رکسان زند گفت: صحبتهايي که از لغو تحريمها شده است به ما اين اميد را ميدهد که هر سال دو حراج درباره هنر ايران برگزار کرده و در سايه حراجها نيز بخش مخصوص هنر ايران را داشته باشيم.
به گزارش گالري آنلاين به نقل از هنرآنلاين نشست نقد و بررسي "مجموعه داري و هنر ايران" عصر چهارشنبه 5 خرداد ماه با حضور رز عيسي گالريدار مقيم لندن، رکسان زند مدير بخش خاورميانه حراج ساتبيز در لندن و غلامرضا خليل ارجمندي مشاور اقتصادي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و مديرعامل صندوق اعتباري هنر در فرهنگسراي نياوران برگزار شد.

دولت حامي حراج تهران است
در اين جلسه که مديرت آن را رز عيسي برعهده داشت، ابتدا خليلارجمندي درباره تعريف اقتصاد خلاق گفت: اگر بخواهيم اقتصاد خلاق را تعريف کنيم خواهيم ديد امروز تنها زمين و پول سرمايه نيستند بلکه ايده، فکر و انديشه نيز معناي ثروت را با خود دارند. مايکل کين در تعريف اقتصاد خلاق گفته است که اين اقتصاد "موجود اسرارآميزي است که در بسياري از زيستگاههاي زمين يافت ميشود." به اين ترتيب اگر ما به هر نوع خلاقيت توجه کنيم با اقتصاد خلاق نيز مواجه خواهيم بود.
وي افزود: در سال 2001 اصطلاح اقتصاد خلاق براي نخستين بار مطرح شد و 15 صنعت از جمله هنر توسط جان هاوکينز در دايره آن دسته بندي شد. صحبت درباره يک کالا مشخص است و استانداردهاي شناخته شدهاي در مورد آن وجود دارد اما در مورد هنر نميتوان چنين استانداردهايي قائل بود زيرا اساسا نميتوان به هنرمند گفت که چه قدر توليد کند. از سوي ديگر اقتصاد هنر مستهلک نميشود؛ اثر هنري با گذشت زمان ارزش پيدا ميکند در صورتي که کالاهاي ديگر اينگونه نيستند.
مشاور اقتصادي وزير ارشاد با بيان اينکه اقتصاد خلاق فعاليتي اقتصادي است که متضمن به کارگيري استعداد و خلاقيت در جهت اهداف تجاري است، درباره برگزاري حراجها در ايران اظهار کرد: انتقادهايي از حراج تهران وجود دارد اما به نظر من همه ما بايد کمک کنيم تا چنين رويدادي به درستي انجام شود. ما بايد به اين فعاليت احترام گذاشته و از آن حمايت کنيم تا هنر اين کشور شناسايي شود. دولت و وزارت ارشاد به شکل جدي خود را حامي اين حراج ميداند و حضور آقاي جنتي در همه دروههاي حراج تهران به همين دليل است.
ارجمندي ادامه داد: ما در توسعه زيرساختها بسيار فعال هستيم و تلاش کرديم فضاهاي گالريداري گسترش پيدا کنند. گالريداري امروز به شکل يک تجارت مطرح است اما پيشنهاد من اين است که شهرداري نيز حمايت بيشتري داشته باشد و مثلا مجتمعهاي بزرگ تازه ساخته شده را ملزم کند فضاي لابي خود را به گالري اختصاص دهند تا هم مردم آثار هنري را ببينند و هم يک فعاليت اقتصادي شکل گيرد.
وي افزود: به علاوه در بخش انتقال ارز و آکشنهاي آنلاين دولت و وزارت ارتباطات در حال فعاليت هستند و ما بانکها را علاقهمند کردهايم تا در زمينه هنر سرمايهگذاري کنند. در فرآيندهاي صدور مجوز نيز گالريها مسير هموارتري را شاهد هستند و امکان دريافت مجوز گالري از سوي دولت تصويب شده است تا نسبت به سالهاي گذشته اين کار با سرعت بيشتري انجام شود.
مديرعامل صندوق اعتباري هنر درباره فعاليتهاي بينالمللي در زمينه هنر نيز گفت: در بخش بينالملل با حراجهاي کريستيز و ساتبيز تعاملاتي انجام دادهايم تا اين حراجها دفاتر مستقل خود را در تهران داشته باشند و مراودات هنري ما ديگر در زيرزمين هتلهاي دوبي اتفاق نيفتد.
45 درصد خانوارهاي ايراني ميتوانند هدف بازار هنر باشند
همچنين رکسان زند نيز در اين نشست درباره وضعيت بازار هنر ايران اظهار کرد: وظيفه من در ساتبيز اين است که جريان بازار هنر ايران را دنبال کنم. بازار هنر ايران در سال 2015 وضعيت خوبي داشت، در اين سال فروش بينالمللي در زمينه هنر کاهش داشت و از 68/2 به 62 ميليارد دلار رسيد. پس از آنجا که دنياي هنر در غرب کمي افت داشت در بازارهاي محلي مانند ايران نيز ميتوانيم اين افت را شاهد باشيم.
