آسمان شب در يک غروب بدون ابر بيشک از تاثيرگذارترين لحظات زندگي است و هنرمندان از مدتها قبل مجذوب آن شدهاند!
به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، شب، ذهن خلاق بسياري از هنرمندان را برانگيخت تا به سمت ناشناختهها بروند و اعماق جهان اسرارآميز ما را کشف کنند.
در ادامه با متخبي از نقاشيهاي خيرهکننده که در آنها آسمان شب به تصوير کشيده شدهاند، آشنا ميشويد:

«فرار به مصر» اثر «آدام السهايمر»
«فرار به مصر» اثر «آدام السهايمر» يکي از نخستين تصاوير واقعگرايانه از آسمان شب در نقاشيهاي رنسانس است. اين نقاشي بهرغم شکستن چند سنت هنري آن دوره بسياري از نقاشان مانند استادان هلندي رامبرانت و روبنس را در فعاليتهاي هنري تحت تاثير قرار داد. اين نقاشي داستاني از کتاب مقدس را به تصوير ميکشد که در آن يوسف، مريم و عيسي (ع) از پادشاه هيروديس به مصر فرار ميکنند. چندين منبع نور از جمله ماه و ستارگان منعکسشده در درياچه، آتش نزديک چوپانان و مشعل در دست يوسف، مناظر تاريک را روشن ميکند. «السهايمر» نخستين نقاشي است که صورتهاي فلکي مانند دب اکبر را به دقت به تصوير کشيده است. خط مورب در آسمان شب نيز کهکشان راه شيري است.
«آدام السهايمر»(۱۵۷۸-۱۶۱۰) هنرمند باروک آلماني ساکن رم بود. بيشتر آثار هنري او بسيار کوچک و روي صفحات مسي نقاشي شده بودند. پس از بررسيها مشخص شد که نقاشي «فرار به مصر» در زمان مرگ «السهايمر» در اتاق خواب او بوده است.

«فوران آتشفشان وزوو» اثر «جوزف رايت»
اين هنرمند نقاشي را به دو نيمه متضاد تقسيم کرد: فوران انفجاري کوه وزوو و درياي سرد و آرام. «رايت» اين جهنم تمام عيار را بر فراز مردان کوچکي که در پيشزمينه ديده ميشوند، به تصوير کشيده است. دو نفر از آنها جسدي بيجان را حمل ميکنند و سومي در حال گريه است. نقاش به طرز استادانهاي ابرهاي تيره ناشي از دود، آتش و فواره گدازه داغ قرمز را در آسمان شب به تصوير کشيده است. برخلاف جهنم سمت چپ، يک پالت رنگي عمدتا سرد در سمت راست تابلو، آرامش درياي بيموج را مورد توجه قرار داده است.
«جوزف رايت» (۱۷۳۴-۱۷۹۷) نقاش انگليسي بود که براي خلق پرتره و نقاشي منظره تحسين شده بود. رايت با اين اميد که فوران کوه وزوويوس را ببيند، در سال ۱۷۷۴ به مدت چند ماه از ناپل بازديد کرد. از آنجايي که او جزاير ايسکيا و پروچيدا را در تصوير گنجاند که در واقعيت قابل مشاهده نيستند، اين نقاشي به احتمال زياد پس از رسيدن او به انگلستان و با کمک مطالعات خلق شده است.

«ماهيگيران در دريا» اثر «جوزف مالورد ويليام تِرنِر»
در سال ۱۷۹۶ ميلادي آکادمي سلطنتي نخستين تابلو نقاشي رنگ روغن «ترنر» با عنوان «ماهيگيران در دريا» را به نمايش گذاشت. «ترنر» در آن زمان ۲۱ساله بود. هنرمنداني همچون «فيليپ جيمز دو لوتربورگ» و «جوزف رايت» که براي خلق نقاشيهاي آسماني و دريايي شهرت دارند، «ترنر» را براي خلق اين نقاشي مهتابي دريايي تحت تاثير قرار دادند.
به لطف به کارگيري ماهرانه نور و اتمسفر در اين نقاشي ماه شبيه يک نورافکن شبحآلود مشرف به يک قايق ماهيگيري کوچک پر از ماهيگيران به تصوير کشيده شده است. در حقيقت کشتيهاي روي اقيانوس، مضموني است که «ترنر» در بسياري از آثار خود به آن پرداخته است. کشتي اين نقاشي توسط امواجي پرهياهو در حال حرکت است و درون آن يک فانوس کم نور وجود دارد که گرماي ضعيفي را براي مرداني که دور آن جمع شدهاند، فراهم کرده است. لبههاي نقاشي آرام و تقريباً سياه است، چراکه ماهيگيران يک قايق مشابه را در شب دنبال ميکنند.
«ترنر» در سال ۱۷۷۵ از والديني از طبقه متوسط پايين در خانهاي کوچک در لندن واقع در انگلستان به دنيا آمد. زندگي و خود «ترنر» نيز مانند نقاشيهايي که خلق کرد، رنگارنگ بود. با در نظر گرفتن مسير پر فراز و نشيب زندگي «جي. ام. دبليو. ترنر» اين هنرمند در نهايت به يکي از تاثيرگذارترين نقاشان تبديل شد.

