
فرامرز پيلارام متولد ۲۱ فروردين ۱۳۱۶ و از پيشگامان مکتب سقاخانه است. آثار او همراه با پر رنگ تر شدن حضور هنرمندان ايراني در صحنه هاي بين المللي، به حراجي هاي متعدد راه يافت و تا امروز فراز و فرود ها و وقايع متعددي را رقم زده است. در اين مطلب به مناسبت زادروز اين هنرمند نگاهي خواهيم داشت به برخي از رکود ها و وقايعي که براي آثار آثار اين هنرمند رخ داده است.
از جمله رکورد هاي ثبت شده از آثار اين هنرمند در سال 96 در حراج آثار مدرن و معاصر خاور ميانه حراجخانهبونامز لندن بود که اثري بدون عنوان(علامت) در ابعاد ۱۶۰*۱۱۳ سانتي متر با برآورد قيمت ۶۰-۸۰ هزار پوند ارائه شد.

آثار پيلارام تابلوهاي رنگ و روغن با ساختاري محکم است که خط در آنها با تکيه بر هنرهاي سنّتي حرکاتي آهنگين دارد. آهنگ خطوط در کارهاي او با تکرار يک حرف به وجود ميآيد و بزرگ نمايي و هدايت اَشکال، حس حرکتِ بصري را به بيننده القا ميکند. ادغام خطوط سياه و ضخيم و سفيد و نازک و ترکيب آنها با عنصر خط در آثار او نوعي وحدت به وجود ميآورد. از ديگر ويژگيهاي آثار پيلارام اندازه بزرگ تابلوهايش، غلبه شکل بر محتوا، تضادهاي رنگي شديد و بهرهگيري از رنگها به صورت حجيم و ضخيم است.
رکورد ديگر اين هنرمند مربوط به حراج آثار هنر مدرن و معاصر ايران در حراج خرداد ماه 91 حراج تهران به قيمت 30 ميليون تومان بود.

اثر ديگري که از اين هنرمند در اين حراج ارائه شد به قيمت 46 ميليون تومان به فروش رفت.

پيلارام همواره در پي به تصوير کشيدن نمادهاي اصيل ايراني بود. در کارهاي اوليه اش مُهرهايي را که در قديم به جاي امضاء از آن استفاده ميکردند، بزرگ نمايي کرد و زمينهاي کتيبه گونه به وجود آورد و در آن نمادهاي مذهبي، مانند عَلَم و پنجه، را با اشکال هندسي درآميخت. او با علاقه و توجه به هنرهاي سنّتي ايراني، نظير کاشيکاري و در مسير يافتن راههاي نو براي «ترکيب بندي» هاي جديد، و دريافت اين مطلب که خط فارسي، بويژه نستعليق، در تلفيق با نقاشي ويژگي ممتازي به تابلوها ميبخشد، به آموختن خطاطي در انجمن خوشنويسان پرداخت و سپس مدتي در آنجا تدريس کرد. از آن پس، خط دستمايه اصلي آثار او شد. از اين رو ميتوان او را از پيشگامان نقاشيخط در ايران دانست. پيلارام با کاربرد خط در نقاشي، به خطاطي نيز شکل نويني بخشيد و آن را از چارچوبهاي سنّتي خارج ساخت.
در دوره هاي متعدد حراج کريستيز نيز شاهد حضور آثاري از فرامرز پيل آرام بوديم که در دوره بيستم رکود ۲۴۵۰۰۰ دلار و در دوره ي بيست و يکم پنج اثر از او با رکورد فروش ۱۵۰۰۰۰، ۸۷۵۰۰، ۶۲۵۰۰، ۳۷۵۰۰ و ۴۳۷۵۰ اراده شد.
سالهاي۱۳۴۰–۱۳۴۱ شمسي مصادف بود با سالهايي که هنرهاي اصيل ايراني در مقابل موج نوگرايي غربي در همه زمينهها قرار گرفت. در سال ۱۳۴۱ پيلارام و تني چند از هنرمندان ديگر مکتب سقاخانه را که شيوهاي اصيل و بر پايه اعتقادات و نمادهاي مذهبي و ايراني بود در نقاشي و مجسمهسازي بنيان نهادند.
او در سومين و چهارمين دو سالانه تهران (۱۳۴۳ ش، ۱۳۴۵ ش) شرکت کرد و برنده مدال شد. پس از آن کارهاي او و ديگر هنرمندان مکتب سقّاخانه به دوسالانه ونيز فرستاده شد و بسيار مورد توجه قرار گرفت. موزه هنرهاي مدرن نيويورک هم يکي از آثار او و آثار چند تن ديگر از هنرمندان اين مکتب را خريداري کرد.
حضور آثار اين هنرمند در حراجي ها در حالي بود که در پانزدهمين دوره حراج کرستيز دوبي اعلام شد کار ارائه شده از او تقلبي بوده و از اين حراج خارج شده است.
در اين رابطه عليرضا سميعآذر در گفتوگو با خبرنگار ايسنا، با تاييد خروج اثر فرامرز پيلآرام از اين حراجي اظهار داشته بود: مطمئنا اين کار لطمهاي بزرگ به کارهاي پيلآرام خواهد بود و ديگر در هيچ حراج معتبر ديگري کارهاي اين هنرمند به فروش نخواهد رفت.
اين اثر نخستين کار پيلآرام بود که پس از 6 دوره به کريستي راه يافته بود و کساني که ادعاي اصلي نبودن کار پيلآرام را مطرح کردند، مطمئنا به دنبال لطمه زدن به هنر ايران بودند وگرنه ميتوانستند ادعا و مدارک خود را مبني بر اصلي نبودن کار پيلآرام به صورت رسمي به موسسه کريستي ارائه کنند نه اينکه با اساماس و يا تلفن زدن، چنين جو بيثمري راه بياندازند.

