در سومین نشست گفتار معمار مطرح شد؛

محدودیت ها مهارت آموزند

« از محدودیت ها نباید فرار کرد آنها آموزنده اند» جهانگیر درویش، معمار و مدرس دانشگاه، چهره ماندگار معماری ایران، سخنان خود را در سومین جلسه از سلسله نشست های گفتار- معمار در روز یکشنبه 20 آبان 1397 در سالن نگارخانه پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران این گونه آغاز کرد.

درویش گفت: وقتی تازه به ایران آمده بودم، در دانشگاه ملی مشغول به تحصیل شدم؛ در آن زمان یک امتحان معماری در این مرکز برگزار می شد که تمام افرادی که در آن شرکت می کردند، قبول می شدند؛ این روال غلط را با بارم بندی و برخی تغییرات دیگر عوض کردم به طوری که میزان قبولی ها به 25 درصد کاهش یافت.

وی در رابطه با نحوه کلاس داری خود در این مرکز بیان کرد: همیشه معتقدم که سیستم کلاس دانشگاهی نباد شاگرد معلمی باشد بلکه هر دو طرف باید در حال آموزش دادن و آموزش دیدن باشند. همواره به تعداد دانشجویانی که داشتم سوژه تعیین می کردم و روی این سوژه ها آنقدر مطالعه می کردیم که قابل وصف نبود. متاسفانه بدلیل ازدحام کارهای خود در ایتالیا و ایران مجبور شدم تدریس را کنار گذاشته و به کار طراحی بپردازم.

این معمار در ادامه صحبت هایش به پروژه هایی که در داخل و یا خارج از کشور به انجام رسانده است، پرداخت. از جمله:

- وی در تصویر اول اشاره کرد که این تصویر مربوط به سازه ای است که به صورت تجربی آن را تولید کرده ام؛ آن از دو طرف هم کار می کند که بعدها در یک نمایشگاه دو مهندس حرکات هر دو طرف را به طور کامل محاسبه نمودند.

- درویش در تصویر دوم به پروژه ساختمان شرکت مرسدس می پردازد. وی به هنگام خرید یک ماشین توسط صاحب قبلی ماشین بر سر زمینی برده شده بود. در واقع این زمین برای رئیس پلی تکنیک بوده است که از درویش می خواهد نظرش را بیان کرده و به طراحی ساختمان مدنظر وی، بپردازد. وی در این زمان یک طرحی را ارائه می نماید که بعد از چند جلسه بحث و گفتگو موفق به تحویل پروژه می شود.

درویش اشاره کرد که «این پروژه را سر زمان مقرر تحویل دادم؛ پیرمردی از شرکت مرسدس آمده و من را نزد کارفرما برد و به او گفت: هر آنچه که خرج این معمار کرده ای را جزو هزینه های خود به حساب نیاور بلکه همه را درآمد بدان. از آنجا در ذهن من بود که در کار باید به اندازه ای که حق الزحمه دریافت می کنی، باید صرفه جویی نمایی..»

- این معمار سپس به پروژه بعدی که مربوط به ساختمان مدرسه در ایتالیا است، پرداخته و گفت: چون تنها سه روز در ماه می توانستم آنجا باشم به مدیر کارگاه گفتم سوالات شفاهی را پاسخ نخواهم داد و باید سوالاتت را به تصویر بکشی و من اشکالات را مشخص نمایم؛ همین هم شد که او نقشه ها را می کشید و من در طول سه روزی که بودم، به تصحیح می پرداختم و بدین ترتیب کار به خوبی پیش رفت. یادم است در این پروژه بودجه از طرف دولت تایم می شد و از طرفی برای قالب بندی پولی نمانده بود؛ بنابراین تصمیم گرفتم زیر تمام میلگردها رابیت بکشم، آن ها را چسباندم و بین رابیت ها یک مقدار سیمان ریخته و قالب را ساختم و یک قالب بسیار محکم بدست آمد. بعد از 15 سال بدلیل دخالت شهرداری آن منطقه مجبور شدیم آن ساختمان را دوباره بارگذاری کنند، در طی آزمایش دیدیم که نیرویش سه برابر نیرویی بود که ما در روز اول انتظار داشتیم.

- باتیل لوئیس پروژه بعدی بود که درویش به ان اشاره کرده و گفت: در ایتالیا فردی بود که یک روز پروژه ای را به من پیشنهاد کرد. به او گفتم چون تو خودت متفاوت هستی پس یک پروژه متفاوت می توانم برایت بسازم و در نهایت این ساختمان بوجود آمد. همانطور که می بینید سقف روی دوتا ستون سوار است، ستون سوم همان شومینه است که باربکیو و دودکش را هم در درون خود دارد.

