تجاوز به دژ هخامنشي!

يک پژوهشگر و کنشگر ميراث فرهنگي از صدور مجوز ساخت بوستان (پارک) در حريم درجه يک کاخ يا دژ باستاني معروف به «قصر ابونصر»، بازمانده‌اي از اواخر هخامنشي با قدمتي بيش از ۲۳۰۰ سال، خبر داد.

کف‌سازي و محوطه‌سازي در حريم درجه يک قصر ابونصر

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، سياوش آريا گفت: حريم درجه يک کاخ ـ دژ باستاني نامدار به «قصراَبونَصر» در شيراز با پروانه (مجوز) ادارۀ کل ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي استان فارس و از سوي شهرداري، مورد دست‌اندازي‌هاي گسترده قرار گرفته و بنا است در آينده‌اي نزديک در کنار اين يادگار مليِ ارزشمند، بوستان (پارک) محلي ساخته شود. با اين همه، کُنشگران و کارشناسان ميراث فرهنگي به ساخت و سازها ايراد گرفته و خواستار توقف آن شده‌اند، ولي تا کنون اعتراض‌ها راه به جايي نبرده است.  

او درباره ارزش تاريخي اين دژ يا کاخ از مرحوم جمشيد صداقت کيش، باستان‌شناس روايت کرد: اين جايگاه از روزگار پيش از تاريخ وجود داشته است و مانند دژ استوار و محکم نظامي در اواخر شهرياري هخامنشي و دوره‌ اشکاني و ساساني مورد بهره پادشاهان بوده است و در سال ۴۲۰ مَهي (قمري) ابونَصر(پسر اميرعضدالدوله ديلمي) از فرمانروايان پارس، از اين جايگاه به عنوان کاخ بهره برده و از همين‌رو، در دورۀ اسلامي به «قصر اَبونصر» نامدار شد.

آريا اضافه کرد: در دهه ۵۰ ميلادي پُروفسور تيليا، دو ستون و يک درگاه هخامنشي را که از پارسه (تخت جمشيد) در زماني نادانسته به اين‌جا آورده بودند، شناسايي کرده و به پارسه بازگرداند.

بخش ورودي به محوطه باستاني قصرابونصر شيراز که با وجود ثبت در فهرست آثار ملي هيچ شناسه و محافظي ندارد و رها شده است

اين پژوهشگر ميراث فرهنگي ادامه داد: کاخ ـ دژ باستاني نامدار به قصرابونصر که نخستين يادگار مليِ ثبتي شهرستان شيراز و استان فارس با شماره ۱۳ بوده و در سال ۱۳۱۰خورشيدي به ثبت ملي رسيده است، روزهاي سخت و دشواري را پشت سر مي‌گذارد. کَند و کاوهاي غيرمجاز سودجويان اَموال فرهنگي و تاريخي در عَرصه و حريم محوطۀ باستاني قصراَبونصر شيراز در سال‌هاي گذشته، تنها يکي از دشواري‌هاي پيش روي اين يادگار ارزشمند ملي است که آسيب‌هاي بسيار فراواني را به آن وارد کرده است. يادگاري‌نويسي‌ها با رنگ از سوي برخي از افراد بومي نابخرد و فرومايه روي ديواره‌هاي دفاعي و سنگي اين کاخ ـ دژ باستاني در جاي جاي آن، از ديگر چالش‌هايي است که قصراَبونصر همواره با آن روبه‌رو بوده و همچنان دنباله دارد که نشانۀ فقر فرهنگي و نبود پالايش فرهنگ و مهم‌تر از همه، نبود آموزش در ميان تودۀ مردم است که امروزه به يکي از بزرگ‌ترين دشواري‌هاي يادمان‌هاي تاريخي و فرهنگي در کشور تبديل شده است. اين در حالي است که آن افراد فرومايه تنها در دو سه دقيقه با رنگ روي آثار تاريخي و فرهنگي، نشانه‌هايي از بي‌فرهنگي خود را به ثبت مي‌رسانند، ولي پاک‌سازي آن، جدا از هزينه‌هاي هنگفتي که روي دست وزارت ميراث فرهنگي مي‌گذارد، هفته‌ها و گاهي ماه‌ها و در چندين مرحله بايد صورت  گيرد و بسيار زمان‌بر خواهد بود.

