وب سایت شخصی؛ یکی از اعتبارات هنرمندان تجسمی


انسان ها در توده ای پیچیده از روابط اجتماعی زندگی می کنند. رابطه فرد با خانواده، خویشاوندان، آشنایان و نزدیکان، شهروندان، همکاران، حاکمان، هموطنان، ساکنین سایر کشورها (و چه بسا در آینده با اشیاء هوشمند) هر یک دارای چارچوب و قواعدی است. شاید بتوان یک اصل کلی را برای تمامی گروه ها و دسته بندی های اجتماعی در نظر گرفت: جایگاه اجتماعی یك انسان در جامعه را دیگران (افراد و گروه ها) تعیین می كنند. با اتکا به این اصل اهمیت نظام های ارتباطی نیز مشخص می شود. ما منافعمان با ارتباطاتمان گره خورده است. اغلب انسانها تلاش می كنند تا اعتبارشان نزد دیگران بالاتر برود تا از این طریق به منابع بیشتری دست یابند. افزایش اعتبار باعث كاهش انواع مختلفی از هزینه ها نیز می شود از دیگر سو عاملی خواهد بود برای گسترش منابع گوناگون. بطور مثال یک هنرمند ناشناخته باید "وقت و هزینه" زیادی را صرف متقاعد ساختن مدیران گالری ها کند تا بلکه آنها یک زمانی را برای نمایش آثارش در نظر بگیرند، ولی یک هنرمند پرآوازه نیازی ندارد خودش به سراغ گالری ها برود بلکه کیوریتور ها و مدیران سازمان های هنری و گالری ها معتبر برای همکاری و انجام پروژه های هنری به وی پیشنهاد می دهند و هنرمند تصمیم میگیرد که با کدام یک همکاری کند تا منافع بیشتری نصیبش شود. به زبان ساده هر چقدر یك انسان ارتباطات وسیع تر و جایگاه اجتماعی بالاتری داشته باشد احتمال اینكه منابع پولی و غیر پولی (بگوییم دارایی های مشهود و نامشهود) بیشتری در اختیارش قرار بگیرد افزایش می یابد. همچنین معكوس این قضیه نیز می تواند رخ دهد، یعنی اگر شخصی دارایی هایش افزایش یابد احتمال اینكه بتواند جایگاه و اعتبار اجتماعی بالاتری بدست آورد بیشتر خواهد بود. این مسئله، یعنی بدست آوردن جایگاه اجتماعی تنها به واسطه کسب دارایی مشهود، در عهد حاضر آشکارا در حال افزایش است. تاسیس موزه های شخصی، به منظور ارتقای پرستیژ اجتماعی، توسط تازه واردانی که ظرف مدتی کوتاه به ثروتی نجومی رسیده اند مثال بارزی برای این موضوع است.

امروزه نقش دارایی های نامشهود (intangible asset) بیش از پیش پررنگ شده است و شاهد این موضوع گزارش های سالانه ای است كه از جانب برخی موسسات معتبر بین المللی نظیر Forbes در مورد "ارزش برند" صد كمپانی برتر جهان، از دیدگاه موفقیت های تجاری، منتشر می شود (https://www.forbes.com/powerful-brands/list/2/#tab:rank)

ارزش برند ماهیتی چند لایه ای دارد. یك محصول با كیفیت و با قیمت مناسب الزاما نمی تواند در جامعه ی هدفش جایگاه والایی كسب كند. فاكتور های بسیاری در ارزشمند شدن یك برند در ذهن مشتریانش دخیل هستند. به عنوان مثال شاید یكی از ابتدایی ترین عواملی كه ممكن است به ذهن هر مصرف كننده ای برسد این است كه "اسم گذاری نامطلوب" برای یك محصول می تواند منجر به كاهش علاقه به آن محصول یا حتی شكست كامل آن بی انجامد. ممكن است این مثال بیش از اندازه اغراق آمیز به نظر برسد اما تصور كنید در حلبچه عراق نام یك محصول، مثلا آب معدنی، صدام حسین باشد! آیا تولید كنندگان و توزیع كنندگان این محصول در آنجا جان سالم به در می برند؟ یا اگر یک هنرمند اثری هنری را که در آن ادرار به کار برده شده را هم نام یکی از قدیسین مذهبی اسم گذاری کند آیا امکان ندارد مورد تهدید قرار گیرد؟