«نقاشي منظره شب در رنگ سياه و طلايي» اثر «جيمز ويسلر»
تصوير جسورانه اين نقاشي از آسمان شب جنجالهاي زيادي ايجاد کرد. اين نقاشي علاوه بر پلي بر روي رودخانه تيمز در لندن در باغ کرمورن، نمايشي از آتش بازي را به تصوير ميکشد. جان راسکين، منتقد هنري پس از ديدن اين اثر هنري در گالري «گراسونور»، نقدي ويرانگر نوشت و «ويسلر» را به عنوان هنرمندي بيسواد و تنبل عنوان کرد. ويسلر از او به خاطر افترا شکايت کرد. نقاش در محاکمه پيروز شد، اما در نتيجه، شهرت او در ميان مجموعهداران قديمياش خدشهدار شد.
هنرمند براي خلق اين نقاشي از يک سري رنگهاي خنثي استفاده کرده است: آبي، سبز و خاکستري. براي آتشبازي، او قطرات زرد قدرتمند را روي بوم پاشيد. چهرههاي انساننما که به سختي قابل تشخيص هستند، از پايين نمايش شبانه را تحسين ميکنند.
«جيمز ويسلر»(تولد ۱۸۳۴ – درگذشت ۱۹۰۴) يک هنرمند آمريکايي ساکن بريتانيا بود. از مشهوترين نقاشيهاي او به «مادر ويسلر» و «ترکيببندي خاکستري و سياه شماره يک»(۱۸۷۱) ميتوان اشاره کرد.

«شب پرستاره بر فراز رون» اثر «وينسنت ونگوگ»
غيرممکن است که بدون اشاره به «ونگوگ» از نقاشيهاي مربوط به آسمان شب سخن بگوييم. «وينسنت ونگوگ»(تولد ۱۸۵۳- درگذشت ۱۸۹۰) يکي از تاثيرگذارترين هنرمندان تاريخ هنر بود. اين نقاش پست امپرسيونيست که در هلند متولد شد، بعد از مدتي به فرانسه نقل مکان کرد و در آنجا شيوه نقاشي منحصر بفرد خود را شکل داد.
«ون گوگ» در طول اقامتش در آرل، «شب پرستاره بر فراز رون» را نقاشي کرد. در اين نقاشي ستارههاي زرد به آرامي در آسمان وسيع شب چشمک ميزنند.
يک سال بعد بود که «ونگوگ» ديگر نقاشي مشهور «شبهاي پرستاره» در کنار سروها را در دوران اقامتش در آسايشگاه رواني خلق کرد. «شب پرستاره» حاصل مشاهدات دقيق «ونگوگ»، تصورات، خاطرات و احساساتش است. براي مثال مناره کليسايي که در اين نقاشي به چشم ميخورد در حقيقت به ويژگي منارههاي هلند شباهت دارد و شبيه به مناره کليساهاي فرانسه نيست.
«وينسنت ونگوگ» ـ نقاش نامدار هلندي ـ اکنون به عنوان يکي از تأثيرگذارترين نقاشان پست امپرسيونيسم شناخته ميشود. او در ۳۰ مارس ۱۸۵۳ در ايالت برابانت هلند نزديک مرز بلژيک به دنيا آمد. برخي از مشهورترين کارهاي او در سه سال پاياني عمرش خلق شدند.
با اينکه او گاهي در دوران کودکي طراحي ميکرد، اما استعداد هنري او تا حد زيادي تا سن ۲۷ سالگي کشفنشده باقي مانده بود.
امروزه اين هنرمند هلندي را براي سبک منحصربفردي ميشناسيم که در خلق تابلوهاي نقاشي خيرهکنندهاش به کار ميبرد. حالا تشخيص منظرههاي چشمنواز، پرترههاي تاثيرگذار و طبيعتهاي بيجان سرزندهاي که با استفاده از رنگهاي ضخيم، ضربات قلممو سريع و ترکيب رنگ با نشاط او خلق شدهاند، کار دشواري نيست. البته آثار هنري «ونگوگ» از همان ابتدا اين ويژگيهاي مشخص را شامل نميشدند و سبک ويژه او به مروز زمان و در طول مراحلي متفاوت زندگي کوتاه او شکل گرفت.
«ونگوگ» يک روز در اتاقي در مهمانخانهاي واقع در شهر ««اور سور اواز» از خواب برخاست و به روال هر روز با بومي در دست براي نقاشي کردن از مهمانخانه خارج شد. همان شب با زخمي کشنده ناشي از شليک گلوله به مهمانخانه بازگشت و دو روز بعد يعني در ۲۹ جولاي ۱۸۹۰ درگذشت.