ساخت‌وسازهايي که در يکي دو دهه پيش تا عرصه محوطه ابونصر پيش‌روي کرده است

آريا که بارها درباره وضعيت وخيم اين اثر تاريخي هشدار داده است، اظهار کرد: ريختن زباله و پسماندهاي خانگي و ساختماني افراد بومي روي محوطه و درون عرصۀ قصراَبونَصر از ديگر دشواري‌هاي پيش روي اين يادگار ارزشمند ملي است که چندين سال است به يکي از چالش‌هاي مهم آن تبديل شده و صحنۀ زشت و زننده‌اي را به نمايش گذاشته است و همچنان دنباله دارد. مسؤولان ميراث فرهنگي شهرستان شيراز و شهرداري و مديريت شهري نيز تنها بيننده و نظاره‌گر اين داستان هستند و تا کنون هيچ ‌گونه کوششي براي جمع‌آوري زباله و پسماندها انجام نداده‌اند و هرکدام توپ را به زمين ديگري مي‌اندازد و از وظيفه خويش سر باز زده که جاي اَفسوس و دريغ دارد. حتي با وجود فنس‌کشي در بخش ورودي اين محوطه تاريخي در سال گذشته از سوي اداره کل ميراث فرهنگي شيراز، همچنان زباله و پسماندها خودنمايي مي‌کند. اين در حالي است که شهرداري با همکاري اداره ميراث فرهنگي مي‌تواند با نصب تابلو هشدار، موضوع را به مردم بومي گوشزد و يادآوري کرده و مانع ريختن انبوه پسماند و زباله‌هاي خانگي شده تا هم به يادگارهاي تاريخي و ملي، ارج داده شود و هم چهره زشتي که برجاي مانده، پاک شود تا اندک بازديدکنندگان و گردشگران نيز اراده و تمايلي براي ديدن اين يادمان ملي و با ارزش داشته باشند.

پساب فاضلاب خانگي که از روي عرصه محوطه قصرابونصر مي‌گذرد و به زمين‌هاي کشاورزي سرازير مي‌شود

 اين کنشگر ميراث فرهنگي در شيراز گفت: بي‌گمان بدترين دشواري اين روزهاي قصر ابونصر را بايد ساخت‌وساز در حريم درجه يک و چسبيده به عرصه آن دانست که شوربختانه با پروانه (مجوز) خود اداره کل ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي استان فارس در سال‌هاي گذشته (۱۳۹۸) صورت گرفته است که جاي بسي شگفتي و پرسش‌هاي بي‌شماري دارد و روشن نيست که بر چه پايه و اساسي، اين اقدام نسنجيده و نادرست رخ داده است.

کف‌سازي و محوطه‌سازي در حريم درجه يک قصر ابونصر که بنا است به پارک محلي تبديل شود

او با اشاره به بررسي‌هايي که انجام داده و شواهد و مستندات موجود، افزود: مديرکل پيشين اداره ميراث فرهنگي استان فارس با ساخت و ساز در حريم درجه يک قصراَبونصر بدون در نظر گرفتن قانون‌هاي ميراث فرهنگي که آشکار و شفاف است و به روشني ساخت‌وساز در حريم آثار تاريخي و فرهنگي را ممنوع کرده و در کتاب مجموعه قوانين و مقررات ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي نيز به آن اشاره مستقيم شده، موافقت کرده است. اين امر تخلف بوده و بايد پاسخ‌گو باشند. شهرداري شيراز در نامه‌اي که در دي‌ماه ۱۳۹۸ خورشيدي براي مديرکل ميراث فرهنگي استان فرستاده است، آشکارا درخواست انجام مرحله دوم عمليات محوطه‌سازي، بهسازي مسير آب‌رو و کف‌سازي و اجراي تأسيسات برقي و مکانيکي را داشته و از فروردين‌ماه سال ۱۴۰۰ خورشيدي عمليات عمراني آغاز شده است.

استقرار کارگران در حريم محوطه قصر ابونصر

آريا گفت: بنا به گفته‌هاي کارشناسان ميراث فرهنگي و بررسي‌هاي ميداني که انجام دادم، بنا است در آينده در حريم درجه يک و چسبيده به عرصه قصراَبونصر بوستان بومي (پارک محلي) يا به گفته‌اي بوستان حاشيه‌اي ساخته شود. بايد دانست که ساخت يک بوستانِ حاشيه‌اي نيازمند تأسيساتي همانند دستشويي، نمازخانه، وسايل ورزشي و سرگرمي، بوفه و ديگر تجهيزات مورد نياز است که افزون بر زير پا گذاشتن قانون‌هاي ميراث فرهنگي، بي‌گمان در آينده‌اي نه چندان دور آسيب‌هايي را به محوطه تاريخي قصر ابونصر خواهد زد و به يکي از بزرگ‌ترين چالش‌هاي آينده تبديل خواهد شد. از همين رو و به باور کارشناسان و کُنش‌گران ميراث فرهنگي بهتر است تا ساخت‌وسازها بيشتر نشده و در مرحله کف‌سازي بوده و هزينه‌هاي هنگفت و بيش‌تري خرج نشده، از دنباله کار پيمان‌کار پيشگيري کرد.

