها هم مي توانند به صورت حضوري يا تلفني در رابطه با «ده روز با عکاسان» وارد تعامل شوند. رئيس هيئت مديره انجمن عکاسان ايران در اين رابطه اذعان داشت: در سال گذشته عکس هاي دوره هفتم به همراهي حسن غفاري به کرمان ارسال شد و قرار بر اين بود که ساير دوستان فارغ از وظايفي که در کميته ها دارند مسئوليت يکي يا دو استان را برعهده بگيرند تا بتوانيم فعاليت هاي استاني را درکنار کميته هاي تخصصي پيش ببريم. اميد است با فروکش کردن جريان کرونا دوباره کميته ها کار خود را از سر گيرند. پيش بيني مي شود که بتوانيم حداقل ۶۰ نفر از اعضا را در کميته ها درگير کنيم. اين حضور اعضا در کميته ها اعضا را با ساختار انجمن و تفکر انجمني آشنا مي کند و کمک مي کند تا بتوانيم اعضاي هيئت مديره انجمن را ساخته و مورد ارزيابي قرار دهيم و اين افراد بتوانند پله هاي پيشرفت را در انجمن طي کنند و به عنوان آدم هاي مجربي که با ساز و کار انجمن و تعاملات آن آشنايي دارند٬ پرورش يابند.
وي افزود: اکنون مدت زماني است که عضوگيري به صورت آنلاين صورت مي گيرد. دو گروه افراد در انجمن عضو مي شوند: الف) عکاسان و ب) پژوهشگران٬ مترجمان٬ نويسندگان و اساتيد دانشگاه که هر دو گروه در سامانه ثبت نام کرده و آثارشان را بارگذاري مي کنند. اين آثار و مستندات توسط گروه کارشناسي کميته فني مورد بررسي قرار مي گيرد. بعضي از ثبت نام کنندگان لازم است تا کارهاي تکميلي بفرستند. قرار است به زودي سايت راه اندازي شود و ثبت نام اول سال 1399 آغاز گردد.
«انجمن عکاسان ايران جايگزين وزارت ارشاد نيست»
رحيميان در ادامه گفت: در رابطه با تعريف انجمن، اعضاي ما توقع دارند که انجمن جايگزين وزارت ارشاد شود درحالي که در انجمن افراد بنيه مديريتي دارند ولي بنيه اقتصادي ندارند يعني انجمن بنيه اقتصادي ندارد. انجمن نياز به بنيه اقتصادي دارد تا بتواند برخي فعاليت ها را انجام دهد و چرخي را به حرکت درآورد. شايد عکاسان به سوي سنديکا مي رفتند بهتر بود. صنف عکاسي اکنون تلاش مي کند تا نظام حقوقي-حمايتي نگاشته شده در دهه 40 را عملي کند در حالي که هنوز بعد از 53 سال اين نظام نتوانسته تحقق يابد. پيش از اين عکاس ها پست سازماني نداشتند و در هيچ زمينه اي حمايت نمي شدند و بيمه عمر نداشتند و هميشه در معرض تهديد هاي عجيب و غريب مثل کرونا بودند و فقط خطر گلوله و باتوم و بازداشت نبود. بخش عمده اي از تاريخ معاصر ايران به وسيله همين عکاساني که امروز و ديروز در معرض اين فشارهاي جندجانبه بودند، انجام شده و امروز آرشيو بسيار قوي در دست است.
وي همچنين بيان کرد: در شرح وظايف انجمن عکاسان ايران برخلاف ساير انجمن ها٬ آموزش عکاسي وجود ندارد. کار انجمن عمدتا يک کار ستادي است. در دو جا وارد عرصه اجرايي شده و مي شود: ده روز با عکاسان و دوسالانه که تازه آن هم برون سپاري است يعني شوراي علمي٬ شوراي اجرايي و دبير آن از بيرون انجمن است؛ بنابراين با انجمني سر و کار داريم که قاعدتا بايد بيشتر فکر بکند و ساختار آن اينگونه طراحي نشده که وارد حوزه اجرايي و درآمدزايي بشود. در اين راستا کميته علمي و پژوهشي براي خود انجمن است تا بتواند اهداف راهبردي را به روز کند و چشم انداز آن را مشخص نمايد و در واقع اتاق فکري است که بتواند به خود انجمن کمک کند مثلا ايده موزه از دل انجمن بيرون آمد. اگر قرار است در انجمن کاري اساسي صورت پذيرد بايد يک کار پژوهشي انجام شود و بدين منظور نياز به پژوهشکده داريم. فضا و بودجه آن هم مي تواند مثلا از طريق شهرداري يا شوراي اسلامي شهر تهران در اختيار انجمن قرار بگيرد. يک کارگروه تاريخ عکاسي ايران داريم که نزديک به يک سال از شکل گيري آن مي گذرد اما به دليل نبود بودجه نتوانسته در چهارچوبي که برايش تعريف کرديم فعاليت کند.
اين هنرمند در پايان گفت: بايد در ۴ گوشه جغرافيايمان حداقل ۴يا۵ موزه داشته باشيم، مثلا در تهران زلزله خيز باغ موزه دفاع مقدس، موزه کتابخانه ها و دو مرکز اسناد مهم بر روي گسل قرار دارند و مشخص نيست اين ساختمانها تا چند ريشتر تحمل دارند. اسناد تاريخي ما در اين دو مرکز اسناد است و چه کسي مي تواند ضمانت کند که اين آرشيو از بين نرود. بايد متناسب با نياز خودمان موزه اي را طراحي کنيم. البته تعاملاتي را در طي پاييز و زمستان سال گذشته با چند موزه در اروپا و امريکا شروع کرديم تا بتوانيم از تجربيات آنها بهره ببريم؛ اما قلب و اتاق فکر اين موزه پژوهشکده است و اگر پژوهشکده ايجاد نشود و ندانيم که به چه سمتي برويم بهتر است موزه عکاسي در حد کلام و حرف و خيال باقي بماند به جاي اينکه اسناد تاريخي مان از بين برود. توصيه مي کنم که همه صاحبنظران در اين رابطه براي گفتگو بيايند چرا که کرسي آزاد انديشي ما برقرار است و نياز به يک کار فکري داريم. جامعه عکاسي ايران در طول چهل سال گذشته بيشترين توليد کتاب را در حوزه عکس٬ متن و ترجمه بدون حمايت سازمان هاي دولتي و عمدتا با اتکا به بخش خصوصي پيش برده و اميد داريم درکنار موزه و مرکز اسناد بتوانيم کتابخانه اي را که ملازماتش ديده شده٬ داشته باشيم.
