اثر هنری به مثابه همزاد هنرمند

روایت حسین مُجنی از نمایشگاه "سروستان ١٢٨٤"

"سروستان ١٢٨٤" عنوان نمایشگاه مروری بر آثار نقاشی استاد حسین مُجنی بود که از 3 آبان ماه در گالری دیلمان برپا شده و تا 24 آبان ماه نیز ادامه خواد داشت.

حسین مُجنی در گفتگو با خبرنگار گالری آنلاین در رابطه مجموعه آثارش توضیح داد: روند و شکلگیری کارهای من در پروسه های زمانی مختلف تغییر کرده اند.
همچنان که خود ما در تغییر و در مسیر نگرش های جدید هستیم آثار هر هنرمندی نسبت به فضا و دانسته ها و احساس وی از شرایط و دریافت های جدید در تغییر و تبدیل هستند. قاعدتاً یک اثر هنری همزاد و همراه آفریننده خود که همان هنرمند است، در حرکت و نوسان است و هنرمند با تمام حواس و احساس خود در کار خود غوطه ور و درحال شدن است.
کارهای من ایده ای نیستند بلکه بیشتر کلیاتی را در نظر دارند که فراتر از ایده عمل می کند و آن برداشتن واسطه ها و رسیدن به سایه ای از حقیقت که در پروسه یکدیگر را تکمیل کرده و خوانش تصویری تازه ای را حادث می شوند.

مُجنی در توضیح تعدادو ابعاد آثار این مجموعه بیان کرد: این مجموعه شامل 140 اثر است که ابعاد A4 تا ابعاد 190*170 سانتی متر از دوره های مختلف کاری من هستند که قدیمی ترین مربوط به سال 1367 و جدیدترین آنها مربوط به سال 1398 هستند.

این هنرمند پیشکسوت درمورد علت انتخاب عنوان "سروستان ١٢٨٤" برای این مجموعه آثار گفت: خود من علاقه زیادی به درخت سروهای قدیمی دارم گویا تاریخی در آنها نهفته و از روزگاری کهن سخن می گویند و حوادثی را از سرگذرانده و همچنان استوار و پا بر جا هستند و زیبا و ستودنی اما چندان نمایش از این قرار است که اسم کوچه ای که در آن آتلیه دارم کوچه سرو است و ۱۲۸۴ تاریخ تولد پدرم است که بر آن افزوده، این رازی است که هرگز نباید فاش شود.

وی در رابطه با سبک و تکنیک به کار رفته در آثار این مجموعه توضیح داد: سبک و تکنیک این مجموعه از مسیر نوعی اکسپرسیون که از آبستره محض و در جاهایی فیگور محض احساس و دیده می شود لذا محدودیتی در کار نبوده و قلم خود را به بند نکشیدم و او را آزاد گذاشتم هرطور که احساس می کند و می بینید و می شنود حرکت کند.
البته اینکه راجع به سبک سوال کردید این روزها سبک آوری خاصی احساس نمی شود، بلکه استایل و روش هنرمند قابل مشاهده و تامل است با نوع تفکر و نگرش او به خود و زندگی، این سبکهایی که می شناسیم دسته بندی هایی هستند که در مغرب زمین اتفاق افتاده و آنها را به ما نشان داده و آموزانده اند.
اما تکنیک کارها از اکثر ابزارهای تجسمی که در دسترسم بوده را تجربه کردم و محتوایی که در کار هایم ظاهر شدند (خود به خود اتفاق افتاده).
اما به تکنیک رنگ و روغن علاقه مند بودم و و آن را تجربه می کردم ولی به دلایل محتوایی که کارهایم ظاهر می شوند بسیار از آن متنفر شدم و بعد به اکرلیک روی آوردم و جالب اینکه در این اواخر و در بخشی از کارهای نمایشی اخیرم، علاقه مندی تعدادی کار با رنگ و روغن انجام و از حضورشان خوشنودم.

مُجنی ضمن بیان این نکته که در خلق آثار این مجموعه تحت تاثیر تفکرات و یا مکتب خاصی نبوده، گفت: تفکر برای تفکر است و خلق و هنرمندی راهی جداگانه است، البته این موضوع را باید در نظر بگیریم که پدید آمدن هر اثر هنری پشتوانه ای ادبی و فرهنگی خاصی دارد خالی از تفکر و اندیشه نیست، منتهی در هنر همه اینها باید پس زمینه باشند چون فکر سالوس ریاکار است و به طرف منافع شخصی پیش می رود و مزاحم هر نوع آفرینشی هست؛ تفکر خوب است اما فکر برای فکر است و ربطی به هنر که یک برون افکنی احساسی و عاشقانه است ندارد، اینکه می فرمایید تحت تاثیر تفکرات مشخص و یا مکتب خاص، بوده ام در این صورت سفارش پذیری اتفاق می افتد و هنرمند آزادی و رهایی خود را از دست داده و بنا به سفارش بازار و یا سفارش نوعی تفکر سیاسی و حزبی دست به آفریدن می زند و از مواهب و پول آن جریان بر خوردار می شود مثل نمونه هایی که خود شما هم میشناسید و دیده اید. انسان در دنیای بیرونی بعد از دوران کودکی، به واسطه و دغدغه های روزمرگی آزادگی خود را از دست می دهد، لذا آزادی و رهایی مطلق را فقط در عالم هنر می توان تجربه کرد، که خود پروازی لذت بخش است.

این هنرمند نقاش در توضیح نقطه آغاز مسیر شناخت و کنکاش درونی خود برای خلق آثارش بیان کرد: مسیر شناخت درونی انسان از سن ۷-۶ ماهگی شروع می شود و کودک در درون مایع شناور رحم بازیگوشی می کند و نسبت به عوامل بیرونی واکنش نشان می دهد و آنها را شناسایی می کند و در جستجوی علت ها است. این روند تا روزی که چشم از جهان می بندیم ادامه دارد، مسیری را که من و هنرم آن را پیموده ایم جدا از این روند نمی باشد؛ وقتی به کارهای گذشته ام نگاه می کنم گویا همه آنها ثبت لحظاتی از زندگی و احساس من بوده اند که در آنها غرق بوده ام و با آنها زیسته ام، شناخت امری نسبی است که در تغییر و تبدیل است و هیچ وقت ما شناخت کاملی از مسیر درونی خود نخواهیم داشت.

وی در ادامه افزود: هنرمند باید جستجو و کنکاش و پروسه های خود را زده باشد، تا در خلوت خود بنشیند و دست به آفریدن و خلق بزند، هنر سفری بی پایان است که انتهایی ندارد و در هر لحظه می توانی به دریافتی جدید و سرزمینی تازه قدم بگذاری به شرط آنکه مخلص و خالص باشی و از هرگونه سفارش پذیری و فرمایشات گوناگون فاصله داشته باشی تا هنر به تو گوشه چشمی نشان دهد.

علاقمندان جهت بازدید از آثار می توانند از ساعت 16 الی 20 به گالری دیلمان واقع در خیابان شریعتی، بالاتر از ظفر، نبش خیابان كودكان غزه، شماره ٥٠ مراجعه نمایند.

logo-samandehi