او اضافه کرد: کارشناسان ميراث فرهنگي نيز موضوع چشم‌انداز يا همان ديد بصري محوطه باستاني «قصراَبونصر» را مطرح کرده و خواستار توقف پروژه و ساخت‌وسازها شده‌اند. موضوعي که به نظر نمي‌رسد مسؤولان پيشين ميراث فرهنگي استان به آن توجهي کرده باشند.

اين پژوهشگر همچنين ساخت‌وساز در حريم درجه يک قصر ابونصر را عامل نگران‌کننده‌اي براي کاوش‌هاي باستاني در اين محوطه تاريخي دانست و افزود: کاوش‌هاي باستان‌شناختي در اين يادگار تاريخي به سال‌هاي بسيار دور برمي‌گردد، اين محوطه در سال‌هاي ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۲خورشيدي (۱۹۳۱ تا ۱۹۳۳ ميلادي) از سوي دانشگاه شيکاگو و موزه متروپوليتن نيويورک انجام شده و نيازمند چندين فصل کاوش است تا هم آثار پنهان و برجاي‌مانده از اين کاخ ـ دژ باستاني از دل زمين بيرون آيد و هم عرصه و حريم درست و واقعي آن روشن شود؛ زيرا به باور بيشتر باستان‌شناسان و کارشناسان ميراث فرهنگي، بخشي از محوطه باستاني قصراَبونصر، امروزه زير خانه‌هايي قرار گرفته است که در يکي دو دهه گذشته و بدون ضابطه و با تخلف روي محوطه، برپا شده است. روشن‌تر اين‌که بايد عرصه و حريم قصرابونصر را بسيار گسترده‌تر از آن‌چه امروزه نمايان است، دانست.

او با تاکيد بر اين‌که ساخت‌وسازهاي کنوني بي‌گمان به لايه‌هاي باستان‌شناسانه محوطه قصرابونصر آسيب جدي خواهد زد، اظهار کرد: يکي ديگر از دشواري‌هاي پيش روي اين پروژه ساخت‌وساز، حضور نداشتن يک کارشناس باستان‌شناسي است؛ زيرا در هنگام عمليات و کَندوکاوها و پِي‌کَني‌هاي کارگران، بي‌گمان به مواردي برمي‌خورند که تنها حضور يک کارشناس باستان‌شناسي مي‌تواند راه‌گشا باشد و اجازه و دستور دنباله کار يا توقف آن را بدهد. موضوعي که از سوي ميراث فرهنگي به گونه کامل ناديده گرفته شده است و مي‌تواند تهديدي براي محوطه تاريخي و ارزشمند قصراَبونصر باشد. هرچند، به باور کارشناسان و کنش‌گران ميراث فرهنگي بايد هر چه زودتر از دنباله ساخت‌وسازها پيشگيري کرد و توافق‌نامه ميان ميراث فرهنگي و شهرداري بازنگري و اصلاح شود.

