واقعيت و سايه‌اش؛ تفاوت‌هاي ثبت لحظه در عکاسي ديجيتال و آنالوگ

عکاسي پيش از هر چيز ديگري، پيش از آنکه هنر باشد و ارتباط، ارجاع است. ارجاعي به گذشته، به لحظه‌اي خاطره‌انگيز، که آدمي را به ثبت آن لحظه واداشته است؛ ثبت قابي از زمان که بي‌شک پرسپکتيوي رو به گذشته دارد، گذشته‌اي که در قالب عکس به اکنون ما رسيده و به آينده‌ي ما محول مي‌شود. مسأله‌ي تمايز در عکاسي آنالوگ و ديجيتال در همين نقطه تبيين‌شدني است: مسأله‌ي زمان و نسبت اين دو با زمان؛ مسأله‌ي تجربه‌ي زمان. تجربه‌ي زمان در عکاسي ديجيتال تجربه‌اي محدود است از ادراک و روانشناسي، آنچنان که ما را از رسيدن به واقعيتِ تصويرشده محروم مي‌کند. تجربه‌ي زمان اما در عکاسي آنالوگ تجربه‌ي "لحظه"‌اي است که خصيصه‌ي متافيزيکي خود را کماکان حفظ مي‌کند. در واقع، مکانيسم عکاسي آنالوگ منطبق بر وجهي مرگ‌باورانه است، حال آنکه عکاسي ديجيتال به‌نحوي تداعي‌کننده‌ي کارکرد حافظه‌ي کوتاه‌مدت است ـ ناگفته نماند، قصدِ اين يادداشت با پيش‌فرضي توأم است که تمايز اين دو شکل از عکاسي را از رويکردهاي سطحي زيبايي‌شناسانه‌ي هنري دور مي‌کند، همچنان که در ابتدا نيز گفته شد عکاسي پيش از هنر به منزله‌ي ارجاع مَدنظر قرار گرفته شده است.

 عکاسي آنالوگ تصويري منفي مي‌آفريند، فرايندي که در واقع به نفي واقعيت مي‌انجامد و در مرحله‌ي ظهور و ثبوت واقعيت نفي‌شده را بازتوليد مي‌کند. در اين لحظه، اين قطعه عکس تا ابد محل تجلي واقعيتي خواهد بود که عکاس ثبت کرده است. سکون کاراکترهاي درونِ قاب حرکتي مستمر را در خود دارند، لبخندهايي که تا ابد در آستانه‌ي گسترده شدن بر چهره‌ها ساکن خواهند ماند، چون لبخند موناليزا در اثر داوينچي، چون مجسمه‌ي صحنه‌ي نبرد لائوکون و فرزندانش با ماري غول‌پيکر که در آن مرگ لائوکون تا آخرين لحظات برپا بودن اين تنديس به درازا خواهد کشيد.

در عکس هم اين لحظه تا لحظه‌ي وجود و حضور فيزيکي عکس حضور خواهد داشت و تا لحظه‌ي بعد تا ابد به تعويق خواهد افتاد. حال اين تصوير ساکن، در سوبژکتيويته‌ي خود، در آن ماوراي خود پس از درنگ و سکوني ممتد، ديگر بار حرکت مي‌گيرد در ذهن بيننده‌ي عکس. براي مثال، عکسي را در نظر آوريد از کودکي خودتان، چگونه اين تصوير ساکن در ذهن شما خصلت سينمايي مي‌يابد و خاطرات دوباره برايتان تداعي مي‌شوند. سکون در عکاسي آنالوگ همواره از جنس تصاوير متحرک سينمايي است. از ديگر سو، اين نفي در عکاسي آنالوگ تداعي‌کننده‌ي مرگ است، تداعي‌کننده‌ي ناميدن. فعل عکس گرفتن از ابژه‌ها، در وضعيتي زيبايي‌شناختي، قرين است با ناميدن در ادبيات؛ آنچنان‌که ناميدن همه‌ي هستي ابژه را مي‌ميراند و در قالب کلمه يا نشانه‌اي احيا مي‌کند.
 در عکاسي ديجيتال نسبت با زمان گذراست، براي ثبت نابه‌هنگام تصويري که در انبوهه‌ي حافظه‌اي مصنوعي تلنبار مي‌شود. گويي که آدمي، براي يادآوري لحظه‌اي مفقود از زندگي‌اش، به حافظه‌ي غيرارگانيک متوسل مي‌شود. اين حافظه‌ي خارجي همواره جدا از حافظه‌ي بشر باقي خواهد ماند. در عکاسي آنالوگ، سوژه مي‌تواند براي لحظه‌اي به جسم بي‌حرکت خود نگاه کند، گويي اين نگريستن به خود هنوز از لابه‌لاي پلک‌ها و از ميان مردمکي انساني رخ داده است؛ نگاهي که در طول زمان تن به فرسايش مي‌دهد، کم‌بينا و پير مي‌شود.

ساختمان دوربين در عکاسي آنالوگ کماکان چيزي‌ است از جنس ساختمان چشم خود انسان. پس مي‌توان گفت آدمي، با نگريستن به عکس آنالوگ، چنين در سر مي‌پروراند که براي لحظه‌اي آن را مي‌بيند که ديگري از او ديده و در خاطر ثبت کرده است. درک حوزه‌ي ديد ديگري امري ناممکن است که تنها در متافيزيک عکاسي آنالوگ ممکن مي‌شود. پس مي‌توان گفت نوعي حس سمپاتيک، نوعي نوستالژي، نوعي متافيزيک همواره در اين قسم عکاسي حضور دارد؛ چيزي که آن لحظه‌ي مذکور را به اکنون پيوند مي‌زند.

