آشيانه و گل هايي که انسان را در برميگرند، براي لحظه اي اين تصور که انسان ها معيار و مرکز تمام چيزها هستند رها ميکنند و بشر صرفاً خود را جزئي در ميان اجزاي ديگر ميبيند.

به گزارش گالري آنلاين،petrit halilaj در نخستين نمايشگاه انفرادي خود در اسپانيا، کاخ شيشه اي palacio de cristal در مادريد را به آشيانه اي بزرگ از گل هاي غول پيکر تبديل کرده است. اين هنرمند با باز کردن پنجره ها، نصب سازه ها و اختصاص دادن محل هاي تغذيه براي جلب پرندگان و ساير جانوران ساکن در پارک يا در حال گذر از آنجا، اين چيدمان موقت را در پارک Retiro ساخته است.
اين نمايشگاه با عنوان "کلاغ و تندباد هايي که بوي انسان هاي عاشق را از مکان هاي ناشناخته باز مي آورند" اولين نمايشگاهي است که موزه ملي sofaa museo reina sofa پس از تعطيليش به علت پاندمي کوويد 19 که آماده سازي و چيدمان نمايشگاه را متوقف کرده بود، برپا ميکند.

نمايشگاه petrit halilaj با مديريت موزه هنري reina sofía در کاخ شيشه اي palacio de cristal ، طيف گسترده اي از المان هاي مختلف را در خود جاي داده است که به موضوعاتي چون وطن، ملت، عشق و هويت فرهنگي مي پردازد. اين هنرمند در چيدمان خود از مراسم جفت گيري مرغ هاي کريچ ساز الهام گرفته و لانه هاي پيچيده اي ساخته، اين مرغ ها براي جلب جفت خود، لانه را با اشياء رنگارنگ تزئين مي کنند. هنرمند با کمک شريک زندگي خود ،vlvaro Urbano ، آشيانه غول پيکر خود رادر کاخ شيشه اي palacio de cristal با گل هاي بزرگ ساخته شده از چارچوب فولادي ظريف و بوم هاي نقاشي شده تزيين کرده است. انتخاب آنها به بخشي از تاريخچه شخصي آن ها مربوط مي شود که آن ها را به يکديگر پيوند داده و هدف از اين انتخاب، بزرگداشت اين پيوند بوده است: ياس زرد، هسته هاي پالم ، شکوفه هاي گيلاس، ميخک و نيلوفر آبي

هنرمند مي گويد:"مي خواستم Palacio de cristal را محلي براي بزرگداشت و تجليل از عشق در نظر بگيرم. اين هنرمند با اشاره بر تاريخچه اي از زندگي خصوصيش، لايه اي اجتماعي و سياسي به ويژگي آن ها افزوده و بر نياز به در معرض ديد بودن و پذيرش تاکيد مي کند. بدين ترتيب، اين نمايشگاه مرزهاي ميان رفتارهاي صميمي اجتماعي افراد را جابجا مي کند. رفتار هايي که براي عموم قابل قبول بوده يا شايان توجه است و از طرفي ديگر رفتارهايي که مورد سرزنش قرار گرفته يا خوار شمرده مي شوند.

عنصر کليدي در اين نمايشگاه که قراردادهاي اجتماعي را مورد خطاب قرار مي دهد، کلاغ سفيد ي است که قطعه چوبي را در " روز در آغوش گرفتن (2020)" نگه داشته و به لحظه ي خاصي در تاريخچه خانوادگي halilaj اشاره مي کند. اين قطعه چوب ابزاري بود که پدربزرگ اين هنرمند هنگام کار در ييلاق از آن استفاده مي کرده و وسيله اي بوده که هنگام باخبر شدن از بدنيا آمدن اولين فرزند از همسرش در دستش بود. او نمي توانست در حضور جمع خوشحالي بي حد و حصر خود را ابراز کند، چون در يک جامعه پدر سالار ممکن بود آن را نشانه ضعف بدانند و قطعه چوب را چنان سخت در آغوش گرفته بود که فکر ميکرد بشکند. از نظرhalilaj، کلاغ سفيد نيز به تفاوت و مقاومت در برابر تغييري که انسان ها براي پذيرش رفتار از خود نشان مي دهند، اشاره مي کند.

اين هنرمند با بزرگ کردن اندازه آشيانه و گل ها، از بازديد کنندگان مي خواهد حتي براي لحظه اي هم که شده خود را از اين تصور که انسان ها معيار و مرکز تمام چيزها هستند رها کرده و فقط خود را صرفاً جزئي در ميان اجزاي ديگر بدانند. آشيانه محل مراسمي را نشان مي دهد که در انتظار برخورد ها، همبستگي ها و پيوند ها ي ميان بازديد کنندگان متعدد خود است که با تغيير فضا دچار تحول و دگرگوني مي شوند .





