نامه بيش از 100 معمارْ کنشگر ِايراني با هدف اصلاح ساختار و رويکردهاي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي

بنام خدا

جناب آقاي دکتر حسن روحاني

رياست محترم جمهوري اسلامي ايران

موضوع: پيشنهادهايي براي چشم ‏انداز مديريتي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري

با سلام و احترام؛

با توجه‏‏ به احتمال تغيير در مديريت سازمان ميراث فرهنگي، صنايع ‏دستي و گردشگري کشور، امضا‏کنندگان متن حاضر به ‏عنوان بخش کوچکي از جامعه بزرگ فعالان و کارشناسان حرفه اي معماري و شهرسازي، فرصت را غنيمت شمرده ‏اند تا مجموعه‏ اي از پيشنهادهاي خود را درباره چشم ‏انداز مديريتي اين سازمان، به حضرتعالي عرضه کنند. پيش از ورود به اصل موضوع، به‏ عنوان مقدمه، نکاتي معروض مي‏ شود:

  • 1.      اين نوشتار با تأکيد بر اهميت مطالب مطرح ‏شده در نامه فعالان حوزه ميراث که در تاريخ 9 آبان‏ ماه 1395 تهيه و براي حضرتعالي ارسال گرديده و در ادامه حرکت مدني که تهيه‏ کنندگان آن مکتوب، پيشگام آن بوده‏ اند، تدوين‏ شده و نشانگر همدلي و همراهي جامعه حرفه‏ اي معماري و شهرسازي کشور، با  فعالان ساير حوزه ‏هاي مرتبط است.
  • 2.      رسانه ‏اي‏ شدن رايزني‏ ها براي تغييرات مديريتي به‏ معناي قطعي ‏بودن تغييرات تلقي نشده‏ است، بلکه امضا‏کنندگان متن حاضر، تحولات کنوني را  فرصتي مغتنم براي ارتقاي بستر گفتمانِ و گزينش مبتني بر تخصص، در اين حوزه مي‏دانند.
  • 3.      امضا‏کنندگان اين نوشتار، با تاكيد بر نقش تخصصي مديران عالي و مياني در پيشبرد اهداف سازمان و با احترام به ساختار ارزشمند موجود، سعي در طرح مجموعه‏ اي از پيشنهادها  دارند که معتقدند باعث تثبيت و تقويت ساختار و ماندگاري و پايداري راهبردي سازمان، خواهد شد.
  • 4.      ممکن‏ است پاره‏ هايي از متن و حتي شايد تمام آن، از واضحات باشد. اميد است که تبيين واضحات از جانب امضا‏کنندگان متن حمل بر سطحي‏ نگري نشود. جامعه حرفه‏ اي معماري و شهرسازي به ‏عنوان يک صنف تخصصي به‏ طور عام مى‏ بايد همواره در مقام يادآورى واضحات باشد تا واضحات به امور واقع تبديل گردد. امضاکنندگان متن حاضر معتقدند که اينگونه تمرين‏ ها در تبيين دغدغه ‏هاي تخصصي، نهايتا به ‏بخشي از تاريخ معاصر تبديل مي‏ شود و استمرار در يادآورى، نقشي در رقم ‏زدن آينده ايران خواهد داشت.
  • 5.      همچنين، تهيه متن حاضر با توجه به اين جهت‏ گيري انجام شده‏ است که جانبدارى از شخص خاص يا درخواست انتصاب او از جانب رياست محترم جمهور درخواستى نامناسب و به دور از اصول صنفى و شأن جامعه معمارى است. در عين حال، مجموعه ‏اي از معيارها که از گفتمان صنفي امضاکنندگان برخاسته است، با حضرتعالي در ميان گذاشته مي‏ شود.

پس از مقدمات فوق، پيشنهادهاي اصلي مورد نظر، در طي 13 بند تقديم حضور مي‏ شود:

بند1- شکي نيست که منصب معاونت رياست جمهوري، لاجرم پستي است سياسي، اما به منظور اعتلاي كيان سازماني ملي که تصدي ميراث فرهنگي کشور را بر‏عهده دارد، تلاش حداكثرى مديريت كلان كشور مي‏بايد در استقلال بخشيدن به  عملکرد آن از سياست و در عين حال، ارتقاي نظام تخصصي آن باشد.