در نقطه‌ي مقابل اما، گمان مي‌کنم بتوان عکس ديجيتال را، ساختمان دوربين ديجيتال را، شبيه دوربين ناظر دانست که گويي تصوير و واقعيت را نه براي ما، نه از دل تاريخ ما براي ما، بلکه براي ديگران ثبت مي‌کند. تصاويري مستند که به چشم‌هاي ديگران ارث خواهد رسيد. تصاويري ناظر بر زندگي، اما خالي از آن لحظه‌هاي زيباشناختي که مي‌توانند بميرانند و احيا کنند. از‌اين‌رو، حتي تدابير و تمهيداتي که در دوربين‌هاي ديجيتال به وجود آمده است، چيزهايي چون فيلترهايي را، که رنگ‌وبويي قديمي و نوستالژيک به عکس مي‌دهند، بتوان تلاش براي رسيدن به همان متافيزيک دانست.

 تلاشي براي آنکه نسبت متقاطع و سطحي عکاسي ديجيتال بتواند آن لحظه‌ي به‌چنگ‌نيامدني را به چنگ آورد. افکت‌هايي چون Sepia, Black and White, Negative روي‌هم‌رفته تلاش مي‌کنند تا آن منطق زيبايي‌شناسانه‌ي حاکم در عکاسي آنالوگ را به عکاسي ديجيتال وارد کنند. منطقي تاريخ‌وار که حتي شمارشگرهاي ديجيتالي دوربين‌هاي جديد نيز خواهان استوار کردن آن هستند. اما عکس آنالوگ چنين تاريخي را نه تنها از درون خود بلکه از بيرون خود حاصل مي‌کند. پس مي‌توان گفت نوعي ديالکتيک درون و بيرون در نگريستن به عکس حادث مي‌شود. ديالکتيکي گره‌خورده با ادراک، احساس، زمان و مکان. ديالکتيکي که در واقع اکنون را در برابر آن لحظه‌ي ثبت‌شده درون عکس قرار مي‌دهد. لحظه‌ي تجلي گذشته در اکنون که هر لحظه‌اي از آينده را نيز امحا مي‌کند. لحظه‌اي که با ثبت آن قرار است خاطره در آينده حفظ شود، لبخندي سرورآميز با پس‌زمينه‌ي پرده‌اي که کنار مي‌رود و طبيعتي بکر را در دوردست‌ها به نمايش مي‌گذرد.

بي‌شک، مي‌توان گفت کار عکاسان، چه عکاسي آنالوگ چه عکاسي ديجيتال، ثبت رويه يا ثبت سطحي برشي از واقعيت است. اما شکافي وجود دارد که تنها در عکاسي آنالوگ پر مي‌شود، آن هم در فرايند منفي شدن و مثبت شدن تصويري روي کاغذ چاپ عکس؛ صحنه‌ي کشتن واقعيت، نبش قبر آن، و احياي واقعيت در کالبدي جديد، واقعيتي مجسم که در هيأت تکه‌اي کاغذ حلول کرده است و مشخصاً به آن ويژگي نوشته يا قطعه‌اي ادبي مي‌دهد. عکاسي کردن ازاين‌رو نوعي نوشتن است. نوشتن متني کوتاه که هر ابژه‌اي را در يک قاب مي‌نامد، مي‌کشد، تصويري منفي از آن به وجود مي‌آورد و درنتيجه در اتاقي تاريک، در ذهني قيراندود، در لحظه‌اي که نور يادآور اميدي‌ است که کورسو مي‌زند، خاطره‌اي را روي کاغذ ثبت مي‌کند.

بنابراين شايد بتوان عکاسي ديجيتال را در نقطه‌ي ديگري قرار داد، عکاسي ديجيتال بيشتر به‌نوعي خواندن شبيه است، به خواندن متني تنها براي به خاطر سپردن آن. عکاسي ديجيتال نمي‌نامد، نمي‌نويسد و درنتيجه واقعيت را نمي‌کشد، بلکه با ابرام بر زنده نگه داشتن واقعيت آن را تکثير و بازتوليد مي‌کند. عکاسي ديجيتال تمايزي ميان تصوير و واقعيت به وجود نمي‌آورد. واقعيت تصويري در اين نوع از عکاسي هيچ‌گاه تن به زمان نخواهد داد، زماني که به‌زعم پروست بايد از ياد برود تا دوباره بتوان آن را بازيافت. درحالي‌که، اين زمان خود يکي از شرايط گرفتن يک عکس است.

به بيان ساده‌تر، زماني مسرت‌بخش؛ زماني که درختان پاييز رنگ عوض مي‌کنند، زماني که کودک نخستين ‌بار مي‌خندد؛ شرطي استتيک که مولد نوعي تأخير و تعويق است؛ زماني حتي پس از آنکه مي‌توان واقعيت را دستکاري کرد، چين‌وچروک‌ها را زدود، زشتي‌ها را کاست يا حتي چهره‌اي را محو کرد يا واقعيت زشت و ساده‌ي اکنون را بي‌هيچ تعلل يا رُتوش‌کردني به آينده، به اکنون، سپرد. کارکردهايي که مي‌توان به‌نوعي به عکاسي ديجيتال و آنالوگ اختصاص داد.

منبع:اتود

پیمایش به بالا