زندگی سه گانه هنرمند؛ یادداشتی از علی فرامرزی نقاش و منتقد در روزنامه شرق


علی فرامرزی نقاش و منتقد

ساحت‌های مختلف زندگی هر هنرمند و تأثیر هر یک بر دیگری و نمود مجموعه آنها در آثار او، فضا و اتمسفری را می‌سازد که قضاوت افراد را در خصوص آن هنرمند شکل می‌دهد. می‌توان این پرسش را مطرح کرد که ما وقتی از یک هنرمند نام می‌بریم یا در موردش به قضاوت می‌نشینیم به کدام‌ یک از ابعاد وجودی او نظر داریم یا به دیگر سخن چه وجهی از وجوه زندگی او بر قضاوت ما بیشتر تأثیر گذاشته و بر شناخت ما از آن هنرمند سایه افکنده است. با قدری تسامح می‌توان زندگی هنرمندان را در سه سطح یا در سه حوزه مختلف مورد گفت‌وگو و واکاوی قرار داد:

1- زندگی هنرمندان در آثار باقی‌مانده از آنان
2- زندگی هنرمندان بین افراد خانواده و اطرافیان نزدیک
3- زندگی هنرمندان در جامعه و کنش‌های او در بیرون از زندگی خصوصی و شخصی

1- جست‌ و جو در آثار باقی‌مانده از هنرمند و تلاش برای پی‌بردن به سایر ساحت‌های مختلف زندگی او و کوشش برای نزدیک‌شدن هرچه بیشتر به دو وجه دیگر هستی آن شخص از جمله تلاش‌هایی است که نوعی نقد هنری را شکل داده که بیشتر پهلو به پهلوی روان‌شناسی و جامعه‌شناسی می‌زند و اکثرا این نوع برخورد با آثار هنری درخصوص هنرمندانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که از وجوه دیگر شخصیت آنان چندان اطلاعی وجود ندارد یا شفافیت کافی برای شناخت دیگر عرصه‌های زندگی او نبوده است، اما استفاده بیشتر از تحلیل روان‌شناسانه در آثار هنرمندان برای پی‌بردن به لایه‌های پنهان و درهم‌تنیده شخصیتی و روان‌شناختی آنان است تا از آن طریق کنش‌ها و واکنش‌های ناخودآگاهی هنرمند به عرصه خودآگاهی بیاید و درک دقیق‌تری از شخصیت آن هنرمند حاصل شود. واقعیت این است که ویژگی‌ها و خصوصیات درونی هنرمندان از بخش‌های مهم و تعیین‌کننده در نوع و چگونگی آثاری است که از آنان برجای می‌ماند، ولی اینکه تا چه حد می‌تواند بیان‌کننده آن ویژگی‌ها باشد یا شاید هم اصلا نباشد، نکته ظریف و پیچیده‌ای است که در گروهی از هنرمندان جواب معکوس داده. این‌گونه از تحلیل‌ها در جوامع شرقی که عادت به بیوگرافی‌نویسی وجود نداشته و حتی خاطره‌نویسی نیز کمتر مورد استفاده قرار گرفته است، این کار ازجمله راه‌هایی است برای نزدیکی هرچه بیشتر به دیگر بخش‌های زندگی هنرمندان. بنابر آنچه گفته شد، آثار هنرمندان بخش مهمی از باور جامعه را نسبت به آنان تشکیل می‌دهد.

2- آنچه عرصه خصوصی زندگی یک هنرمند را تشکیل می‌دهد یا در حقیقت تجربه اطرافیان و خانواده او در زیست دائمی و نزدیک با او نیز بخش مهمی از برداشت و قضاوت جامعه را درباره آن هنرمند شکل می‌دهد. میزان تأثیرگذاری و ساخت قضاوت ذهنی درباره او بستگی به این ویژگی دارد که تا چه میزان ساحت خصوصی از طرف هنرمند خصوصی انگاشته گردد و حریم خصوصی‌ بودنش رعایت شود یا تا چه میزان در معرض نگاه بیرون از آن عرصه شخصی قرار گیرد. بسیار اتفاق افتاده که آنچه خانواده به طور دائمی و عینی در زندگی با او تجربه کرده‌اند با برداشت و قضاوتی که جامعه از آن شخص دارد بسیار متفاوت و گاهی متضاد نیز بوده باشد. در جوامع اخلاق‌زده که هر چیز باید در چارچوب رسمی و تعریف‌شده‌ای از خوبی و مثبت‌بودن بگنجد تا مهم و منزه باشد و میزان درصد صداقت و صراحت، چندان مهم و با ارزش نیست و جایگاه ندارد، به وفور دیده می‌شود که اطرافیان و خانواده هنرمند کوشش می‌کنند ویترین و اطلاعاتی را به جامعه منتقل کنند که ممکن است با واقعیت تجربه‌شده آنان فاصله بسیار داشته باشد و حتی، معکوس نیز بوده باشد. حریم شخصی هم چنان‌که از نامش برمی‌آید، حقی خصوصی است که می‌تواند همچنان فردی باقی بماند و کسی را خارج از آن حلقه شخصی، حقی بر آن نیست و کنکاش دراین‌باره ضایع‌کردن حقی از نزدیکان هنرمند است، ولی زمانی‌ که این تمایل وجود دارد که آن حریم به ساحت عمومی بیاید و از آن ویژگی‌ها ذکری به میان آید طبیعی است که میزان صداقت عاملی مهم و تعیین‌کننده می‌شود، چراکه آن گفته‌ها هم می‌تواند به شفافیت و آگاهی درست جامعه بیفزاید و هم قضاوت صحیح را شکل دهد و چنانچه به دور از حقیقت باشد، به‌گونه‌ای معکوس به رشد توهم، ریا و دوری از واقعیت در فرهنگ اجتماعی می‌افزاید.

3- آنچه که بیرون از دو دایره آثار و زندگی خصوصی قرار می‌گیرد و ساحت سوم زندگی هنرمند را شکل می‌دهد، زیستی است که هنرمند در ذهن جامعه دارد. کوشش در جهت فهم این واقعیت که چه عناصری ذهنیت اجتماع را درباره یک هنرمند می‌سازند خود به‌ خود توجه ما را به دو گزینه در بالا آمده جلب می‌کند، ولی این همه واقعیت نیست و بسیاری از عوامل دیگر نیز در به‌ وجود آمدن یک برداشت ویژه از یک هنرمند خاص در این حوزه مؤثر و تعیین‌کننده هستند که از آن جمله می‌توان شرایط خاص و ویژه آن دوره را نام برد.

منبع: روزنامه شرق

logo-samandehi