زبان بافت؛ نقدي بر آثار علي فرامرزي به قلم صادق بريراني

با زبان بافت بيان کردن در هنرهاي تجسمي کوششي بوده که در ابتداي قرن بيستم توجه نقاشان غربي را به خود جلب کرده است. شايد بگوئيم مانند تاکيدي است به گونه اي تکنوازي در يک ارکستر. براي بافتي نو گذاشتن رنگ کلفت با کاردک نقاشي يا ماله ديگر خشنودي نمي اورد چنانچه ريوپل و استايل کارميکردند.

گرچه پيکاسو و براک خيلي پيشتر روي تابلو ماسه ميريختند و براي بافت نرم نقش دار کاغذ ديواري را برتابلو مي چسباندند و سپس خيلي ديرتر -شويترز- همه چيز چسباند. ولي ماکس ارنست خيلي پا فراتر نهاد.

علي فرامرزي نقاش و طراح ايراني با تکيه بگونه اي از زبان بافت لحظاتي نگاهي بيروني دارد که در فيگورهايش مطرح ميکند و زماني دروني ميشود که فرمهاي هندسي را بکار ميگيرد و ترکيبش را با سطوح بافت دار مثبت و منفي سامان ميدهد که ما اوج اين توانائي را در طراحي هاي منحصر به فرد او ميتوانيم بيابيم. او در تصويرهاي بيروني لطيف و نرم و در تجريدي ها بيشتر سنگين و پر هيبت است.

او ظرفيت ديگري را دربافت جستجو ميکند و مي آزمايد که در ميان نقاشان ما کمتر ديده شده است. اين هم راه نرفته ايست که او ميپيمايد.

صادق بريراني

ارديبهشت 1379

پیمایش به بالا