بند2- با وجود همپوشاني‏ هاي مفهومي و عملکردي مأموريت متوليان سه حوزه ميراث فرهنگي، صنايع‏ دستي و گردشگري، اين سه حوزه در تکاليف قانوني تجانس ماهوي ندارند. ميراث فرهنگي ماهيتي فرابخشي، گردشگري ماهيتي بين بخشي و صنايع دستي ماهيتي بخشي دارد. استقلال سازماني در مديريت اين سه حوزه، در تسهيل عملکرد کارشناسي در اين حوزه‏ ها موثر است. البته واضح است که اينگونه تغيير سازماني به معني تبديل ساختار به سه سازمان مستقل با مديريت يک معاونت رييس جمهوري، يا بررسي امکان تعريف نهادي جديد در سطح وزارتخانه (که در بعضي رايزني‏ ها در باره آن گفتگو شده)، نياز به تأملات کارشناسي و مديريتي دارد.

بند3- سازمان متصدي و متولي ميراث فرهنگي، قاعدتا بر مبناي قانون، مأمور به انجام دادن مجموعه‏ اي از وظايف است و براي انجام‏ دادن اين وظايف قانوني، مي بايد توسعه يابد و به ابزار و ملزومات، از جمله نيروي کارشناسي، تجهيزات، فضاهاي فعاليتي و بودجه کافي، مجهز باشد و پشتيباني شود.

بند4- مديريت سازمان متصدي و متولي ميراث فرهنگي، نقشى به‏ سزا در رقم‏ زدن آينده ميراث فرهنگي دارد. بنابراين انتصاب چهره ‏اي که سابقه و تجربه کار و انديشه ‏ورزي در حوزه ميراث فرهنگي داشته‏ باشد، در تامين اهداف کلان سازمان موثر است و قاعدتا در مقام مشاورت و معاونت و در چهارچوب کميته ‏هاي تخصصي، حضور متخصصاني با دانش پيشيني پالايش شده و تجربه فعاليت موثر در زمينه ميراث فرهنگي،  ضروري و مطلوب است.  

بند 5- با توجه به حرکت رو به‏ پيشرفت جامعه ايران معاصر در مسير مدنيت، ضرورت دارد که نظارت‏ پذيري عمومي و مدني مديريت سازمان، در چارچوب تعامل با سمن‏ها تشکل‏ هاي مردمي متعهد و علاقه ‏مند به ميراث فرهنگي و پاسخ‏گويي مستمر به رسانه‏ ها، جزو وظايف و توانايي‏ هاي ويژه مديريت سازمان شمرده شود.

بند6- به فرض حفظ ساختار کنوني، اين سازمان در حوزه‏هاي مختلف بخشي، بين بخشي و فرابخشي عمل مي‏کند. از يک سو تولي‏گري ميراث طبيعي و ميراث فرهنگي ملموس و ناملموس توسط معاونت ميراث اين سازمان راهبري مي‏شود، از طرف ديگر، ارتباط بين سازماني در عملکرد آن نهفته است. بنابراين، درک صحيح از جايگاه سازمان و توان بالا در هماهنگ ‏سازي و تعاملات صحيح بين دستگاهي از ملزومات منصب مديريت سازمان است. در عين حال اين سازمان مي‏ بايد در جايگاهي قرار گيرد که اجراي احکام آن در حوزه فعاليتش، براي ساير دستگاه ‏هاي اجرايي، لازم تلقي‏ باشد.

بند7- وظايف سازمان ميراث فرهنگي در دو بخش وظايف "حاکميتي" و "اجرايي" قابل تفکيک است. وظايف حاکميتي قابل واگذاري نيست، اما وظايف اجرايي به شرط پديد‏آمدن ظرفيت تخصصي در بخش خصوصي، امکان واگذاري دارد. بنابراين شايسته است سرمايه‏ گذاري و زمينه ‏سازي براي تشکل بخشي، توسعه و توانمند‏سازي بخش خصوصي در حوزه‏ هاي مرتبط، در دستور کار سازمان قرار گيرد. در وضع کنوني که در بازه‏ هاي زماني کوتاه مدت و ميان مدت، چه بسا امکان افزايش سريع بودجه و منابع مالي حوزه‏ هاي مرتبط با ميراث فرهنگي وجود ندارد، استفاده از ظرفيت بخش خصوصي و برون‏ سپاري امور قابل واگذاري ميراث در بيشينه‏ سازي حوزه تأثير سازمان در مقياس ملي و حتي جهاني، موثر است.