وي ادامه داد: بخش بزرگي از بازار هنر ايران به هنر معاصر و هنر پس از دوران جنگ اختصاص داشته است و اين نشان ميدهد ارزش بازار ايران در اين قسمت است. رشد فروش آثار با ارزش بالاي يک ميليون دلار بيشتر از ساير بخشها بوده است. در ميان آثار رده بالا، آثار بالاي 10 ميليون دلار طي 10 سال رشد داشته است و در همين سال 2015 تعداد کساني که بيش از يک ميليون دلار درآمد دارند بيشتر شده است. ايران داراي اقتصادي متنوع است، 45 درصد خانوارهاي ايراني درآمد ساليانه بيش از 20 هزار دلار دارند و در حوزه مصرفکننده هستند و ميتوانند هدف بازار هنر نيز باشند.
مدير بخش خاورميانه حراج ساتبيز در لندن سپس به مرور فعاليت حراجها و وضعيت اقتصاد هنر در 15 سال گذشته پرداخت و گفت: در سال 2001 ساتبيز کلکسيون رياض الريس را در لندن فروخت. در سال 2006 کريستيز نخستين حراج را در دوبي برگزار کرد و ساتبيز هم به فکر برگزاري حراج در اين منطقه افتاد. تاريخ نشان داد که حراج دوبي موفق بود هرچند برگزاري حراج کاري بسيار پر هزينه است و به همين دليل اين کار اصلا ساده نبود. در سال 2007 هر سه مرکز ساتبيز، کريستيز و بونامز در حراجهاي خود با رکور داري ايران در فروش آثار هنري مواجه بودند. در سال 2008 رشد هنر ايران سرعت گرفت. با شروع بحران اقتصادي گمانهزنيها در مورد هنر ايران به پايان رسيد و تعدادي گالري و فروشنده هنر ايران در دوبي کار خود را آغاز کردند. در 2011 تاثير کامل تحريمها مشخص شد و بازار هنر ايران صدمه ديد. در سال 2012 نخستين حراج هنري تهران برگزار شد و بازار داخلي هنر در ايران رو به رشد گذاشت. دوبي به ناچار تحريمها را اجرا کرد و جا به جايي پول براي همه دشوار شد. در 2013 حراج ساتبيز در دوحه 15/2 ميليون دلار فروش داشت. در 2014 حراج تهران 5/1 ميليون دلار فروش داشت. در 2016 قيمت هنر ايران رو به افزايش گذاشت و آثار هنري ايراني در داخل و خارج خواهان بسياري پيدا کرد.
وي ادامه داد: ساتبيز براي نخستين بار اين پيام را داد که با حراج تک مالکيت فريدون آو مشخص شد که مجموعهداراني در ايران هستند که براي آنها حراج تک مالکيت برگزار شود. حضور کلکسيونرها براي حفظ تقاضاي اثر هنري ضروري است و بدون آنها اين کار ممکن نيست.
زند با اشاره به اينکه هنر ايران در ميان کشورهاي ديگر بسيار موفق عمل کرده است اظهار کرد: در ميان آثاري که فروخته شده است فروش آثار مدرن از اهميت بسياري برخوردار است. اصولا در بازار هنر ايران هنر مدرن يعني هنرمنداني که در سالهاي 60 ميلادي کار ميکردند که اگر اين هنرمندان از دنيا رفته باشند آثارشان با قيمت بيشتري نيز فروخته ميشود. چيزي که براي بازار هنر بسيار مهم است پشتيباني هنري است. دولتهاي عرب از هنرمندان خود حمايت ميکنند، توليد آرشيو و داشتن درکي از تاريخ بسيار مهم است. موفقيت هنر مدرن به اين دليل است که کساني که هنر معاصر کار ميکنند جوان هستند و جايگاه آنان تثبيت نشده است در حالي که هنرمندان مدرن شناخته شده هستند و خريدار ميتواند روي آنها سرمايهگذاري کند.
وي افزود: در دوران تحريم البته اين خود هنر نبود که تحريم شد بلکه داد و ستد به مشکلاتي برخورد و تا زماني که اين تحريمها به شکل کامل حذف نشود اين مشکلات ادامه خواهد داشت. اما تنها صحبت از لغو تحريمها نيز اميدبخش است و به ما اين اميد را ميدهد که هر سال دو حراج درباره هنر ايران برگزار کرده و در سايه حراجها نيز بخش مخصوص هنر ايران را داشته باشيم. لغو تحريمها در قيمتگذاري تعادل ايجاد خواهد کرد و اين براي سلامت بازار هنر بسيار مهم است.
زند درباره آينده بازار هنر ايران نيز گفت: ايران در آمار بانک تجارت جهاني رده پاييني در تجارت دارد. فقدان زيرساختهاي هنري و وجود تشريفات زايد اداري مشکلساز هستند. عدم لغو تحريمها روي بعضي صنايع مثل فرش تاثير منفي داشته است هرچند هنر مدرن و معاصر هرگز شامل تحريم نشده است.
