گزارش مراسم تشییع احمدرضا دالوند

هنرمندی که یک سمفونی بزرگ بود



مراسم تشییع پیکر احمدرضا دالوند، هنرمند گرافیست با حضور جمعی از مسئولان فرهنگی و هنری و هنرمندان عرصه مطبوعات و گرافیک برگزار شد.

به گزارش گالری آنلاین به نقل از ایلنا، مراسم تشییع پیکر احمدرضا دالوند (هنرمند گرافیست) صبح امروز با حضور جمعی از مسئولان و هنرمندان همچون سیدمجتبی حسینی (معاون هنری وزیر ارشاد)، مظفری (مدیرکل هنرهای تجسمی)، مسعود محرابی، کامبیز درمبخش، مسعود نجابتی، محمدعلی بنی‌اسدی، مرتضی گودرزی دیباج، قاضی‌زاده مرادی، محمد فدوی، محمدرضا فیروزه‌ای، ایرج اسکندری، فرشته یمینی شریف، صدیق تعریف، فریدون صدیق، حسن نمک‌دوست، هادی خانیکی و... در خانه هنرمندان برگزار شد.

این مراسم با خواندن شعری برای دالوند آغاز شد و با سخنرانی سیروس علی‌نژاد ادامه یافت. علی‌نژاد که در مجله آدینه با دالوند همکاری داشت با تعریف خاطراتی از او گفت: همیشه عادت دارم که از این جور مراسم‌ها سخنرانی کنم اما دیروز به اندازه‌ای حالم بد بود که نمی‌توانستم متمرکز شوم در نهایت متنی نوشتم که اکنون می‌خوانم آن سال‌ها هنوز روزگاه خوش بود هنوز با فروختن مجله با قیمت ۲۵ یا حداکثر ۵۰ تومان می‌توانستیم زندگی کنیم و به بچه‌های تحریریه حقوق دهیم همه ما در آدینه گردهم آمده بودیم. دالوند هم اهل ذوق بود هم قلم و هنری خاص داشت با عشق کار می‌کرد. دالوند از کجا آمد نمی‌دانم اما آمد جوان تپل خوش صورتی بود که ذوق بسیار زیادی برای تصویرگری و نوشتن داشت.

او ادامه داد: دالوند در پایین تمام تصاویری که برای مجله می‌کشید امضا می‌گذاشت و من همیشه تمام امضاهای او را با لاک پاک می‌کردم چراکه تعداد زیادی از کارهای او در آدینه منتشر می‌شد و نام او نیز به عنوان تصویرگر در تحریریه منتشر می‌شد و نیازی نبود همه آثار او امضا داشته باشد چند روز پیش که او را در بیمارستان دیدم با بیان این خاطرات می‌خندید و به من نگاه می‌کرد.


زندگی دالوند تلخ بود

علی‌نژاد ادامه داد: دالوند خوش ذوق بود و به پول اهمیت نمی‌داد و تمام آثار «آدینه» جای دست‌های تپل او مشهود است. اینکه به قول روزنامه کیهان می‌گویند که دالوند متولد آدینه است درست است چراکه هرچه هنر داشت به آدینه سپرده بود و هرچه شهرت داشت از آدینه گرفته بود فقط تصویرسازی نمی‌کرد بلکه گاهی که پول نداشتیم طرح جلد هم می‌زد اگر به او پول هم نمی‌دادیم حرفی نمی‌زد چراکه نجابت داشت.

او ادامه داد: در سطوح مختلف هنری کارآمد بود و از معدود کسانی بود که سواد بصری داشت که در عرصه مطبوعات ایران فعالیت می‌کرد. روزگار با او سازگار نبود اگر خداوند مطبوعاتیان را برای رنج کشیدن آفریده باشد فکر نکنم که از دالوند رنج کشیده‌تر هم داشته باشیم. زندگی او پرتلاطم بود و در زندگی خود روز خوش ندید اما آدمیت‌اش سقوط نکرد.

