شکوه جهان بدون انسان

نقدی بر نمایشگاه جلال الدین مشمولی به قلم رضا رفیعی راد

«باد از شرق می وزد» عنوان نمایشگاه جلال الدین مشمولی است که با تکنیک آب مرکب بر روی مقوا انجام شده و در باغ انجمن خوشنویسان در حال نمایش است. بخشی از جاذبه ای که در کارهای او دیده می شود به ماده اثر گذار و سطح اثر پذیر آثار بر می گردد. سادگی در انتخاب مصالح و انطباق آن با محتوای ساده آثار، امر مهمی جلوه می کند. انتخاب آب مرکب بر سطح اثر پذیر کاغذی، به خاطر احیای پیشینه های هنری کشور، جالب توجه است. اما شاید چندان منحصر بفرد نباشد. با این حال، جاذبه آثار اما کماکان وجود دارد.

جدای از حظ فرمال عناصر و کیفیات، کشف علت این جاذبه، بدون در نظر گرفتن آثار قبلی او، کار آسانی نیست. به همین جهت لازم است که نیم نگاهی به مجموعه آثار قبلی این هنرمند به نام «پسران سیاهرود» بیاندازیم و با جستجوی فضای ذهنی هنرمند، به چرایی و چگونگی کاربست لوازم بصری آن آگاهی یابیم.


اولین نکته مهم این است که مجموعه آثار جدید با عنوان «باد از شریق می وزد» برخلاف مجموعه آثار قبلی یعنی «پسران سیاهرود» فاقد حضور فیگور انسانی است. این امر اتفاقی نیست.

در دوره ای که مجموعه «پسران سیاهرود» پدید آمد، مشکلات محیط زیستی منطقه زندگی این هنرمند، در آثار هنری او بازتاب یافته و اندوهی تولید کرده بود که در عرصه هنر، به صورت بازنمایی تصویری رابطه کودک و رودخانه تجسم یافته بود. در مجموعه آثار «پسران سیاهرود»، دغدغه اصلی نقاش به بحران زیست محیطی رودخانه های شمال کشور برمی گشت. 140رودخانه که همگی آنها دچار آلودگی هستند. در آن آثار، مشمولی، نقاشی رمانتیست بود که برخلاف رمانتیست های فردگرا، دغدغه های اجتماعی داشته و سمت و سوی شور رمانتیک او، به طرف عملی اجتماعی و بیان یک معضل همه گیر قرار داشت. در آن دوره، رومانتیسم اجتماعی مشمولی، سوگوار گذشته پرشکوه زندگی تلفیقی انسان و طبیعت بود. اما نوستالژی او، نه مانند رویاپردازی های روشنفکرانه که در نهایت به آسایش زندگی سطحی و مبتذل منجر شود، و نه جستجوی بی حاصل و منجمد آن انسانی که همه اعمالش بر مدار بازگشت به گذشته بچرخد، بود. ماهیت رومانتیسم او در آن مجموعه آثار، به گونه ای بود که با نفی تجمیع مفهوم بهشت گمشده و صنعتی شدن، از طریق یادآوری با مدیوم نقاشی، از تمام قوا جهت اصلاح اجتماعی و اخلاقی سود می برد.

حال برمی گردیم به مجموعه پیش رو، یعنی نقاشی هایی که فاقد حضور هر گونه فیگور انسانی در فضایی روشن و رنگین، با ترکیب بندی هایی که چشم را در دوراهی انتزاع و واقعیت منظره، رها می کنند.

با دیدن این آثار، ممکن است از قرار گرفتن در این دوراهی لذت های عمیقی ببریم. ممکن است در خیال مناظر زیبایی که تنها در بهشت ممکن است وجود داشته باشند، غرق شویم. اما هر چه هست، نقاش، تمامی ابزار بصری را فراهم آورده تا چشم اندازهای جدیدی را به ما نشان دهد که در آن انسان حضور ندارد. ممکن است فکر کنیم، این نمایشگاه نیز در ادامه همان نوستالژی بازگشت به خانه در مجموعه «پسران سیاهرود» است، در نتیجه باید یادآور شویم، تفاوت در این است که مشمولی در آثار جدید یعنی «باد از شرق می وزد»، انسان را به عنوان عامل اصلی تخریب محیط زیست، به طور کامل از جهان نقاشی اش، حذف کرده است و بدین ترتیب، شکوه جهانی را پیش می کشد که دیگر انسانی در آن زندگی نمی کند.

رضا رفیعی راد


logo-samandehi