بالاخره سرمايه داري در هنر خوب است يا بد؟

معاون هنري حوزه هنري که پيشتر از ايجاد موسسه‌اي با وظيفه آماده‌سازي بستري براي فروش آثار فاخر هنرمندان خبر داده بود، اين اتفاق را زمينه ساز دسترسي بيشتر عموم مردم به آثار هنري مي داند.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، مجدالدين معلمي درباره جزييات طرح جديد فروش آثار هنري در حوزه هنري، يادآور شد: «سنتي در حوزه هنري گذاشته شده که اين سنت معمولا توليد آثار هنري را با ارزشمندي هنري پيگيري مي‌کرده و به همين خاطر هم حوزه هنري در حال حاضر بزرگترين گنجينه هنر انقلاب را در اختيار دارد و روز به روز هم اين گنجينه تقويت مي‌شود و ان شاءالله که بتوانيم ظرفيت‌هايي نيز براي نمايش بهتر آن ايجاد کنيم.»

 او در عين حال گفت: «اين جنس هنر معمولا کارآمدي‌اش بيشتر در فضاي گالري‌ها يا نمايشگاه‌هاست و عموم مردم کمتر مي‌توانند اين آثار را در اختيار داشته باشند يا ببينند. امروز با ابزار جديدي که در اختيار همگان است و تغيير ابزار توليد، ما مي‌بايست مکمل‌هايي را در کنار آن هنر فاخر قرار مي‌داديم که ارتباط بهتري بتوانيم برقرار کنيم و مردم بتوانند آثار هنرمندان برجسته ما را ببينند يا تهيه کنند.»

 معاون هنري حوزه هنري اضافه کرد: «اين جنس کار با آن توليد سنتي که قبلا اتفاق مي‌افتاد، رقم نمي‌خورد و نياز به مکمل‌هايي داشت؛ براي مثال يک تابلو فاخر هم مي‌تواند در شکل‌هاي فاخر تکثير شود و هم مي‌تواند در لوازم زندگي ديده شود. ما امروز آثار هنري را در لوازم زندگي خودمان نمي‌بينيم و وقتي به محصولات قابل استفاده در زندگي‌مان مراجعه مي‌کنيم، مي‌بينيم که معمولا طرح‌ها بومي و ملي خودمان نيستند.»

 معلمي درباره طرح فروش آثار هنري اظهار کرد: «ما اراده کرديم که يک موسسه‌اي اتفاق بيافتد که توجهش به اقتصاد هنر باشد و بتواند توليدات هنرمندان را در معرض ديد مردمان قرار دهد و اگر کسي بخواهد اثري را تهيه کند، بتواند با قيمت‌هاي متعارف اين کار را انجام دهد.»

 او در ادامه به يکي از خلاء‌هاي فضاي هنري اشاره کرد و گفت: «الان بزرگترين خلاء که در حوزه هنري وجود دارد اين است که عده‌اي با بازارسازي کاذب و بالا بردن بي‌دليل برخي از آثار هنري و برندسازي‌هاي کاذب ما را به سمتي برده‌اند که دسترسي به آثار تجسمي براي مردم عادي تقريبا غيرممکن شده است. لذا بايد ظرفيتي در حوزه هنري اتفاق بيافتد که بتواند هم مردم را با آثار هنري آشتي دهد و هم فضايي ايجاد کند که ما فرهنگ خودمان را بيشتر در زندگي روزمره‌مان ببينيم.»

 معاون حوزه هنري ادامه داد: «ما قصد داريم سايتي را راه‌اندازي کنيم که هم به صورت فيزيکي باشد هم به صورت مجازي که هنرمندان بتوانند آثارشان را در آن عرضه کنند. در قالب عرضه و تقاضايي که ايحاد مي‌شود، آثار هنري هم بتواند متناسب با سليقه مردم خريد و فروش شود. هيچ فرهنگي بدون اينکه ظرفيت‌هاي مالي و هنري را با هم همراه کند، نمي‌تواند نتيجه خوبي بگيرد. چراکه تبديل به يک هنر سفارشي مي‌شود. شما بايد بتوانيد مخاطب و اقتصاد را همزمان همراه کنيد تا ظرفيت توليد مکرر را ايجاد کند و درنهايت توسعه پيدا کند.»

 او اضافه کرد: «براي اينکه ظرفيت‌هاي مالي و هنري همزمان توسعه پيدا کنند، بايد حتما بتوانيم ظرفيت اقتصادي و ظرفيت مخاطب و محتوايي را توسعه دهيم تا يک هنر دغدغه‌مند مردمي داشته باشيم. زماني که شما افرادي را به عنوان کاسب و به عنوان کساني که ارزش هنر را صرفا در مقاصد مالي مي‌بينند وارد عرصه هنري مي‌کنيد، به شدت به اين جريان آسيب وارد مي‌کنيد و هدايت هنر را به جاي اينکه به سمت محتواي اثر ببريد، صرفا به پولي که ارزش را براي اثر ايجاد کرده مي‌بريد و اين خودش آسيب بزرگي براي فضاي هنري است.»

 معلمي در ادامه دررابطه با اين موضوع که بالاخره به مقوله سرمايه داري در هنر چه نگاهي بايد داشت و تفاوت رويکرد موسسه فروش آثار در حوزه هنري و حراج تهران چيست و آيا بايد تفاوت دو نگاه را فراتر از ديدگاه هاي سياسي ديد گفت: «آسيبي که حراج تهران دارد ايجاد مي‌کند، اين است که صرف نظر از اينکه پولي که وارد اين رويداد مي‌شود مورددار هست يا نيست، جهت ناسالمي را در عرصه هنري ايجاد مي‌کند و هنري که مروجش هست، هنر کاملا عاري از محتوايي است که جريان هنري را دارد نابود مي‌کند و من فکر مي‌کنم بزرگترين معضلي که دارد اتفاق مي‌افتد همين جاست.»

 او در انتهاي گفت وگو تصريح کرد: «اگر عده‌اي علاقه‌مند باشند و يک اثر هنري را بخرند، هيچ ايرادي ندارد. ضمن اينکه بايد تشويقشان نيز کرد. اما اينکه به اثر هنري به عنوان يک کالاي اقتصادي عاري از محتوا دارد نگاه مي‌شود و افراد حتي برخي اوقات متوجه نيستند چه مي‌خرند و مي‌فروشند، آسيب بزرگي است.»

پیمایش به بالا