يک فعال هنري و کارشناس ميراث فرهنگي، با ابراز تاسف از وضعيت تخريب ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج، سکوت شهرداري را در اين زمينه، نشانگر کمتوجهي به جامعه هنري دانست.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، به دنبال تخريب ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج که نگرانيهايي را بابت امنيت اين تماشاخانه قديمي تهران ايجاد کرده، ابراهيم گلهدارزاده، فعال تئاتر و کارشناس ميراث فرهنگي به ايسنا گفت: در اين ماجرا سه مرحله بيسليقگي رخ داده است. اولين نکته اينکه، پيش از تخريب ساختمان کناري تماشاخانه بايد اطلاعرساني ميشد. اگر خانواده تئاتر و مخاطبان از پيش در جريان اين تخريب بودند، نه اين گونه دچار نگراني ميشدند و نه گروههاي در حال اجرا متضرر ميشدند اما در حال حاضر گروهي که مشغول اجراي نمايش خود بوده، دچار زيان شده. زيرا مخاطب براي حضور در تماشاخانه احساس ناامني ميکند و حق هم دارد چون وقتي ساختمان کناري با ابزارآلات سنگيني تخريب ميشود، طبيعي است که هم گروه اجرايي و هم مخاطبان احساس ناامني کنند. در حاليکه اگر از قبل اطلاعرساني ميشد، با اين همه مساله مواجه نميشديم.
او ادامه داد: از سوي ديگر اگر پيش از تخريب، اطلاعرساني ميشد، کارشناسان ميراث فرهنگي ميتوانستند به اجراي بهتر اين تصميمگيري کمک کنند . آنان با اظهارنظرهاي کارشناسانه خود به کل فرآيند اين ساخت و ساز کمک ميکردند اما بيخبري جامعه هنري و ميراث فرهنگي، همه را دچار سوءتفاهم و سردرگمي ميکند.

گلهدارزاده با اشاره به اينکه در مرحله تخريب هم اطلاعرساني انجام نميشود، افزود: حالا هم که ساختمان در حال تخريب است، باز هم هيچ گونه اطلاعاتي درباره چگونگي اين تخريب اعلام نشده و هيچ ضمانتي بابت تامين امنيت تماشاخانه سنگلج داده نشده است. در تصاويري که از تخريب ساختمان مجاور منتشر شده، هيچ گونه سازه پشتيباني که بتواند امنيت سنگلج را تامين کند، به چشم نميخورد.
او با تاکيد بر ضرورت حضور کارشناسان ميراث فرهنگي در مراحل تخريب و ساخت و ساز ساختمان کناري تماشاخانه سنگلج ادامه داد: با توجه به صحبتهايي که انجام شده، ميراث فرهنگي نظارت چنداني بر اين پروژه ندارد در حاليکه کارشناس ميراث بايد در طول اجراي پروژه در محل مستقر باشد تا جلوي آسيبهاي احتمالي به تماشاخانه گرفته شود. اما متاسفانه معمولا اقدامات ما، بعد از وقوع فجايع و مشکلات رخ ميدهد و جنبه پيشگيرانه ندارد.
گلهدارزاده اضافه کرد: در چنين پروژههايي معمولا پيمانکار هزينههاي پشتيباني را کاهش ميدهد چون در صورت بروز هر حادثهاي، بيمه را موظف به جبران آن ميداند. بنابراين علاقهمند است کارش را با هزينه کم و سرعت بالا پيش ببرد در حاليکه نبايد پيمانکار را رها کرد تا طبق دلخواه خود عمل و به امنيت ساختمان بيتوجهي کند.

مدير پيشين مجموعه تئاتر شهر خاطرنشان کرد: درباره آينده اين پروژه هم اطلاعرساني نشده و معلوم نيست قرار است چه اتفاقي رخ بدهد در حاليکه هر گونه ساخت و سازي در مجاورت تماشاخانه سنگلج بايد طبق قوانين ساختمانهاي
ثبتشده در ميراث ملي باشد و اين شامل ارتفاع ساختمان مجاور و شکل و شمايل آن نيز ميشود ولي ما اصلا نميدانيم بعد از اين تخريب، چگونه ساخت و سازي انجام خواهد شد.
او با تاکيد بر وظايف شهرداريها در گسترش فضاها و فعاليتهاي فرهنگي و هنري يادآوري کرد: همان گونه که توضيح دادم، در تخريب ساختمان کناري تماشاخانه سنگلج در هيچ يک از سه مرحله پيش از تخريب، حين و بعد از تخريب، اطلاعرساني انجام نشده و اين برازنده شهرداري تهران که بر در و ديوار شهر اشعار شاعران بزرگ اين کشور از سعدي تا ديگر شاعران نامدار معاصر را نصب و تلاش ميکند خود را به عنوان يک چهره فرهنگي نشان بدهد، نيست. اين رفتار ما را دچار تناقض ميکند که آن اقدامات شهرداري، جنبه تبليغاتي دارد.

