نان، عشق، پیاده‌راه؛ در حاشیه نشست چهارم گروه برساو


عصرروز چهارشنبه، 8 اسفند ماه جاری، خانه‌ی فرهنگ گیلان میزبان گفتمانی با عنوان نان،عشق، پیاده‌راه بود.

به گزارش گالری آنلاین، این گپ و گفت چهارمین نشست مرتبط با معماری و شهر گروه برساو در پاییز و زمستان سال جاری حساب می‌شود. سلسله نشست‌هایی در راستای معماری و شهر و با چاشنی نوآوری و امید؛ که این‌بار در یک خانه‌ی باهویت در محله‌ی ساغری‌سازان رشت میزبان جمعی با رنگ و نوای فرهیختگی، چه دانشجو، چه حرفه‌مند و پژوهشگر و مدرس و… بود.

عنوان شاعرانه‌ی نشست با توضیح راوی برساو، سعیده قرشی، اینگونه تشریح شد که این نشست گپ و گفتی خواهد بود پیرامون موضوع پیاده‌راه فرهنگی رشت در دو مقیاس شهرسازی و معماری و هدف اصلی این نشست(ها)، پرداختن به برخوردها و اقدامات تاکتیکی اصلاحیِ متعلق به بستر، کوچک مقیاس، میان‌مدت و کوتاه‌مدت بر مبنای توسعه‌ی شهری دانش‌بنیان است که به استراتژی‌های کلان شهری و منافع ملی خدمت کند.

اقدامات تاکتیکی در شهر یک اصطلاح رایج است که از طریق ایجاد و بازسازی جامعه، عمل می‌کند. این رویکرد در کشورهای متعددی که اتفاقا در حال توسعه نیز هستند به عنوان ابزاری برای بالا بردن سطح کیفی محیط شهری مورد استفاده قرار می‌گیرد و می‌تواند شکل قدرتمندی از فعالیت‌های حمایتی جامعه را منعکس سازد و منجر به مداخله‌ی کنشگرانه و فعال در شهر توسط شهروندان شود که در کلام هاروی پیشکسوت پژوهش در مقوله حق به شهر به شدت مورد تاکید قرار گرفته است.

برنامه در دو بخش تک‌صدایی و چندصدایی برنامه‌ریزی شده بود. آغازگر بخش تک‌صدایی صابر محمدپور، دکترای برنامه‌ریزی شهری و استادیار دانشکده معماری و هنر دانشگاه گیلان بود، او که معاون پژوهشی و اجرایی دانشکده و عضو کمیته‌ی آینده‌نگری شهری و منطقه‌ای در مجمع تشخیص مصلحت نظام است از منظر استراتژیک موضوع پایداری و حمل و نقل سبز را مطرح کرد. صابر محمدپور معتقد بود در پازل طراحی شهری، آخرین قطعه ساخت پیاده‌راه است و احداث پیاده‌راه‌ها نیازمند برنامه‌ریزی دقیق پیرامون چگونگی کارکرد آنها در شهر از منظر ترافیک و حمل و نقل و از منظر زندگی شهری و ایجاد اجتماعات محلی است. او به اهمیت ساخت پیاده‌راه‌ها و کنترل استفاده از اتومبیل‌ها در شهر پرداخت و با تشریح ادبیات پژوهش به فتح باب ضرورت احداث پیاده‌راه‌ها و حرکت به سمت حمل و نقل سبز پرداخت.

وحید دوشن از منظر یک حرفه‌مند که هم‌اکنون مدیر دفتر خدمات توسعه محلی عودلاجان تهران است و در مقیاس معماری و شهرسازی به طراحی و ساخت در محدوده‌ی تاریخی و پیاده‌راه‌ها پرداخته است و مدیر طرح‌های ضوابط نما و حمایت از اماکن و بافت‌های تاریخی بوده است؛ از تجربیات خود در انجام و تعریف پروژه‌ در مراکز شهری گفت. او با تاکید بر زندگی به عنوان اصلی‌ترین مولفه به طراحی تعاملی برای مردم و با فهم مشکلات آنها تاکید کرد. چیزی نزدیک به نظریات میشل مافزولی، در میان مدافعان بحث جامعه پست مدرن که از لزوم توجه به روزمرگی‌ها، درک و دریافت ساده مفهوم زندگی در شهر سخن می‌گوید. در ادامه وحید دوشن به اهمیت اقدامات کوتاه مدت و میان مدت در شرایطی که به چشم اندازهای بلند مدت خدمت کند اشاره کرد و نقش این اقدامات را در حفظ جریان زندگی در یک محدوده از شهر تشریح کرد.