بند 8- در حوزه گردشگري، به ‏شکل عرفي و عادي، نگاه مديريت کلان با تمرکز بر حوزه اقتصاد زود بازده به‏عنوان يکي از محورهاي توسعه اقتصادي متمرکز شده است. در حالي که، نياز مبرم به بازبيني مفاهيم اوليه در اين عرصه احساس مي‏شود؛ که شامل موضوعاتي همچون تاثير گردشگري بر ارتقاي امنيت ملي، تقويت رفاه عمومي، پايدارسازي اقتصادي، رفع سوء تفاهمات فرهنگي، ساختن تصويري متمايز و معتبر از ايران و به‏طور خلاصه، بهره گيري از ابزار ديپلماسي عمومي براي توسعه کشور، مي‏باشد. شايسته است تغيير موضع مديريتي کلان، در مقوله گردشگري، از نگاهي صرفا اقتصادي و سوداگرانه به تمرکز بر ظرفيت‏ هاي توسعه پايدار، براي تبديل تجربه گردشگري فرهنگي و ميراثي به محمل و رسانه‏ اي جهت جهاني‏ سازي اصالت ملي- منطق ه‏اي و ارتقاي وجهه ايران در عرصه بين‏ المللي، از سوي دولت محترم جمهوري اسلامي ايران، حمايت شود.

بند 9- صنايع ‏دستي به‏ عنوان حوزه ‏اي از ميراث فرهنگي که به صورت بخشي عمل مي‏کند، گذشته از تمامي ارزش‏ هاي فرهنگي به ‏لحاظ اقتصادي در حوزه اشتغال‏ زايي فرصت هايي گسترده پديد مي‏ آورد و مي ‏بايد براي ايجاد امکان رقابت در عرصه جهاني، به‏روز رساني شود و توسعه يابد.

بند 10- گشودن درهاي ساختار پژوهشي سازمان ميراث فرهنگي به‏ روي فعالان و متخصصان مرتبط حوزه‏ هاي مديريتي و کارشناسي سازمان، امکان گفتگوي مستمر بين داخل و خارج سازمان را در سطوح گوناگون فراهم خواهد آورد.

بند 11- سازماني که در سال‏ هاي گذشته در معرض انهدام کامل قرار داشت و در طي سال‏ هاي اخير به‏ صورت اضطراري از شرايط بحراني عبور کرده و به آرامشي نسبي دست يافته است، در وضع کنوني نيازمند بازسازي بنيادي است، و منتصبِ مديريت آن مي‏بايد اهتمام به انجام رساندن اين مهم داشته باشد.

بند 12- با توجه به جايگاه ميراث معماري و شهرسازي در کليت ميراث تمدني ملت‏ها، مي‏بايد نيروي کارشناسي معماران را براي تعريف و تدوين اصول و منشور ميراث فرهنگي به‏کار گرفت.

بند 13- نهايتا و در راستاي آنچه در بند 12 آمده ‏است، اهم جزئيات پيشنهادي جامعه معماران در زمينه ثبت، نگهداري و باز زنده‏ سازي ميراث معماري بر پايه‏ ي تجارب بين‏ المللي و ادبيات تخصصي مکتوبي که در سال‏هاي اخير به‏ همت پژوهشگران در زمينه‏ ي ميراث معماري ايران منتشر شده، به شرح زير، معروض مي‏شود:

ماده 1- اهتمام در بررسي و شناسايي آثار، مستندنگاري و انتشار اسناد در سراسر ايران براي آثاري که بسياري از آنان هنوز مراحل مقدماتي ثبت را طي نکرده ‏است. اين مهم بالاخص شامل ميراث معماري معاصر ايران نيز مي ‏باشد.

ماده 2- ترغيب انجمن‏ هاي صنفي معماران و شهرسازان و نهادهاي علاقه‏ مند به ميراث فرهنگي براي مستند نگاري، پايش و مراقبت مستمر، دقيق و موشکافانه و همچنين بالابردن ظرفيت سازمان ميراث فرهنگي به‏ منظور فراهم‏ کردن عرصه نظارت‏ متخصصان و گروه‏هاي اجتماعي و مدني فعال در حوزه ميراث معماري و شهر

ماده 3- تهيه و اجراي طرح‏ هاي مديريتي براي جلب مشارکت نهادهاي مسئول دولتي و شهرداري‏ ها و ساير نهادهاي ملي و انقلابي، که مالک کنوني برخي از اين بناها هستند، در کنار تشکيلات مردمي و ساير نهادهاي ذي ‏نفع  به‏ منظور حفظ اين آثار

ماده 4- همکاري گسترده‏ تر با نهادهاي فراملي مانند ايکوموس در حوزه حفاظت ابنيه، ايکيوم در حوزه حفاظت اشيا و ايکوم در حوزه موزه ‏ها و حفاظت از محوطه‏ ها و شهرهاي تاريخي

ماده 5- تدوين اصول حفاظتي ميراث معماري مدرن و تاريخي و توجه ‏به موضوع اصالت اثر در نحوه بازسازي و بهره ‏برداري

ماده 6 – طرح و پيشبرد راهکارهايي براي تأمين منافع مالکان و بهره ‏برداران آثار احيا شده  يا قابل احيا به منظور تبيين نظام اقتصادي پايدار براي تداوم عملکردي در تعريف پروژه ‏هايي از اين دست

در انتها مي‏ بايد تاکيد ‏شود که در بندهاي اين نوشتار تنها اشاره به ‏بخش محدودي از حوزه ‏هاي قابل بررسي‏ شده داشته و اشراف يا فراگيري کامل بر همه موضوعات، را مدعي نيست. اميد است که استمرار در گفت ‏و‏ شنيد مدني در امتداد تأملات کارشناسي در کميته‏ هاي تخصصي، اين پيشنهادهاي محدود را به منشوري کامل و عملياتي بدل کند.