«شب تابستاني» اثر «هارولد شولبرگ»
تابلو نقاشي «شب تابستاني» ماهيت شبهاي روشن تابستان نورديک را با رنگهاي زنده آبي به تصوير ميکشد. زيبايي طبيعت بر همه عناصر ديگر غالب است و حس آرامش را القا ميکند.
در اين نقاشي انسان بخشي از ترکيب نيست، اما ميز حضور قبلي آنها در بالکن را يادآوري ميکند. طبيعتاً بيننده در نقاشي به سمت آسمان نوراني شب جذب ميشود. هنرمند با رنگ بازي ميکند تا بر تفاوت ميان پيشزمينه پرجزئيات و پسزمينه مبهم معمايي تأکيد کند.
«هارولد شولبرگ»(تولد ۱۸۶۹ – درگذشت ۱۹۳۵) يک هنرمند نروژي است. او اين اثر هنري پر از عشق و شادي را به ياد نامزدي اخير خود خلق کرد.

«بلوار مونمارتر در شب» اثر «کامي پيسارو»
در اين منظره شهري باشکوه، «پيسارو» جوهره زندگي شلوغ پاريسي را در کافهها، رستورانها و آسمان شب را به تصوير ميکشد. سنگفرش خيس درخشان، روشنايي شبانه شهر را منعکس ميکند و کل ترکيب را با پويايي عجين کرده است.
کامي پيسارو»(۱۹۰۳-۱۸۳۰) يک هنرمند قرن نوزدهمي امپرسيونيست اهل جزيره «سنت توماس» بود که نخستين بار در دوران تحصيل در فرانسه به هنرهاي زيبا علاقهمند شد و سپس دوران طولاني به فعاليت در حوزه نقاشي و طراحي مشغول شد. او اغلب دوران کودکياش را در «سنت توماس» گذراند و سپس به ونزوئلا رفت و در آنجا به طراحي طبعيت مشغول شد و به تصوير کشيدن منظره را آموخت.
«پيسارو»، اين هنرمند دانمارکي ـ فرانسوي، مسنترين هنرمند در گروه امپرسيونيستها و تنها کسي بود که در هر هشت نمايشگاه حضور داشت. «پيسارو» نيز همچون هنرمندان هم عصر خود منظرهها و افراد را در موقعيتهاي واقعي و با استفاده از روشهاي سريع نقاشي ميکرد. اين نقاش همچنين حکم آموزگاري تاثيرگذار را براي هنرمندان مشهوري همچون «پل سزان» داشت. به علاوه، «پيسارو» يکي از معدود هنرمندان امپرسيونيستي بود که تحت تاثير جنبش هنري بعدي يعني «پست امپرسيونيسم» نيز قرار گرفت و از روشهايي همچون «نقطهچيني» براي خلق آثارش استفاده کرد.
«پيسارو» به عنوان يکي از اعضاي بنيانگذار جنبش امپرسيونيسم، نقش بزرگي را در رشد اين سبک ايفا کرد و در برپايي نمايشگاه مستقل براي هنرمندان تاثيرگذار بود. او به عنوان نقاش و آموزگار به طور قابل توجهي در شکلگيري هنر مدرن نقش داشت.