بطور كلی هر پدیده ای كه بر حواس پنجگانه و همچنین قوه ادراك انسان تاثیر گذار باشد بر موضع گیری شخص نسبت به آن پدیده نیز اثرگذار خواهد بود و این چنین است که وقتی یك كیوریتور یا یك مجموعه دار وارد استودیوی یك هنرمند می شود عوامل گوناگونی از موقعیت جغرافیایی كارگاه تا حتی بو و صدای محیطی كارگاه قضاوت وی نسبت به هنرمند را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

با گسترش شبكه جهانی اینترنت و همچنین گسترش دیجیتال ترنسفورمیشن در همه ابعاد زندگی، از جمله اختراع اولین دوربین دیجیتال توسط شركت كداك، در اوایل دهه نود میلادی قوه ادراك و بخصوص حواس بینایی و شنوایی انسان درگیر دنیای جدیدی شد كه هر روز نیز ابعاد آن گسترش می یابد و همچنین فاصله آن با بدن انسان هر روز كمتر و مدت زمان استفاده از آن بیشتر می شود. شاهد این ادعا نیز گوشی های تلفن همراه و گجت های پوشیدنی نظیر اسمارت واچ هایی است كه استفاده كنندگان آنها حتی این وسایل را ممكن است هنگام خواب نیز به همراه داشته باشند. البته اكنون این وسایل به لحاظ اطلاعاتی از رگ گردن نیز به انسان نزدیك تر هستند زیرا بسیاری از اپلیكیشن های موجود در گوشی های هوشمند به انبوهی از اطلاعات شخصی و محرمانه كاربرانشان دسترسی دارند.

در دسترس بودن انبوهی از اطلاعات (البته باید بین دیتا و اینفورمیشن تفاوت قائل شویم) در فضای اینترنت باعث شده است تا اعتبار سنجی افراد و سازمان ها نیز بسیار سریع تر از گذشته امكان پذیر شود، البته جعل اطلاعات نیز بیش از پیش كاربران را به دردسر انداخته است. حال اگر یك شخص بخواهد در مورد یك هنرمند آگاهی اولیه پیدا كند چه اقداماتی ممكن است انجام دهد؟ چه اقداماتی برایش ساده تر، سریع تر و ارزان تر است؟

حد اقل یكی از پاسخ ها این خواهد بود: جستجوی نام هنرمند در اینترنت و بخصوص استفاده از یكی از رایج ترین موتورهای جستجو یعنی "گوگل" و همچنین جستجو در برخی از شبكه های اجتماعی پر مخاطب نظیر اینستاگرام، لینكد این، توییتر، فیس بوك.

اگر با نام هنرمند یک وبسایت راه اندازی شده باشد، یکی از اولین گزینه هایی که در صفحه اول نتایج جستجو ظاهر می شود وبسایت شخصی هنرمند است. همچنین اگر در ویکی پدیا اطلاعات مربوط به هنرمند ثبت شده باشد ممکن است آن صفحه نیز جزو گزینه های اول یا دوم نتایج جستجو در برابر دیدگان کاربر اینترنت قرار گیرد. اگر نام هنرمند در محتوا های رسانه های معتبر آنلاین ذکر شده باشد لینک صفحات مربوط به آنها در صفحه اول جستجو قرار خواهد گرفت. در صورت فقدان این مطالب احتمالا لینک های صفحات شبکه اجتماعی هنرمند در صفحه اول جستجو نمایان خواهد شد.