با اعتذار از تصديع اوقات شريف آن مقام محترم و سپاس فراوان از توجه حضرتعالي، اميدواريم جامعه معماران و شهرسازان ميهن عزيز بتواند در اعتلاي فرهنگ و ميراث اين سرزمين، در کنار نهادها و سازمان‌هاي قانوني کشور، ايفاي نقش کند.

اين نامه به امضا معماران و شهرسازان زير رسيده است:

1. ايرج اعتصام

2. ايرج کلانتري

3. جهانگير درويش

4. فرشاد فرهي

5. عليرضا قهاري

6. محمدرضا حائري مازندراني

7. اسکندر مختاري

8. گيتي اعتماد

9. ترانه يلدا

10. منوچهر شکوفي

11. مهوش مهرافشار

12. بهروز مرباغي

13. نشيد نبيان

14. رامبد ايلخاني

15. مهرداد زواره‏محمدي

16. علي كرمانيان

17. سامان سيار

18. رهام مقصودلو

19. علي اعطا

20. پرشيا قره‏گوزلو

21. بابك شكوفي

22. محمدرضا قدوسي

23. شهاب ميرزاييان

24. پويا بخشي

25. عليرضا بهزادي

26. بهرام كلانترى

27. محمدمسيح ياراحمدي

28. سعيد برآبادي

29. علي اندجي گرمارودي

30. فرشاد مهدي‏زاده

31. سيامك فرشچي

32. آرش بصيرت

33. مهران عزتي

34. محسن اكبرزاده

35. رضا دانشمير

36. افشين فرزين

37. خسرو سالاريان

38. سام طهرانچي

39. رضا نجفيان

40. احمد صفار

41. نگار جوكار

42. سامان شمس

43. عليرضا تغابني

44. شقايق نمازكار

45. پرهام تفي‏اف

46. عليرضا امتياز

47. ندا باقري

48. مسيح مستاجران

49. كاوه بذرافكن

50. كوروش رفيعي

51. فريبا رايگاني

52. كاوه اسدپور

53. درنا مصرزاده

54. الميرا شيرواني

55. نغمه اسدبيگي

56. محمدحسن توانگر

57. امير فلاحي

58. کژال کوچک‏پور

59. احسان کريمي

60. دادبه محبي

61. مرتضي فرهاديان‏دهکردي

62. شيما روشن‏ضمير

63. بهزاد خرم

64. محمود پارسازاده

65. بهزاد اتابکي

66. دانوش وهابي‏مقدم

67. آرش نصيري

68. رامين حسين‏پور

69. ياسمن لشگري

70. كيوان صادقي

71. گلشن نريماني

72. علي خداوردي

73. آرزو زارع‏دار

74. محمدرضا بادله

75. حميدرضا ناصرنصير

76. بهزاد نيك‏فهم

77. مريم كهنسال‏نودهي

78. كاوه فولادي‏نسب

79. عليرضا يادگاري 

80. مهدي پارسايي

81. اميرحسين طاهري

82. بابك نصيرآبادي

83. امير افغان

84. شادي حكمي

85. اميرعباس ابوطالبي

86. فرامرز پارسي

87. سارا حائري يزدي

88. سارا سهراب

89. مهسا مجيدي

90. هاني ابطحي

91. دامون وهابي مقدم

92. سپيده زرين‏قلم

93. ماندانا كاوه

94. محمدرضا نيكبخت

95. حسين شهرابي

96. حميد ناصر خاكي

97. ليلا عراقيان

98. بنفشه درويش

99. علي منصوري

100. مونا خانمي

101. بهناز بلوكي

102. سيد‏محمد باقر طباطبايي

103. مژگان لطف محمدي

104. بابک قرباني

105. حامد بدري احمدي

106. مهدي کامبوزيا

107. شقايق برزويي

108. نينليا مارکاريان

109. هومن بالازاده

110. هديه طياب

111. لادن فروزان‏نيا

112. نسيم سيد مرتضوي

113. شادي عزيزي

114. حميدرضا موسوي

115. آرين رون

116. فرامرز سرايي

117. سيداحسان وحيدطاري

118. سعيده صرافي

119. ايمان آگاه

پیمایش به بالا