- پروژه بعدی، پروژه ساختن خانه ای برای رئیس یک مدرسه فنی، پروفسور کارپی، بود. این زمین مربع شکل و کوچک بود و از طرفی اتاق ها در طبقه بالا نیاز به نور داشتند به همین علت مجبور شدم که طبقه بالا را به اندازه 45 درجه نسبت به پاییت بچرخانم.

در معماری باید به روحیات و شخصیت صاحب بنا توجه کرد

درویش در ادامه با اشاره به اینکه در حین ساختن یک مکان برای یک گروه افراد باید توجه کرد که ساختمان طبق شخصیت و روحیات آن افراد باشد، بیان کرد: در این پروژه- اتاق قهر- باید خانه ای می ساختم که در آن دو خواهر وجود داشت که همیشه باهم دعوا داشتند. بنابراین در این خانه یک اتاق قهر در زیر شیروانی تعبیه کردم؛ آنقدر این اتاق قشنگ بود که نفر اولی که دعوا را شروع می کرد فورا به اتاق قهر پناه می برد.

این معمار به بیان پروژه بندرعباس پرداخت و اظهار داشت: پروژه ای در بندرعباس مربوط به ساختمان صداسیما بود که سر 60 روز باید آماده شده و برنامه برای خلیج روی آنتن می رفت. من در این پروژه یک پلتفرم بتنی درست کرده و روی ماسه گذاشتم سپس از سنگ های شکسته ای که در منطقه وجود داشت و آجر برای ساختمان سازی استفاده کردم؛ یک کمربند فشاری با آجرها ساختم که دور این مخلوط ها بتن می ریختم تا نیروی سقف را بگیرد. قابل توجه است که این پی در هر دو زلزله بندرعباس به اندازه یک تار مو هم تکان نخورد.

وی افزود: در این پروژه بدلیل وجود اور کرافت های کنار دریا، سروصدای بسیاری ایجاد می شد. برای ایجاد عایق صوتی و حرارتی، ابتدا یک لایه سنگ بیرون چیدیم و یک لایه آجر داخل گذاشتم و بین این دو لایه را با بتن پر کردیم؛ وقتی صوت می آمد به سنگ برخورد کرده و می شکست سپس به بتن خورده و دوباره می شکست و در نهایت آجر تمام صوت را به زمین منتقل می کرد. در واقع ما بدون استفاده از آگوستیک، مثل آن عمل کرده بودیم. خود اتاق هم بصورت استوانه ای بود و دیوارهایش با توجه به گچ بکارگرفته در آن عایق صوتی محسوب می شدند با این شرط که باید لوازم صوتی در مرکز اتاق قرار نمی گرفت و دومتر از مرکز فاصله داشت.

و در نهایت گفت: باید عرض کنم بودجه مصرفی اینجا آنقدر کم شد که دیگر نیازی به گرفتن بودجه از مرکز نبود.

این چهره ماندگار معماری ایران بیان کرد در پروژه شیراز من سعی کردم یک عنصری را تکرار کنم تا افراد وقتی به شیراز و ساختمان های آن فکر می کنند یاد این المان و عنصر بیفتند و در پروژه دوم هم همین موضوع را مدنظر قرار دادم.

ولی هر دو ساختمان رضاییه و تبریز بدلیل آب و هوای تقریبا مشابهی که بر این منطقه ها حاکم بود، بسیار شبیه به هم ساخته شد.

هر پروژه، اولین پروژه زندگی معمار است

درویش بیان کرد: به نظرم هر پروژه ای که به معمار داده می شود، باید اینگونه اندیشیده شود که اولین پروژه زندگی است. معمار باید در آن به خلاقیت و نوآوری بپردازد. من کاملا با معمارهایی که سعی می کنند همواره یک سبک خاصی را در کارهایشان دنبال کنند، مخالف هستم.

وی با اشاره به پروژه تهران، گفت: این ساختمان قرار بود یک مورد سه طبقه با دو استودیو باشد، در طی سفارش کار، 6 طبقه به آن اضافه شد. من با مطالعاتی که انجام دادم آن را طراحی نمودم. بسیار در آن نکته سنج بودم، این ساختمان سقف کاذب داشت و خیلی مراقب بودم تا کابل ها روی هم قرار نگیرند. در آنجا یک سیلور ریکاوری کار گذاشته بودیم که آن تمام نقره هایی که در محلول ظهور فیلم و عکس بکارگرفته می شد را ذخیره می کرد که بعدا می توانستند آن را مورد فروش یا استفاده قرار دهند.