به گفته مرتضی موسویان رئیس مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت ارشاد در سال 1395 آمارهای غیررسمی از ضریب نفوذ ۸۰ درصدی اینترنت در کشور حکایت دارد و این درحالی است که متوسط استفاده از اینترنت در دنیا ۴۶ درصد است. در همین حال ۵۳ درصد مردم ایران حداقل عضو یک شبکه اجتماعی هستند و ۷۲ درصد جوانان ۱۸ تا ۲۹ سال در این شبکه های اجتماعی عضویت دارند. بررسی ها نشان می دهد که به صورت میانگین ایرانیها ۵ تا ۹ ساعت در روز در شبکه های اجتماعی حضور دارند و میانگین این حضور در دنیا ۱۶ ساعت در ماه است (خبرگزاری مهر: شناسهٔ خبر: 3721091 - شنبه ۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۶).

در حالی که عده کثیری از کاربران اینترنت در ایران دارای حد اقل یک صفحه شخصی در شبکه های اجتماعی هستند اما تعداد افراد داری وب سایت شخصی بسیار کمتر از این تعداد است. البته ارائه آمار دقیق در این خصوص دشوار خواهد بود زیرا برخی وب سایت ها با اینکه صاحب وب سایت در ایران است و در داخل کشور فعالیت می کند اما دامنه آن ها در ایران به ثبت نرسیده است و از این جهت چنین وبسایت هایی ایرانی به حساب نمی آید. به هر شکل طراحی، راه اندازی و نگهداری و تولید محتوا برای یک وبسایت در مقایسه با یک پروفایل شخصی در شبکه های اجتماعی هزینه های بیشتری را به کاربر تحمیل می کند و با وجود عدم دسترسی به آمار دقیق و رسمی در رابطه با این موضوع همچنان می توان متصور بود که تعداد افرادی که دارای وبسایت شخصی هستند بسیار اندک است.


دارا بودن وب سایت شخصی برای برخی مشاغل از اهمیت بالایی برخوردار است، بطور ویژه مشاغلی که در آن ها "فردیت" اهمیت بالایی دارد در این دسته بندی جای می گیرد. برای غالب هنرمندان تجسمی نیز توجه به فردیت امری اجتناب ناپذیر به حساب می آید. از این نظر یک هنرمند برای افزایش اعتبار فردی خود در فضای مجازی احتیاج به یک پایگاه رسمی دارد، پایگاهی که شاید اجرای طراحی آن توسط خود هنرمند صورت نگیرد اما به هر حال با نظارت و سلیقه و جهت فکری خود هنرمند ساخته می شود. با یک مثال مقایسه ای می توان به اهمیت وب سایت شخصی پی برد: اگر مقدار پول موجود در حساب بانکی را بخشی از اعتبار مالی یک هنرمند به حساب آوریم، وب سایت شخصی وی نیز یکی از کارت های اعتباری "دارایی های نا مشهود" او به حساب می آید، که از آن طریق هنرمند می تواند "مقادیری" از اعتماد و اعتبار مورد نظرش را کسب کند. هر اندازه که میزان موجودی و گردش مالی یک حساب بانکی بیشتر باشد اهمیت آن در نظام مالی بیشتر می شود و هر چقدر محتویات مورد نیاز مخاطبان یک وبسایت افزایش یابد و به روز رسانی اطلاعات به موقع انجام پذیرد اعتبار آن نیز بالاتر می رود. اگر چه ذکر تمامی مواردی که به بهبود جایگاه یک وبسایت نزد مخاطب می انجامد خود بحثی جداگانه و مفصل را می طلبد اما هدف در اینجا این است که بر اهمیت یک وبسایت در مقام یک عامل افزاینده ی اعتبار فردی تاکید شود.