علی‌نژاد با اشاره به آ‌نکه دالوند دوست داشت آثارش را جمع و در قالب کتابی منتشر کند، گفت: روزگار با او همراه نبود و فکر نکنم هیچ‌گاه موفق شده باشد که تمام آثارش را گردآوری کند. شش ماه پیش به من زنگ زد و گفت آه در بساط ندارد و از پرداخت اجاره‌خانه‌اش نیز وامانده، به او گفتم صبر داشته باشد. خاطره او؛ خاطره بسیاری از نویسندگانی که در در آن زمان کارشان چاپ نمی‌شد را تداعی می‌کند. زندگی دالوند تلخ بود و با تلخی پایان یافت مانند تمام مطبوعاتی‌هایی که اندوخته‌شان با اندیشه‌شان همخوانی ندارد.


خلق آثاری معنابخش به جهان

فریدون صدیقی دیگر سخنران این مراسم بود که گفت: دالوند مانند تمام هنرمندانی که هنر در وجودشان هست غیرمنتظره و غیرقابل پیش‌بینی بود به غیر از آنکه تصویرسازی می‌کرد، می‌نوشت او در تصاویرش آثاری معنابخش به جهان خلق می‌کرد و سعی داشت این کار را ادامه دهد تصاویر او در ارتباط با جهان بودند نگاه دل‌نشین و گفت‌وگوی امیدوارکننده داشت و همواره امیدوار بود بتواند به دنیای مطبوعات بازگردد و آنچه را که فرصت نکرده بود بنویسد در دست‌نوشته‌هایش تکمیل کند.


صدیقی خاطرنشان کرد: دالوند پیر نبود فقط ۶۰ سال داشت و حرف‌‌های بسیاری برای گفتن داشت او هنوز نمرده چراکه ما هستیم و دانش‌آموخته‌هایش نیز هستند.

او در ادامه خطاب به پیکر دالوند گفت: یک بغل بوسه به تمام این جمعیت بدهکار هستی به همه و خودم تسلیت می‌گویم.


تاثیرگذار در گرافیک و مطبوعات

فرزاد ادیبی به نمایندگی از صنف طراحان گرافیک ایران با بیان تسلیت در خصوص هنر دالوند، گفت: در حیطه تصویرسازی بسیار تاثیرگذار بود هر وقت کارهای او را می‌بینم یاد آثار بزرگان تصویرگری مطبوعات دنیا می‌افتم. دالوند تاثیرات بسیاری در حیطه گرافیک و جریان‌سازی آن در عرصه روزنامه‌ها و مجلات ایفا کرد. او حتی در زمینه نوشتن نقد در حوزه گرافیک هنر و نقاشی هم جریان‌ساز بود.

ادیبی در ادامه با خواندن چند بیت شعر صحبت‌های خود را ادامه داد و گفت: سخت تنها، مغبون، دور نه / هر کلامی توان فتح تو را نداشت همچون دماوند، دالوند.


به فکر هم باشیم

محمد آقازاده دیگر سخنران این مراسم بود که از همراهی در آخرین روزهای زندگی دالوند گفت: ما بسیار نیرومندیم و حق نداریم مرثیه بخوانیم طی یک ماه گذشته به هر کسی که زنگ می‌‌زدم کمک‌مان کرد اگر دالوند تنها مانده بود برای آن است که ما مطبوعاتی‌ها قدرت خود را نمی‌دانیم و نمی‌دانیم که اگر همت کنیم چه قدرت‌هایی خواهیم داشت.

او ادامه داد: مهم‌ترین و بزرگترین اثر هنری دالوند بیماری و مرگ او بود چراکه ما با هم بودن را بلد نیستیم و تنها می‌مانیم.

آقازاده خاطرنشان کرد: در مراسمی که حضور داریم افراد زیادی را می‌بینم که آدم‌های تنهایی هستند ما مراقب هم نیستیم به خاطر دالوند بیاییم که از هم مراقبت کنیم به قول نیچه، آدم هر چه بیمارتر انسانیتش بیشتر، بیایید انسان باشیم.


دالوند را فقط به یک روز محدود نکنیم

مسعود شجاعی طباطبایی نیز در این مراسم با بیان صحبت‌هایی گفت: بزرگترین ویژگی دالوند فتوت و جامع‌نگری او بود و اگر بخواهید از یاد ایام از او یاد کنیم بهتر است او را برای تمامی روزهای هفته بدانیم نه فقط آدینه چراکه او برای همه تلاش می‌کرد.