پيشروي عمليات عمراني، چسبيده به محوطه ملي قصر ابونصر و تخليه نخاله‌ها

آريا در ادامه گفت: برخي از کارشناسان اداره ميراث فرهنگي ديدگاه ديگري دارند و ساخت بوستان محلي يا حاشيه‌اي را طرحي ناخواسته و يا اجباري و به سود محوطه قصراَبونصر مي‌دانند؛ زيرا به روايت اين کارشناسان، زمين‌هاي پيراموني و حريم قصرابونصر در تصرف نهادهاي ديگري بوده و آن‌ها ادعاي مالکيت زمين‌ها را داشته‌اند. همچنين اداره ميراث فرهنگي با پيگيري‌هاي فراوان و نامه‌نگاري‌ها و گذشت زمان و به گفته‌اي به زور توانسته است زمين‌هاي حريم و پيراموني محوطه ملي قصرابونصر را پس بگيرد و به نام ميراث فرهنگي سند بزند. از همين رو، برخي از کارشناسان ميراث فرهنگي مي‌گويند اگر طرح بوستان محلي در اين‌جا اجرا نمي‌شد، زمين‌هاي پيراموني محوطه قصرابونصر را تکه تکه مي‌کردند و به مردم مي‌فروختند و خانه و آپارتمان جاي آن مي‌ساختند و ميراث فرهنگي ناچار و ناگزير چنين تصميمي را گرفته است. از سويي، آن کارشناسان باور دارند که ساخت بوستان محلي شايد انگيزه‌اي شود تا به سبب رفت و آمد مردم در آن، قصرابونصر مورد پاسداري و حفاظت بهتري قرار گيرد، اما نياز به يادآوري است که قانون‌هاي ميراث فرهنگي يک‌شبه پديد نيامده‌اند و از سوي کارشناسان کارآزموده و با نگرش به موقعيت جغرافيايي و اجتماعي کشور نگاشته شده و لازم‌الاجرا از سوي همه نهادها و اُرگان‌هاي دولتي است و هيچ‌کس يا نهادي فراتر از قانون نيست و نبايد قانون اساسي را به بهانه‌هاي گوناگون زير پا گذاشت.

نمونه‌هايي از سفال‌هايي که در محوطه قصر ابونصر به وفور ديده مي‌شود

او يادآور شد: ساخت بوستان محلي در حريم درجه يک قصرابونصر جدا از تخلف صورت‌گرفته، نمي‌تواند انگيزه‌اي براي پاسداري و حفاظت آن باشد و برعکس آن ديدگاه، سبب چالش‌هاي بزرگ‌تري در آينده در زمينه حفاظت و نگهباني از آن خواهيم بود. مهم‌تر از همه، اين‌که به باور همه باستان‌شناسان و کارشناسان ميراث فرهنگي حريم و عرصه واقعيِ قصرابونصر بسيار گسترده‌تر و بزرگ‌تر است و بي‌گمان ساخت‌وسازها به لايه‌هاي باستان‌شناسانه پنهان آن، آسيب‌هاي برگشت‌ناپذيري خواهد زد. از همين‌رو، بايد هر چه زودتر از دنباله ساخت‌وسازها پيش‌گيري کرد.

اين پژوهشگر و کنشگر ميراث فرهنگي بيان کرد: تصميم نادرست و نسنجيده مديرکل پيشين ميراث فرهنگي استان فارس، هم‌اينک دامان مديران تازه واردشده اداره ميراث فرهنگي استان را گرفته و به يکي از چالش‌هاي بزرگ تبديل شده است. در واقع،  بهاي کارهاي غيرکارشناسي و تخلف‌هاي مديران پيشين ميراث فرهنگي استان را بايد اکنون مديران تازه‌وارد ميراث فرهنگي استان بپردازند. از سويي، ميراث فرهنگي استان بر سر دوراهي گير افتاده است؛ زيرا دنباله ساخت‌وسازها در حريم درجه يک محوطه ملي قصرابونصر بر پايه قانون، تخلف و حتا جرم به شمار مي‌آيد و بايد هرچه زودتر از آن، پيش‌گيري کرد و اين درحالي است که خود اداره ميراث فرهنگي استان در گذشته، پروانه کار را صادر کرده است!

پيش‌روي زمين‌هاي کشاورزي تا عرصه قصرابونصر

کاخ ـ دژ منسوب به ابونصر در شمال شرقي شيراز و در بلوارنصرآباد يا جاده‌ "کَفترک" و در هفت کيلومتري ميدان گلستان، در بالاي تپه‌اي قرار گرفته است. اين سازه يک دژ سنگي با الحاقات است که عناصر سازنده آن را سنگ و گچ تشکيل داده. در نماي اين سازه از سنگ‌هاي بادبُر و در مغز کار از سنگ لاشه و گچ استفاده شده شده است. اين اثر به عنوان نخستين بناي ثبت‌شده در استان با نام «تخت سليمان» و با شماره ۱۳ در ۲۴ شهريور ۱۳۱۰ در فهرست آثار ملي ثبت شده است.

حفاري‌هاي غيرمجاز درون عرصه اثر ملي

يادگاري‌نويسي با رنگ که به تازگي انجام شده

آثار معتادان که بارها درباره آن هشدار داده شده است

*عکس‌ها از جمشيد رضايي، دوست‌دار ميراث فرهنگي

پیمایش به بالا