وب سایت شخصی هنرمندان شاید به اندازه پروفایل های آنها در شبکه های اجتماعی بازدید کننده نداشته باشد اما مزایایی دارد که قابل توجه است. بر خلاف قالب هایی که در شبکه های اجتماعی برای تمامی کاربران یکسان در نظر گرفته شده است در وبسایت شخصی هر کس می تواند سلیقه شخصی خودش را با آزادی بیشتری نسبت به شبکه های اجتماعی اعمال کند، چه در طراحی و چه در ارائه محتوا. هنرمند در وب سایتش بخشی از جدیت و اهمیت به کارش را به رخ مخاطب می کشد. وجود توضیحات و رزومه ی مرتبط با فعالیت های هنری که آخرین فعالیت های حرفه ای هنرمند در آن درج شده باشد، پورتفولیوی جامع و به روز رسانی شده، دیزاین صفحات وب سایت منطبق با حال و هوای حاکم بر آثار هنرمند، کیفیت مطلوب تصاویر و به طور کلی فایل های آپلود شده، ایجاد راه های برقراری ارتباط با هنرمند و عملکرد صحیح بخش های مختلف وبسایت با مرور گرهای مختلف کامپیوتر های خانگی و تلفن های هوشمند جزو ابتدایی ترین خصوصیات وبسایت یک هنرمند به حساب می آید که به ندرت "تمامی" این موارد در وب سایت هنرمندان رعایت می شود.

یکی از پدیده هایی که در بخشی از جامعه هنرمندان تجسمی ایران رواج یافته است، استفاده از زبان انگلیسی و کنار گذاشتن کامل زبان فارسی در صفحات شبکه های مجازی است. ممکن است اینطور تصور شود که استفاده از زبان انگلیسی به جای فارسی عامدانه صورت می گیرد و هدف این کار علاوه برجذب مخاطبان خارجی و فیلتر کردن آن دسته از مخاطبانی که مورد نظر هنرمند نیستند نوعی ژست فرهنگی نیز به حساب می آید. عده ای نیز ممکن است این کار را به خاطر مشکلاتی که فونت های فارسی در مسائل زیبایی شناسی ایجاد می کنند انجام دهند. دلیل این اقدام هر چه که باشد نمی تواند بر این موضوع سرپوش بگذارد که هنرمندی که عمده مخاطبانش ایرانی هستند و بیشترین مقدار درآمدش از خریداران داخلی حاصل شده است صریح ترین راه ارتباطی اش با مخاطبان به زبان فارسی است و حذف کامل زبان فارسی احتمالا باعث ریزش بخشی از مخاطبان هدف نیز خواهد شد. راهکار معتدل تر استفاده هم زمان از دو زبان فارسی و انگیسی است. در صورتی که آثاری از هنرمند در کشور های عربی نیز به فروش رفته باشد شاید حتی ترجمه بخش هایی از وب سایت هنرمند به زبان عربی بتواند در ذهن مخاطبانش در کشور های عربی تاثیر بسزایی داشته باشد.

وب سایت هنرمند مانند دریچه ایست که مخاطب می تواند ذهنیت خود را در مورد هنرمند شکل دهد. این یک عبارت شعاری نیست. مخاطبان بسیاری از هنرمندان شاید هیچ گاه نتوانند هنرمند مورد نظرشان را رو در رو ببینند، از این جهت نقش واسطه ای شبکه های اجتماعی و وب سایت ها در ایجاد ارتباط بین هنرمندان و مخاطبانشان بیشتر می شود. سال ها قبل از اینکه امکاناتی نظیر Facebook Live و Instagram Live در شبکه های اجتماعی راه اندازی شود برخی از هنرمندان مانند Damien Hirst و هنرمند هلندی Theo Jansen در وبسایت شخصی خود از طریق "وب کم" اقدام به پخش تصاویری زنده از استودیوی هنری خود (یا شاید یکی از از استودیو های خود!) کردند. مخاطب می توانست در برخی ساعات شبانه روز شاهد تصاویر ویدئویی زنده از استودیوی هنرمند باشد و شیوه کار کردن هنرمند به همراه گروهش را تماشا کند. با این کار بسیاری از مخاطبان این هنرمندان از سراسر دنیا می توانستند از دریچه ای مجازی به تماشای بخشی از دنیای هنرمندان مورد علاقه خود بنشینند.