این استاد سابق معماری در مورد فرح آباد نیز اظهار داشت: در این منطقه نیاز به ساختن یک استادیوم احساس می شد. برای ساخت این بنا دو سهمی بزرگ متنافر را مدنظر قرار دادم که وقتی این دو بهم وصل می شدند نیروی فوق العاده ای را بوجود می آوردند. خیلی ها به اشتباه فکر می کردند این دو سهمی تاج فرح است در حالی که اصلا همچین چیزی نبود.

- پیلونا: درویش اذعان داشت که در این پروژه اصرار داشتند که 74 متر پیلون را یک تیکه بسازیم. برای این کار آهن را از آلمان خریدم سپس برای خم کردن فیزیکی به فرانسه ارسال نمودم. در نهایت قیمت پیلون هایی که تولید کردم بسیار ارزانتر از قیمت جابجایی سازه های چادری المپیک بود. قابل ذکر است که یک پیلون حدود 7 میلیون کیلوگرم وزن داشت و ما باید چیزی را تعبیه می کردیم تا بتواند این وزن را به زمین انتقال دهد و در عین حال سازه از بین نرود؛ راه های مختلفی امتحان کردیم ولی در نهایت دست به اختراع زدیم. میلگردها را به گونه خاصی چیدیم تا وزن سازه یواش یواش به زمین وارد شود.

- سدیمنت کنترل: وی اشاره داشت که در پروژه فرح آباد این فن تمام آبهای جاری برف و بارانی که در منطقه وجود داشت را جمع می کرد و در یک کانال به طول 3.5 کیلومتر می ریخت، آنها را به افسریه انتقال داده و در نهایت به زمین های کشاورزی می رساند.

- فیم سیتی: این معمار اشاره کرد که یک کنکور در آمریکا در حال برگزاری بود که من را هم دعوت کردند. بدلیل بالا بودن هزینه ها آن را رد کردم ولی مسئولین پول شرکت در کنکور را به همراه برنامه مربوط به سوژه برای بنده ارسال کردند؛ من پس از خواندن برنامه اشکالات آن را استخراج کرده و یادآور شدم که در این پروژه نباید این موارد وجود داشته باشد و نامه را همراه با پول پس فرستادم. در نهایت من برنده کنکور شدم.

آنقدر این فیم سیتی مشهور شده بود که مبنای آدرس افراد قرار گرفته شده بود و تمام مکان ها نسبت به آن مشخص می شد.

فضای کاری هر معمار، منحصر به فرد است

- پسیفیک وی: درویش بیان کرد که این پروژه در کنار اقیانوس آرام قرار داشت. در این منطقه زمین حرکت می کند بنابراین در ساختمان باید پی طوری بنانهاده شود که از این کار جلوگیری کند. من برای این مورد یک فاندیشن قابل تنظیم در نظر گرفتم که با یک تعدادی جک بر روی زمین ایجاد شد، روی آن شن گذاشته می شد، بعد از کوبیدن، پی و سپس ساختمان ساخته می شد. در این حالت با تنظیم جک ها همواره ساختمان به حالت اولیه خود باز می گشت.

- بلون سیستم: وی در نهایت بیان کرد که این پروژه مربوط به خانه خود من است. آن را در سطح کم ولی با ارتفاع زیاد ساختم. یک سری المان و عناصر عمودی را یک تیکه گذاشته و وسط آن ها را بهم وصل می کردم و بنا شکل می گرفت؛ یک روش قدیمی بود ولی من آن را دوباره به کار گرفتم. دیوارها در این بنا طوری ساخته شده که قطرات باران روی آن قرار نمی گیرد.

درویش در پایان تاکید کرد که معمارها باید به این دو مورد توجه کنند 1- هیچوقت از محدودیت ها نترسید، 2- فضای کاری خود را بیابید و آن را برای خود ایجاد کنید زیرا هر کس فضای کاری منحصر به فرد خودش را دارد و هیچ استانداردی بر سر این مسئله وجود ندارد.

منبع:سایت گالری آنلاین
تهیه و تنظیم: مریم محمد زاده
عکاس: بهاره زالی


logo-samandehi