صاحب امتیاز و مدیرمسئول «تندیس»: حضور مسؤولان در حراج تهران به هنرهای تجسمی ضربه می‌زند

صاحب امتیاز، مدیرمسئول و سردبیر مجله «تندیس» (دوهفته‌نامه هنرهای تجسمی) درباره حاشیه‌های مربوط به «حراج تهران» گفت: پیش از این‌که به وزارت ارشاد خرده بگیریم که چرا نقاشی کمال‌الملک را از حراج خریده، باید به این موضوع خرده بگیریم که چرا هر کجا موضوع پول و جابه‌جایی پول مطرح است، مسئولان رده بالای وزارت ارشاد در آنجا حضور دارند؟!

محمدحسن حامدی - کارشناس و صاحب امتیاز مجله تندیس - در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به خریدن تابلوی «اردوگاه همایونی» اثر کمال‌الملک به مبلغ یک‌میلیارد و ۱۵۰میلیون تومان توسط موزه هنرهای معاصر تهران در جدیدترین دوره حراج تهران،اظهار کرد: گاهی می‌توان از این دست تمهیدات برای حفظ چنین آثاری و افزودن آن‌ها به یک مکان عمومی انجام داد. این کار مثبتی است و هزینه آن جزو بودجه‌هایی به‌شمار می‌آید که به‌طور مشخص می‌تواند در دسترس وزیر باشد و او از آن استفاده کند؛ اما شاید تدبیر وزیر بر استفاده از این پول در بخش‌های دیگر مانند بدهی‌های موزه، نباشد یا او نتواند از آن بودجه در این حوزه‌ها استفاده کند.

او ادامه داد: ما باید فرض را بر این بگیریم که این بودجه آمده تا در یک جای خاص مصرف شود و این اتفاق خوبی است. از طرفی موزه هنرهای معاصر الزاما در گنجینه خود، آثار دوران معاصر را جمع‌آوری نمی‌کند. اگر ما بتوانیم در آینده، موزه‌هایی مجزا داشته باشیم چه بسا بتوانیم موزه را به بخش‌های مختلف تقسیم و از دل این موزه، سه موزه دیگر استخراج کنیم؛ اما این به آن معنا نیست که از آثار قابل خریداری چشم‌پوشی کنیم.

حامدی تاکید کرد: به‌طور کلی، پیدا شدن یک اثر از استاد کمال‌الملک که به سال ۱۲۹۹ تعلق داشته باشد، امر بسیار بعیدی است. اگر نگاهی به آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر بیندازیم، خواهیم دید که در آن، تعداد آثار مکتب کمال‌الملک کم نیست. آثار پتگرها، علی‌اکبر صنعتی و ... در این گنجینه وجود دارد. اگر دوره معاصر را از ۱۰۰ سال پیش بدانیم، این‌ها هنر معاصر به‌حساب می‌آیند و اگر این‌گونه نباشد جزو پیش‌درآمدهای هنر معاصر خواهند بود.

این کارشناس همچنین با اشاره به ادعای جعلی بودن اثر سهراب سپهری که در دوره اخیر «حراج تهران» به فروش رسید، درباره سیستم کارشناسی آثار این حراج، گفت: حراج ما از یک بخش پژوهش، کم‌بهره یا بی‌بهره است. برگزارکنندگان بودجه‌ای را صرف این کار نمی‌کنند که اگر می‌کردند، گستره عملکردشان وسیع‌تر بود.

او بیان کرد: کارشناسی این حراج، بر نظر تعدادی کارشناس تکیه دارد که آن‌ها تحصیلکرده آکادمیک این کار نیستند، بلکه براساس فهم خودشان، اثری را نگاه می‌کنند و درباره آن نظر می‌دهند. وقتی یک اثر تا سقف سه میلیارد تومان به فروش می‌رود لزوما نمی‌توان این چنین کارشناسی‌ای برای آن به کار برد، یعنی زمانی که قرار است سودی تا این میزان برای دفتر حراج حاصل شود، طبیعی است که باید از کارشناسی‌های پیشرفته‌تری استفاده کنند تا باعث خوش‌نامی آن حراج هم شود.

حامدی در ادامه اظهار کرد: به‌عنوان مثال، چگونه در حراج لندن یک قلمدان از محمدهادی به فروش می‌رسد، اما در ایران فقط روی آثار تثبیت‌شده‌ای مانند تابلوهای سهراب سپهری دست می‌گذارند؟ در خارج از کشور، آن‌ها امکان پژوهش ایجاد می‌کنند، اما ما خیلی مختصر به این موضوع نگاه می‌کنیم. اگر کاتالوگ حراج را ورق بزنید، نبودن پژوهش به معنی وسیع، در آن قابل مشاهده است.

او با بیان این‌که سهراب سپهری خوش اقبال بود که چند کتاب درباره او چاپ شد، گفت: درباره هنرمندی مانند «میرمصور ارژنگی» چه پژوهشی انجام شده و چه مقدار روی آثار او مطالعه شده که بتوان تشخیص داد اثری که از او به حراج تهران وارد شده است، با آثار دیگر او تطبیق دارد یا خیر؟! در واقع ما از او اثری ندیده‌ایم، آیا نباید برای پژوهش درباره این هنرمند و چاپ کتابی از آثار او، چند میلیون تومان هزینه کنند؟

این کارشناس هنری ادامه داد: سهراب سپهری درخت کشیده و ما هر درختی را که به این سبک کشیده شده باشد، به سهراب نسبت می‌دهیم؛ اما هیچ‌کس درباره سبک‌شناسی و اصالت این آثار چیزی نمی‌داند. بنابراین ما باور می‌کنیم اثر متعلق به سپهری است. در این زمینه، کار پژوهشی انجام نشده و ما به چشمان‌مان تکیه می‌کنیم و به فردی هم که این تابلو را می‌آورد، اطمینان داریم. همه چیز بر پایه اطمینان بنا شده و این اطمینان خوب است، اما گرهی از کار ما باز نمی‌کند.

حامدی بیان کرد: پیشنهاد من به برگزارکنندگان حراج این است که فقط به فکر فروش آثار نباشند، بلکه بخشی از بودجه خود را صرف پژوهش کنند.

او همچنین درباره خریده شدن تابلوی کمال‌الملک توسط موزه هنرهای معاصر و با تامین بودجه توسط وزیر ارشاد گفت: اگر قرار باشد اثر کمال‌الملک با قیمت یک‌میلیارد تومان خریده شود، مدیر موسسه توسعه هنرهای تجسمی هم می‌تواند این خرید را انجام دهد. اگر این مسئولان وظیفه توسعه هنر تجسمی را برعهده خود می‌دانند، این وظیفه در تعریف و با انجام دقیق بی‌ینال‌های تجسمی است. آن‌ها در واقع، وظایف اصلی خود را رها می‌کنند.

حامدی در پایان اضافه کرد: چند وقت پیش، در یکی از مصاحبه‌های مسئولان خواندم که گفته بود، وضع هنرمندان تجسمی خوب است، زیرا تابلوها چند صد میلیون تومان فروخته می‌شوند؛ اما درکی که به اشتباه، از نشستن برخی مسئولان در حراج به دست می‌آید، به این هنر ضرر می‌زند و به ما می‌گوید که آن‌ها اصلا در باغ هنرهای تجسمی نیستند.

logo-samandehi