لیدون و گارسیا به عنوان دو صاحب نظر در حوزه شهرسازی تاکتیکال، اقدامات کوتاه مدت را پروژه های مبتنی بر جامعه تعریف می کنند که به ابزاری قدرتمند و سازگار با فعالان شهری، برنامه ریزان و سیاست گذاران تبدیل شده‌ است. شهرسازی تاکتیکی با هدف افزایش تجربه زندگی شهری در خلال تغییرات سریع، اغلب کم هزینه و خلاقانه در ایجاد مکان های گردهمایی، علاوه بر کسب حمایت عمومی می‌تواند آغاز و البته آزمونی برای سرمایه گذاری در پروژه های دائمی باشد، البته داستان به اینجا ختم نمی‌شود و این نوع از فعالیت‌ها می‌تواند الهام‌بخش رهبران مدنی برای تجربه و شکل دادن فضاهای شهری به شیوه ای جدید نیز باشد. این دیدگاه به روح زندگی اشاره دارد و همراستا با نگاه میشل مافزولی که تاکید می‌کند باید اجازه داد روح زندگی که به صورت ذاتی و فطری در فضای اجتماعی با هم بودن انسان‌ها جریان دارد، نقش خود را ایفا کند.

با این مقدمه در ادامه‌ی نشست فیلم کوتاه تهیه شده توسط گروه برساو با هدف ارائه روایتی کوتاه از جریان زندگی روزمره در پیاده‌راه فرهنگی رشت به نمایش گذاشته شد. پخش این فیلم آغازگر بخش چندصدایی جلسه بود که در یک پنل گفتگو و با حضور حمزه غلامعلی‌زاده، دکترای معماری، پیشکسوت و استادیار دانشکده معماری و هنر دانشگاه گیلان و مجید یوسفی کارشناس‌ارشد ارتباطات، نویسنده و متخصص در حوزه اقتصاد، تاریخ و رسانه، شکل گرفت. حمزه غلامعلی‌زاده از منظر لزوم بسترسازی برای افزایش تعاملات اجتماعی در شهر به موضوع پیاده‌را‌ه‌ها پرداخت و تاکید کرد که پیاده‌راه نباید به یک مسیر که فرد پیاده از آن عبور می‌کند تنزل یابد بلکه باید بستر وقوع فعالیت‌های متنوع فرهنگی و اقدامات تاکتیکی در این راستا باشد. او تشریح کرد در شهر رشت با توجه به بستر فرهنگی، ساختار اجتماعی و مطالبات مردم، پیاده‌راه یک پتانسیل جاذب شهری و هویتی است که باید در خلال جشنواره‌ها و فعالیت‌های فرهنگی به طوری درگیر با زندگی روزانه‌ی شهری و با اقشار مختلف و ارجاع دهنده به هویت و گذشته‌ی رشت مورد استفاده قرار گیرد و تامین نیاز تعلق به فضای شهری از این طریق احراز گردد. مجید یوسفی در آغاز صحبت خود به تجربه‌ی پنجاه ساله‌ی خود در پروژه‌ی تاریخ تحولات شهر رشت و مستندسازی تحلیلی-تخصصی فضای پیاده‌راه رشت که در دست اقدام است، اشاره کرد. او بر مبنای تخصص خود در حوزه رسانه و ارتباطات بر نقش مردم در توسعه‌ی مکانی اشاره کرد، دینامیک جمعی، فضای شهری و مخاطبان مجازی را یک مسیر برای افزایش پویایی شهروندان ذکر کرد و در این مسیر بر نقش و همت مردم بیشتر از دولت تاکید کرد. او باززنده سازی بافت مرکزی رشت را به یک نماد و در مقام یک رسانه در جهت بازاریابی، برندینگ و رونق اقتصادی بیان کرد و به نیاز به برپایی جشنواره‌ها و مسابقات مردمی در مقیاس‌های مختلف در این مکان پرداخت. او با اشاره به تجربیات و بررسی‌های خود در خلال سالهای اخیر نقش فعالان اجتماعی را بر برندینگ شهری و رونق اقتصادی تشریح کرد و با ارائه یک مقایسه از چابهار و رشت -در نقش فعالان اجتماعی در شبکه‌های مجازی- خالی بودن جای این نوع جدید از فعالیت‌ها در شهر رشت را مورد هدف قرار داد.

در ادامه‌ی گفتگو سعیده قرشی به لزوم توجه به سه گانه متشکل از مردم، مدیریت شهری و یک نظام تسهیلگری (شامل قانون، ضابطه، زمان و مکان) در بین این دو در شهر اشاره کرد و تسهیلگر را در معنای ایجاد توازن توسط مدیریت شهری و جلوگیری از هر آنچه که مانعی در مکانیزم درونزای مردم در شهر می‌شود بسط داد.

او در پایان، این نشست‌ها را فتح باب گفتگو پیرامون موضوع شهر دانست و با اشاره به ماهیت چند بعدی و پیچیده‌ی شهر اینطور ادامه داد که هرچند با یک نشست و چند نشست، یک روزنامه و چند روزنامه مشکلات شهر حل نمی‌شود اما امید است گامی باشد در جهت افزایش آگاهی نسبت به معضلات شهری و رویکردهای نوین در این ارتباط... امید است که گفتگوها پیرامون شهر ادامه یابد...


logo-samandehi