وب سایت هنرمند می تواند نقش مخربی نیز داشته باشد. اگر مخاطب پس از ورود به وب سایت هنرمند با کیفیت نازل در طراحی و محتوا مواجه شود در ذهنش تجربه ای ناخوشایند به ثبت می رسد و آن جدیت تا حدی به زیر سوال می رود. در حقیقت وب سایت هنرمند شمشیر دو لبه ای است که از یک طرف اگر طراحی و محتوای جذابی داشته باشد به اعتبار هنرمند کمک شایانی می کند و از طرف دیگر اگر با بی سلیقگی و بی حوصلگی راه اندازی و اداره شود باعث از دست رفتن فرصت خواهد شد. شدت این قضیه به میزان شهرت هنرمند نیز وابسته است، زیرا هنرمندان تثبیت شده به واسطه شهرتی که پیشتر کسب کرده اند کمتر از این موضوع آسیب می بینند اما هنرمندان نوظهور به واسطه اینکه هر حرکت اشتباه آنها ممکن است به عدم پذیرششان از سوی Gate Keeper ها و ریزش مخاطبانشان منجر شود ممکن است آسیب بیشتری ببینند.

وب سایت هنرمند کالایی خدماتی است که اگر به حال خود رها شود توسط مخاطبان کنار گذاشته می شود. وبسایت به تبلیغ شدن احتیاج دارد. وب سایت هنرمند و صفحات شبکه های اجتماعی وی مبلغان یکدیگرند! در صفحات اجتماعی لینک وب سایت گذاشته می شود و در وب سایت آیکون ها و لینک های صفحات شبکه های اجتماعی قرار داده می شود. همچنین لینک وب سایت هنرمند می تواند در قسمت انتهایی ایمیل هایی که در مکاتباتش استفاده می کند و نیز در پروفایل اپلیکیشن های ارتباطی مثل واتس اپ و تلگرام (در صفحه مربوط به اطلاعات شخصی که مورد بازدید سایر کاربران نیز قرار می گیرد) درج گردد.

برای زنده نگه داشتن وب سایت باید تمایزی وجود داشته باشد که ذهن مخاطب را درگیر کرده و عاملی باشد برای ایجاد “تبلیغات دهان به دهان”، یا همان قدیمی ترین و رایج ترین و موثر ترین شیوه تبلیغات از گذشته تا به امروز. نقاش، تصویرساز یا عکاسی که در وب سایت شخصی خود تعداد آثار بسیار اندک و با کیفیت تصویری پایین را در برابر دیدگان مخاطبانش قرار می دهد در حال لطمه زدن به اعتبار خویش است.

در نهایت ایجاد یک وب سایت در شرایطی می تواند اثر بخش باشد که :

