از تورنتوی سرد و برفی تا بارسلونای آبی اناریها / از آیدین آغداشلو چندان بیخبر نیستیم
یکی دو ماه هست که آیدین آغداشلو را دیگر در این نزدیکی، یا به قول خودش زیرزمین امن کارگاهش در خیابان سهروردی احساسش نمیکنیم و آنطور که در آخرین دیدار رسانه ایاش، ۱۸ دی ماه گذشته در کتابفروشی آینده گفت؛ برای استراحتی پنج شش ماهه بار سفر به مقصد تورنتوی کانادا، آنجا که همسر و پسرش زندگی میکنند بست و رفت.
بازهم آنطور که گفته بود؛ از پی فکری همیشگی، آرزویی که خوب حالا بروم و پیش بچههایم باشم؛ اینکه هیچ کاری نکنم، تلفنم زنگ نزند، هیچ جایی نروم، دعوتی را قبول نکنم، ساعت هشت صبح بیدار نشوم و سعی میکنم مدتی انزوای موجودم را بهتر کنم.
اما خبر خوب اینکه با همه اینها خوب میدانیم استاد آنقدر مهربان هست که ما را چندان هم بیخبر از احوالش نگذارد و حاصل مهربانیاش، این بار عکسی از خودش با شال و کلاه سفر در تورنتوی سرد و برفی است که از پست الکترونیکی رسیده و همینجا با شما به اشتراک میگذاریم، عکسی که اگرچه نمیشود بدون شرحاش خواند، اما کوتاهترین شرح ممکن را با خود دارد یعنی "من!!". "من!!" وقتی با دقت بیشتر کنکاش میکنی برای واقعیترین تصویری که میتواند از یک انسان ثبت شود به راستی عنوانی پرسشبرانگیز است و از دغدغههای این روزهای هنرمند نقاش میگوید.
تا اینجای کار ناچاریم با همین تک عکس از احوالات این نقاش و پژوهشگر پیشکسوت آگاه شویم، اما یک خبر از نوع تلگرافیاش هم از بارسلونای اسپانیا به عنوان یکی از مقصدهای آینده آیدین آغداشلو در ماههای آتی حکایت دارد؛ برای شرکت در یک کنفرانس پژوهشی با عنوان "معاصر بودن"، به همراه ۶ شخصیت ایرانی دیگر در ماه ژوئن در سرزمین کاتالانها که البته از همین حالا وعده انتشار گزارش دقیقتری از آن در هفتههای بعدی را به شما میدهیم.