تکلیف این روزها
راهکارهای معاونت هنری وزارت ارشاد برای تامین ارز دولتی برای برگزاری رویدادهای بینالمللی
معاون امور هنری وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی یادداشتی را درباره ضرورت این روزهای هنر در صفحه شخصی خود منتشر کرده است.
هنر، فارغ از مرزها و محدودیتهای سرزمینی، مخاطب خود را دارد و همین مخاطب، با توجه بخشی و استقبال از آثار و پدیدههای هنری که بالذات، متضمن فرهنگ و تمدن خاستگاه خویش هستند، زمینه تعامل و تبادل فرهنگهای ملل دور و نزدیک را ممکن میسازد، امکانی که گاه با پیشی گرفتن از دیگر روابط بینالملل، زمینه همزبانی مردمان جهان را رقم میزند. از این رو درمییابیم که اطلاق عنوان"شهروند افتخاری جهان" برای هنرمندان اطلاق مغتنمی است. در واقع همین فلسفه جهانشمولی هنر است که کیفیتی بینالمللی به پدیدههای هنری میبخشد و فارغ از مباحث زیباییشناختی هنر میتواند حتی، تبلور "تئوری اقتصاد هنر" تلقی شود.
ما مکلفیم که با ریلگذاری بههنگام و تسهیل در فرآیندهای اداری و اعتباری، دو رویه دولتی و غیردولتی را به بهبود و تعمیم این طرح هدایت و ترغیب کنیم. برگزاری فستیوالهای بینالمللی، نمایشگاههای معتبر، نشستهای توانافزای علمی و عملی در حوزههای تولید، توسعه و تجارت هنر و روابط متقابل در قالب هفتههای فرهنگی، تولیدات مشترک، آموزش و پژوهش هنرمیتواند در زمره رویکردهای حمایتی دولت قرار گیرد که بر این اساس و در طی طرحها و برنامههایی، بدان اهمیت و اولویت بخشیده شده است.
هویتبخشی به بخش غیردولتی با پرهیز از نگاه رقابتی دولت به این بخش و واسپاری حوزههای تجارتمحور هنر به این بخش و ترویج فرهنگ فرآیندهای مشارکتی در زمینههای تولید و عرضه آثار هنری میتواند در زمره رویکردهای غیردولتی قرار گیرد. قطعاً در چنین نظامی، انتفاع مالی و معنوی هنرمند و برخورداری مستقیم از مواهب رفاهی و معیشتی که قاعدتاً توأم با ترفیع و تعالی درجه اجتماعی است، مانع از خروج سرمایههای منطقهای و بینالمللی میشود و ارزش اعتباری و منزلت اجتماعی مکسوبه، صرف توسعه جوامع هنری و فضیلتهای انفرادی و گروهی هنر میگردد.
اگر این کماتکایی هنر به ساختار دولت از قدمت بیشتری برخوردار بود و ساختار بخش غیردولتی ناگزیر به رقابت با بخش دولتی نبود و تکلیف دولت صرفاً درسیاستگذاری و رویه نظارتی و حمایت مقصور میشد، اکنون این نهاد و نظام اجتماعی میتوانست بحران اقتصادی موجود را بیهیچ اتکایی به حمایت دولت پشت سر بگذارد و در چرخه تولید و توسعه هنر، خاصه در بخش بینالملل توقفی ایجاد نشود. به هر دلیل این سازه اجتماعی تکمیل نشده است و این ناهمگونی نباید ما را از صیانت و حمایت بدنه هنر غافل سازد.
معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تجمیع توان و تجربه خود در این شرایط، به راهکارهایی همچون بهرهمندی مکفی از ارز دولتی به منظور دعوت از گروههای خارجی و برگزاری رویدادهای بینالمللی، جلب مشارکت نهادها و سازمانهای غیرمکلف که منوط به همافزایی دوسویه خواهد بود و تمرکز بر مهمترین وجوه رویدادهای بینالملل که بیشترین مزیتهای فردی و گروهی را در پی خواهد داشت اندیشیده است، که امیدواریم با حضور مسئولانه و بیدریغ نمایندگان صنوف گوناگون هنری که مقصد غایی مشترکی دارند به نتیجهای بنشیند. دور نیست که بدین روش هم چرخه فعالیت هنری و ارتزاق هنرمندان به خطر نیفتد و هم به مرهم هنر، اندکی این روزگار آرام گیرد.