  • بر اساس یک یا چند نیاز مشخص راه اندازی شده باشد. اگر نیازی به راه اندازی آن وجود ندارد بهتر است از اتلاف وقت و هزینه و انرژی جلوگیری شود. چه بسا برای برخی هنرمندان معرفی شدن در یکی از صفحات وب سایت های یک گالری معتبر کاربرد بیشتری داشته باشد تا راه اندازی یک سایت شخصی. اگر هدف یک هنرمند از راه اندازی وب سایتش "قدرت نمایی" و به رخ کشیدن توانایی تکنیکی یا مثلا نشان دادن قوه تخیلش در ایده پردازی باشد این کار با راه اندازی یک وب سایت معمولی شاید راه به جایی نبرد. در چنین موقعیتی بیش از هر چیز یک طراحی خیره کننده نیاز است. اما فرض کنیم که یک هنرمند تازه کار صرفا به خاطر اینکه بتواند شانس حضور خود در برخی از آرت رزیدنسی ها را بالا ببرد بخواهد فعالیت هایی را انجام دهد که یکی از آنها نیز راه اندازی وب سایت شخصی باشد. در این حالت یک طراحی ساده نیز ممکن است برای برآوردن چنین نیازی کافی باشد.
  • پیش از راه اندازی حتما نمونه های متعددی از وب سایت های سایر هنرمندان ایرانی و غیر ایرانی بررسی شده باشد تا نمایی احتمالی از وب سایت در ذهن شکل گیرد و هنرمند به اشتراکات و تفاوت های وب سایت خود در مقایسه با سایرین واقف گردد.
  • کیفیت طراحی و عملکرد آن پیش از مراحل نهایی از نظر افراد مختلفی مورد سنجش و نقد و بررسی اولیه قرار بگیرد.
  • بخش های بلااستفاده در وب سایت تا حد امکان حذف گردد و پیام هایی نظیر: "در حال ساخت!" و موارد مشابه در آن مشاهده نشود. همچنین در نظر گرفته شود که امروزه اغلب کاربران با استفاده از تلفن همراه خود در فضای اینترنت به گشت و جستجو می پردازند فلذا تا حد امکان بهتر است نسخه موبایل وب سایت نیز از نظر دور نماند.
  • اطلاعات موجود در آن به روز رسانی شود.
  • آثار ضعیف تر و سیاه مشق های هنرمند در آن به نمایش در نیاید. همچنین اگر هنرمند فعالیت های هنری دیگری نیز انجام می دهد که در ارتباط با فعالیت هنری اصلی وی نیست از به اشتراک گذاشتن اطلاعات و تصاویر آن خودداری ورزد زیرا این کار ممکن است سطح اعتبار وب سایت هنرمند را نزد مخاطبین کاهش دهد.
  • تا حد امکان توسط خود هنرمند ساخته شود (بطور مثال به وسیله وب سایت هایی که در آنها می توان بطور شخصی یک وب سایت طراحی کرد، بدون اینکه نیازی به برنامه نویسی باشد) در غیر این صورت به عهده فرد یا شرکتی قابل اعتماد قرار گیرد، زیرا معمولا در حین، و پس از ساخت وب سایت احتمال بروز مشکلات و خطاهای فنی وجود دارد و شرکت ها و افراد نامعتبر و غیر حرفه ای فعال در این زمینه ممکن است نتوانند خواسته های مشتریانشان را به درستی برآورده کنند. تداوم این روند باعث خواهد شد تا هنرمند در اداره وب سایت خود دچار سردرگمی گردد و سر انجام آن را به حال خود رها کند.
  • محتوای وب سایت تا حد امکان کپی محتوای موجود در صفحات شبکه های اجتماعی هنرمند نباشد، زیرا هر کدام اهداف متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند. امروزه اهمیت بازاریابی محتوایی (Content Marketing) بر کسی پوشیده نیست اما یک اشتیاه رایجی که در این حیطه بسیار به چشم میخورد اتکای بیش از حد به یک نوع محتوا است. نمایش آٌثار در شبکه های اجتماعی اگر چه ممکن است برای برخی هنرمندان کافی باشد تا انبوهی از مخاطبان را جذب کنند اما این کار برای همه ی هنرمندان نتیجه یکسانی نخواهد داشت. برای اثر بخشی بیشتر در تولید محتوا بهتر است به برخی نیازهای مخاطبان نیز توجه شود. بطور مثال اگر یک هنرمند می داند که در بین مخاطبانش برخی از شاگردانش نیز حضور دارند می تواند مطالبی را بصورت مکمل آموزشی برای هنرجویان و سایر مخاطبان فراهم آورد. همچنین ترجمه و به اشتراک گذاشتن روش های حفظ و نگهداری آثار هنری از مراجع اصلی آنها (مانند متون آموزشیBADA انگلستان) نیز می تواند مثال دیگری در این زمینه باشد زیرا بسیاری از خریداران آثار هنری در ایران با نگهداری صحیح این آثار آشنایی ندارند. چنین مطالبی می تواند در وب سایت، وبلاگ یا حتی به صورت وبینار ارائه داده شود.