او ادامه داد: با دالوند در سال ۶۰ آشنا شدم با قدرتی بی‌نظیر می‌نوشت و می‌نگاشت در همه جنبه‌ها با هم صحبت می‌کردیم و در طول برگزاری جشنواره مقاومت که جامعه جهانی روزگار سختی را پشت سر می‌گذاشت و با جنگ غزه روبرو بودیم، با او صحبت می‌کردم و از او دغدغه‌های زیادی که داشت برایم می‌گفت. جاری و ساری بودن از ویژگی‌های معرفتی اوست، جای خالی او را به جامعه هنری و فرهنگی تسلیت می‌گویم. روح بلند و سیمرغ وجود او را در قفس یک روز خاک نگه نداریم. یاد او گرامی. او ازجمله انسان‌های ارزشمند نسل ما بود. در روزگاری که جلال آل احمد و شریعتی داشتند، ما در نسلی هستیم که دالوند داشتیم.


این مراسم با صحبت‌های کریم نصر ادامه یافت و گفت: دالوند از معدود کسانی بود که هم ادبیات را خوب می‌شناخت و هم تصویر را برای آنکه بتواند بیان خوب داشته باشد واژگان را می‌کاوید و به دری درخشان تبدیل می‌کرد.

او ادامه داد: روز بعد از جراحی ساق پایش به عیادتش رفتم چند دقیقه با دوستی تلفنی صحبت می‌کرد و چند شماره تلفن و نشانی را به خاطر آورد تلفن را که قطع کرد به او گفتم ذهن تو هنوز همچون الماس درخشان است گفت این هنوز که می‌گویی مرا می‌ترساند مگر اتفاقی افتاده است.


نصر با اشاره به آنکه در میان یادداشت‌های دالوند مطلبی را برای خواندن در مراسم تشییع او پیدا کرده است، گفت: در یادداشت‌هایش نوشته بود: «یکی از کارگردان‌های معروف ایتالیایی معتقد بود موج فرهنگ از طریق سینمای ایران به جهان راه یافت. این اتفاق از طریق نقاشی هم می‌توانست بیفتد اگر این همه عوضی گالری‌دار نمی‌شدند اینها بیشتر گوگل‌سرچ تاثیر می‌گیرند تا از هنر واقعی و...»

این مراسم با صحبت‌های آبی دالوند (دختر احمدرضا دالوند) ادامه یافت و گفت: وقتی به مراسم تشییع پدرم وارد شدم با دیدن چهره تک‌تک حاضران متوجه شدم که به اندازه تمام عمرم از همه شما خاطره دارم هیچ گاه فکر نمی‌کردم که یک سال در آذرماه که تولدم است این ماه تبدیل به یکی از غمگین‌ترین ماه‌های عمرم شود. پدر من بیماری قلبی داشت وقتی کوچک بودم توانستیم همه چیز را به شکل حال خود درآوریم با وجود بیماری که داشت اما بعدا زآنکه دیابت گرفت سراشیبی عجیبی شروع شد که هنوز نمی‌دانم چرا اتفاق افتاد. همه شما از یک نسل هستید و باید درمان‌تان را جدی بگیرید چراکه یک سهل‌انگاری کوچک می‌تواند آسیب‌رسان باشد. می‌دانم که او اکنون اینجاست و با شیطنت اینجا ایستاده و می‌گوید اینها اینجا چه کار می‌کنند.


پیکر احمدرضا دالوند در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد و مراسم یادبود او روز پنجشنبه در مسجد پیام ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۵:۰۰ برگزار خواهد شد و مراسم بزرگداشت او نیز روز شنبه ۱۷ تا ۲۰ موسسه بهاران برگزار می‌شود.

۲۵ آبان سال جاری در بیماستان، تولدی برای احمدرضا دالوند گرفته شد و با وجود آنکه سه ماه از بیماری و تنها ماندنش می‌گذشت خوشحال بود پس از عمل جراحی و بریده شدن پایش از بیمارستان مرخص و به خانه بازگشت و ۲ بامداد درگذشت. دوستانش برای آ‌نکه بتوانند خانه جدید برای او بگیرند پول‌هایشان را جمع کردند اما با فوت او دیگر این پول‌ها به کارش نیامد.



logo-samandehi