او همچنين از سکوت شهرداري درباره انتقادها و هشدارهايي که بعد از تخريب اين ساختمان مطرح شده، نيز ابراز تاسف کرد و افزود: اين سکوت، يک بيسليقگي بزرگ رسانهاي است چراکه حتما بايد درباره اين موضوع اطلاعرساني ميشد. از سوي ديگر، ساختمان مجاور سنگلج سالها محل بحث بود تا با پيوستن به اين تماشاخانه، ضميمه سرانه فرهنگي تهران بشود. اين موضوع در ادوار گوناگون شوراي شهر، شهرداري و نيز ارشاد مورد بحث بوده و بزرگان هنر کشورمان خواستار اجراي آن بودند اما با تخريب ساختمان مجاور تماشاخانه، همه تلاشها، پيگيريها و بحث و گفتگوها بينتيجه ماند.
گله دارزاده با تاکيد بر اينکه شهرداري نبايد از کنار مسائل فرهنگي به سادگي گذر کند، توضيح داد: در اقدام اخير شهرداري در مجاورت سنگلج به نظر ميرسد که شهرداري معتقد است اين ساختمان متعلق به ماست و هر کاري بخواهيم با آن انجام ميدهيم. در حاليکه در خاورميانه تماشاخانههاي قديمي خيلي زيادي نداريم و سنگلج در کنار چند تماشاخانه ديگر در شهرهاي ديگري کشورمان، جزو معدود تماشاخانههاي قديمي اين منطقه از جهان است. چنين تماشاخانهاي در هر کشوري به عنوان يکي از جاذبههاي مهم گردشگري به شمار ميآيد. بيتفاوتي و تهديد اين ساختمان از سوي نهادي که اشعار شاعران بزرگ را بر در و ديوار ميزند، زيبنده نيست. بخصوص که فاصله تماشاخانه سنگلج تا شوراي شهر و شهرداري فقط چند صد متر است.

اين کارشناس ميراث فرهنگي متذکر شد: بسياري از شهروندان تهراني به دليل ويژگيهاي بناي سنگلج با آن عکس يادگاري دارند يعني اين ساختمان، بخشي از خاطره جمعي مردم ما و جزو نمادهاي شهر ما تلقي ميشود. در تمام جهان، نهاد شهرداري، توجه خاصي به چنين نمادهايي دارد و خودش حافظ چنين بناهايي است اما حالا شهرداري ما ،خود، مسبب نگراني خانواده فرهنگ و هنر و مخاطبان شده است.
گلهدارزاده با ابراز تاسف از سکوت شهرداري در پاسخ به انتقادات و نگراني جامعه هنري در چند روز اخير ادامه داد: درباره اين موضوع مدام خبرهايي منتشر ميشود ولي هيچ کسي پاسخگو نيست. مساله اصلي، يافتن مقصر يا خطاکار نيست بلکه تامين امنيت تماشاخانه سنگلج و رفع نگراني جامعه هنري است و تنها جايي که ميتواند اين نگراني را برطرف کند، خود شهرداري است ولي در هيچ يک از رسانهها، پاسخي از سوي اين نهاد نديديم.

او در پاسخ به اينکه شايد اين سکوت و پرهيز از اطلاع رساني به اين دليل بوده که جامعه هنري را در عمل انجام شده قرار بدهند، توضيح داد: اميدوارم چنين نباشد و شفافسازي صورت بگيرد. از شهرداري که خود بايد مراقب اماکني مانند تماشاخانه سنگلج باشد و براي توسعه آن و دسترسي بهتر شهروندان به آن کوشا باشد، انتظار ميرود هر چه زودتر اين نگراني را برطرف کند و اين پاسخگو نبودن پسنديده شهرداري نيست. زيرا يا نشانگر بياعتنايي به اين همه پرسش و نگراني است که زيبا نيست يا شايد براي رو به رو نشدن با مخالفتهاي احتمالي است در حاليکه بايد مساله را شفاف مطرح کنند. يا ميتوانند مخالفان را قانع کنند يا بايد مشکلات احتمالي را که از سوي آنان مطرح ميشود، برطرف کنند تا پروژه با حداقلِ خطا جلو برود. بنابراين از هر زاويه که بنگريم، اين سکوت نه مقرون به صرفه است نه منطقي و نشانگر بيتوجهي به خانوده زحمتکش و شريف تئاتر است و اميدوارم هر چه زودتر پاسخ بدهند.
