روايت ابراهيم اکبري گَرَز از مجموعه “درخت ديوانه”

نمايشگاهي از نقاشي هاي ابراهيم اکبري گَرَز تحت عنوان "درخت ديوانه" از روز جمعه 15 آذرماه در گالري ايده برپا مي شود.

در استيتمنت اين نمايشگاه آمده است:

"در اين آثار در پس هر فرم، هر ضربه قلم مو و هر رنگ وابستگي به رويا و رمز وجود دارد. فضاي خلق شده با استعلا و ذهنيت انتزاع گونه که نمادي از جهان پيرامون و گذشته ي هنرمند است بستري را براي درک صورت و ماده فراهم مي کند.

اين آثار، نوعي احساس هاي مبهم ناخودآگاه نقاش است که نمود بيروني يافته و طبق نيازهاي حسي و عاطفي، فرمها  بعنوان آبژه ي هدفمند، شکلي از واقعيت گرفته.

او در محيط و فضاي منظره هايش سَيَلان داشته و گويا با هر لکه اشاره به رازي دارد و کل اين نظام ساختاري را با نظمي متصل به زيبايي شناسي ذهني سازگار ميسازد. اين ميتواند توصيفي باشد از اين سري از آثار ابراهيم اکبري گَرَز.

براي نمونه اثر درخت ديوانه ميتواند مصداقي از تفسير بالا باشد."

بهنام جلالي جعفري

ابراهيم اکبري گَرَز در گفتگو با خبرنگار گالري آنلاين، در رابطه با برگزاري نمايشگاه مجموعه آثارش توضيح داد: جامعه بشري لبريز است از نگرانيها، ترسها، تنهايي ها، و اين احساس که محيط و همچنين گذشتگان براي ما به يادگار گذاشته اند موجوب ابهاماتي است که چون لفافي تمام بشريت را در خود پيچيده و هنرمند هم مستثني نيست. من به عنوان ناظري در اين صحنه ي خشونت، جنگ و ظلم قطعا متاثرم. تمام اين احساسم به اين جهان مضطر و نا امن از من کودک و نوجوان افسرده اي ساخت که حاصلش بيماريهاي بسيار هم بود و تا اکنون که به ميانسالي رسيده ام.  اکنون ذهن و قلم موي من گريزي ندارد و ناخودآگاه روايتگر قسمت تاريک ذهن است با آنکه مشتاق زيبايي است.

بايد بگويم تا خالي شوم، آن چيزي را که در ذهن با زبان وجودم چشيده ام بيان ميکنم. با آنکه دوست ندارم واگويه ميکنم "درد مشترک" ي که شاملوي بزرگ هم بيان ميکرد، در جهاني که شيطان با تلخ خنده ي خود، بشريت را به تلخ ترين لحظه زمان خود رسانده، بوي ترسناک جنگ و مرگ از هر طرف به مشام ميرسد و گويا لحظه به لحظه بشريت به جنگ جهاني سوم نزديک تر ميشود و خبر از بزرگ صالحي نيست که زخم بشر را التيام دهد و صلح فراگير شود.

و اما "درخت ديوانه" که نام نهاده ام همان بيد مجنون است. گويا بدون آنکه متوجه باشم درخت مورد علاقه ام بوده، وقتي دقت ميکنم بسيار از حالت جالب و موهومش عکس گرفته ام و در اين مجموعه هم که با شيوه اتوماتيسم و ذهني قلم زده ام بسيار در کارهايم ظاهر شده؛ و شايد دليل حضور پر رنگ اين درخت در ذهن من برگردد به بيش از چهل سال پيش که مرحوم پدر مرا قلم دوش کرد و به پارک برد يادم هست که تابستان گرمي بود و پدر روزه بود. تمام مردها دورتادور حوض پارک نشسته بودند و پاهاي لختشان را در آب گذاشته بودند. در آن تابستان گرم پدر درختي را در آنسو نشانم داد و قصه ها يا افسانه هايي راجب آن درخت که همين "بيد مجنون" بود برايم بازگو کرد. اينکه پدر راجب آن درخت چه ها گفت يادم نيست ولي تصوير آن خاطره همچون فيلمي سياه و سفيد در ذهنم مرور ميشود. و البته پر از ابهام …

و همچنين تلخ‌کامي هايي که سالها حسش ميکردم، شبيه جنوني بود که به آستانه ويراني ام ميکشيد، سرگردان بودم و افسرده و خسته… که تا آستانه چهل سالگي همراهم بود و پس از آن گويا دود شد… رفت… و آرام گرفتم، اما خستگي بود، خاطرات قرون وسطي عمرِ من هنوز بر ذهن من سنگيني ميکرد… که سري مناظر "ذات طبيعت" خلق شد و اين مجموعه "درخت ديوانه" انتخابي است از آن آثار.

در اين مناظر ترس و وهم حضور دارد و در واقع من به عنوان داناي کل روايتگر مناظري هستم که گويا نمود خود من است و بصورت غير مستقيم مخاطب به شناخت من ميرسد؛ و البته شايد من، نمود بشر امروز باشم.

اين هنرمند درمورد تعداد و ابعاد آثار اين مجموعه بيان کرد: بيست اثر در اين نمايشگاه ارائه کرده ام که شامل شانزده اثر ۳۰ در ۴۵ و چهار اثر ۱۰۰ در ۱۰۰ است.

وي ضمن تاکيد بر اين نکته که نام نمايشگاه برگرفته از "بيد مجنون" يا "درخت ديوانه" است گفت: اين عنوان گوياي پريشاني حضورم در جهان کنونيست.

اکبري گَرَز در توضيح سبک و نکنيک آثار اين مجموعه بيان کرد: آثار اين مجموعه بازنمود ذهنم و "نقاشي ذهني" با گرايش  مينيمال است و با آنکه وامدار مکاتب بسياري چون ناتوراليسم، اکسپرسيونيسم، سور رئاليسم، انتزاعي و … هستم اما به هيچکدام از آنها وفادار نيستم. تجربه گرايي سرلوحه کار من است و از تکرار دوري ميکنم.

اين هنرمند نقاش تاکيد کرد: در خلق آثار اين مجموعه تحت تاثير تفکرات شخص يا مکتب به خصوصي نبوده ام و کاملا اتوماتيسم به کار ميپردازم؛ و پس از چند بار تصحيح و بازبيني امضا ميکنم.

وي در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه، نقطه آغاز اين مسير براي خلق آثارش کجا بوده و آيا به نتيجه پاياني رسيده يا ادامه خواهد اشت، توضيح داد: از زماني که متوجه شدم درونم به اندازه ي کافي غني است و به خودشناسي، جهان بيني و درک هنر رسيده ام، و اينکه با کمک سواد فرماليسم کمترين بهانه ذهني، دستمايه يک اثر هنريست.

اين مسير ادامه مي يابد، زلال تر ميگردد و مفاهيم در بستر انتزاع، زبان بشر معاصر خواهد بود، و همچنين خود شناسي و جستجو و تجربه گرايي به هم کمک خواهد کرد.

نمايشگاه "درخت ديوانه" تا سه شنبه 19 آذرماه ادامه خواهد داشت و علاقمندان جهت بازديد از آثار مي توانند همه روزه از ساعت 16 الي 20 به گالري ايده به نشاني تهران، خيابان کريمخان زند، خيابان سنايي، خيابان 18، شماره 26 مراجعه نمايند.

پیمایش به بالا