در فضاي هنرهاي تجسمي کشور وقايع التهاب آوري در حال رخ دادن است که حمايت، واکنش يا موضعگيري همه جانبه مسئولين را مي طلبد. سکوت ادامه دار و سئوال برانگيز وزارت ارشاد در قبال اين وقايع انجمن هنرمندان نقاش ايران را بر آن داشته تا در اين بيانيه نگراني ها را در قالب سه محور اصلي مطرح کند و خواستار پاسخ صريح مسئولين وزارت ارشاد و در راس آن آقاي وزير باشد.
۱- هجمه بي سابقه به ساحت هنرهاي تجسمي و وظايف وزارت ارشاد در قبال هنرمندان:
در چهارماه اخير هجمهاي غيرمنطقي، غيرکارشناسانه و توهين آميز از سوي برخي سايت هاي سياسي نسبت به نمايش آثار در گالري ها صورت گرفته که حتي منجر به دخالت پليس و دستگيري هنرمند و گالري دار شده است. سئوال ما اين است که احراز مجرمانه بودن اثر هنري برعهده کدام نهاد است؟ اين هجمهي ناگهاني به دليل عدم حمايت وزارت ارشاد از هنرمند و گالري دار همچنان ادامه دارد و اين سئوال را برميانگيزد که چرا وزارت ارشاد و معاونت هنري آن درباره اتفاقات پيشآمده در حوزه تجسمي و پيشامدهاي آن سکوت ميکنند.
۲- چيستي نقش موزه هنرهاي معاصر تهران:
مورد مهم بعدي اتفاقات عجيبي است که در موزه هنرهاي معاصر تهران برنامه ريزي و اجرا مي شود مثل برگزاري نکوداشتي که به راحتي مي توانست در يک فرهنگسرا يا گالري اجرا شود، يا برپايي نمايشگاه انفرادي عکس که سوال هاي بسياري را براي اهالي تجسمي به وجود آورده است. چرا موزه با برپايي نمايشگاه هاي انفرادي از هنرمنداني تجليل مي کند که در تاريخ هنر ايران از جايگاه مهمي برخوردار نيستند؟ آيا موزه قرار است استعداديابي کند؟ آيا جامعه هنري و مردم نبايد بدانند که سياستهاي موزه در باره نمايش آثار در مکاني که متعلق به آنهاست چيست؟ "موزه" تعريف مشخصي دارد؛ جاي کلاني است و براي ايفاي نقشش محتاج به سياستگذاري هاي کلان است. ما واقعا و صميمانه مايليم بدانيم که سياستهاي موزه در اين باره چيست؟ دلائل تحليلي و کارشناسي-شده براي اخذ اين سياستها کدامند؟ مشاوران موزه در اين زمينه چه کساني هستند؟ و اگر اصولا نظرات تخصصي ديگران براي مدير موزه اهميت دارد، چگونه ميخواهد از نظرات مشورتي دايره بزرگتري از صاحب نظران استفاده کند؟
۳- ارسال آثار موزه هنرهاي معاصر تهران به خارج از کشور:
در ادامه معماي فهرست اموال گنجينه که هنوز از طرف مديريت موزه حل نشده باقي مانده است، ماجراي ارسال آثار موزه به خارج از کشور نگراني هاي مضاعف و جدي اي را براي اهالي تجسمي کشور فراهم آورده است و متاسفانه همه اينها ريشه درعدم شفاف سازي مديريت موزه دارد. معلوم نيست اين پنهان کاري ها تا کي قرار است ادامه يابد. چرا فهرست اين آثار اعلام نمي شود و مسئله ارسال آنها در جلسه مشترکي ميان هنرمندان مهم و مطرح و اعضاي انجمن هاي فرهنگي و هنري کشور طرح نمي شود و تنها به انتشار اخبار آن از طريق خبرگزاري ها بسنده مي شود؟ چه تضميني وجود دارد که اين آثار اصلا سالم به کشور باز گردند؟ چه تضميني وجود دارد که اين آثار کلا با راي يک دادگاه خارجي به نفع کشورهاي ديگر مصادره نشوند؟ مگر اين بلا بارها و بارها بر سر اموال ايران در خارج از کشور نيامده است؟ پس چرا مديريت موزه در شرايط و روابط کنوني منطقه اي و بين المللي دارد دست به چنين قمار بزرگي مي زند؟ و در اين قمار بزرگ قرار است چه چيزي عايد چه کسي بشود؟ با وجود اين همه ابهامات در اين مسئله آيا سئوالات و نگراني هاي جامعه هنري درباره ارسال آثار موزه به خارج از کشور غيرمنطقي هستند؟ ما اينطور فکر نمي کنيم.
هيات مديره انجمن هنرمندان نقاش ايران انتظار دارد برخلاف بيانيه هاي قبل که بي جواب مانده اند، اين بار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي سئوال هاي هنرمندان هنرهاي تجسمي کشور را پاسخ داده و نسبت به فضاي هنرهاي تجسمي احساس مسئوليت نمايد .