  • اگر تعداد بازدید بالا برای هنرمند اهمیت دارد باید دلیل و بهانه ای وجود داشته باشد تا مخاطب وارد وب سایت هنرمند شود. بطور نمونه می توان به علاقه بسیاری از مخاطبان به چگونگی انجام یک پروژه هنری اشاره کرد. امروزه توضیح درباره پشت صحنه پروژ های هنری اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است و اگر هنرمندان در وب سایت خود درباره نحوه شکل گیری ایده و مراحل اجرای آن توضیحات مفید و کاربردی در قالب متن، عکس و اینفوگراف و تصاویر ویدئویی به مخاطب بدهند شانس بیشتری برای دیده شدن را کسب خواهند کرد.
  • ابزارهای آنالیز فراموش نشود. اگر هنرمند برای وبسایت خود اهمیت قائل است علاوه بر موارد یاد شده باید بتواند اطلاعاتی درباره بازخورد وبسایت خود به دست آورد. برای این کار انواع مختلفی از ابزارهای آنالیز وبسایت موجود است که شاید یکی از مشهور ترین آنها گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) باشد. این ابزار ها طیف وسیعی از اطلاعات را در اختیار کاربرانشان قرار می دهند. بطور مثال: از تعداد بازدید کننده گرفته تا رفتار مخاطب در نحوه بازدید از صفحات مختلف داخل وبسایت و حتی نوع مانیتور و گوشی های همراهی که مخاطبین وبسایت از آن استفاده می کنند همگی در گوگل آنالیتیکس قابل مشاهده است. هنرمند بواسطه این آمارها می تواند در تصمیم گیری های بعدی خود دقت عمل بیشتری به خرج دهد. مثلا اگر هنرمند بداند که در یک بازه زمانی شش ماهه مخاطبینی که با گوشی موبایل وارد سایت شده اند دو مجموعه از سه مجموعه آثار هنرمند را بیش از پنجاه هزار بار مشاهده کرده اند اما یکی از مجموعه ها هیچ بازدید کننده ای با موبایل نداشته و فقط با کامپیوتر شخصی و تبلت رؤیت شده است پس این موضوع احتمال دارد نشان دهنده آن باشد که صفحه ی یکی از مجموعه ها دارای ایراد فنی بوده است که باید برطرف گردد.
  • یقینا نکات مربوط به راه اندازی و هدایت وب سایت بسیار فراتر موارد گفته شده است و این موارد صرفا برای جهت دهی فکری به هنرمندانی ذکر شد که تصمیم گرفته اند در آینده نزدیک وب سایت شخصی خود را راه اندازی کنند یا اصلاحاتی در وب سایت فعلی خود انجام دهند. کلام آخر آنکه وب سایت هنرمند یکی از راه های ارتباطی او و ابزاری است برای جایگاه سازی در ذهن مخاطب. نیازی نیست تا هنرمند در طراحی و امور فنی ساخت و نگهداری وب سایت خود متخصص باشد اما بی اطلاعی محض از شیوه های ارتباطی نوین عواقبی را برای هنرمند به همراه خواهد داشت. اگر یک هنرمند با تغییرات دنیای اطرافش آشنا نباشد و با آن ساده انگارانه برخورد کند دچار حادثه ای می شود که برای برخی از "عکاسان" در دو دهه گذشته رخ داد. آنها طوفان دیجیتال را نادیده گرفتند، به حاشیه رانده شدند و برخی هرگز نتوانستند جایگاه قبلی خود را، در قیاس با عکاسانی که با روند جدید همراه شده بوند، پیدا کنند زیرا ارتباط آنها با زمان حال قطع شده بود و مدام در ستایش "گذشته" درجا می زدند.


تالیف: سامان پاریزی

آذرماه 1396

logo-samandehi