سميعآذر خاطرنشان کرد: مجموعه داري که اين اثر را ارائه کرده تابلو پيلآرام را از يکي از شاگران اين هنرمند خريده بود و مطمئنا اين مجموعهدار از کساني که اين اتهامات را وارد کردند، شکايت خواهند کرد.
آيدين آغداشلو نيز در زمينه مسائل مطرح شده درباره تابلوي فرامرز پيلآرام که اخيرا در حراج کريستي ارائه و از آن خارج شد، اظهار داشت: مطمئنا نميتوان از روي عکس به اصالت يک تابلو پي برد اما به هر حال نهتنها بازار آثار اين هنرمند فقيد، بلکه بازار آثار هنري ايران قطعا آسيب خواهد ديد.
رسيدن به حقيقت، کار پيچيدهاي نيست و با حضور کارشناسان و امکانات فني و انجام برخي از آزمايشها، اصالت يک اثر را ميتوان تاييد کرد.
موسسهاي مانند کريستي وقتي اثري را در کاتولوگ خود ميگذارد، از جانب خودش بايد به امضاي چندين کارشناس برساند. در حراجيهاي بزرگ که خريداران پولهاي زيادي را براي خريد آثار ميدهند، بايد حتما آثار به تاييد کارشناسان مهم و معتبر رسيده باشد.
آغداشلو تاکيد کرد: دلايلي را که مطرح شده است، ميتوان در يک مجمع کارشناسي عرضه کرد و درباره تک تک آنها بحث و تحقيق صورت پذيرند و دلايل مطرح شده صرف ادعا نبايد باشد.
اين قبيل اتفاقها نه تنها در زمينه هنر ايران، بلکه در مورد هنر معاصر جهان هم رخ ميدهد و اثري را که مورد ترديد قرار ميگيرد، از حراج خارج ميکنند و يا با تاکيد بر مورد شک بودن اثر آن را به فروش ميرسانند و اين مساله نبايد خيلي اسباب جنجال قرار گيرد.
همچنين در بيستمين دوره حراج کريستي که همزمان با دهمين سال حضور اين برند جهاني در خاورميانه بود و در هتل امارات تاورز دوبي برگزار شد اثري از اين هنرمند به ارزش 200 هزار دلار به فروش رسيد، اما چندي بعد پسر وي در گفتگو با فارس خبر از تقلبي بودن اين اثر داد.

علي پيلآرام در گفتوگو با خبرنگار فارس در خصوص تقلبي بودن اثر هنرمند فقيد «فرامرز پيل آرام» در اين حراج کريستي، اظهار داشت: جاي بسي تأسف است که حراجي معتبر کريستي با اعتبار چند ساله در زمينه هنر نو کارشناسي ندارد و هرازچند گاهي اثري مجعول در سايت اين حراجي به چشم ميخورد و افسوس که اين بار اثر تقلبي از هنرمند فقيد «فرامرز پيل آرام» به فروش رسيده است.
وي ادامه داد: صاحب اين اثر «اکبر سيفناصري» مجموعهدار صاحبنام در بازار هنر ايران است و مجموعه ارزشمندي از هنرمندان ايراني را گردآوري کرده است؛ لکن معلوم نيست اين اثر جعلي چگونه و توسط چه شخصي به حراج کريستي راه يافته است.
فرزند هنرمند فقيد «فرامرز پيل آرام» يادآور شد: اثري که در اواخر سال 94 در حراج کريستي در ابعاد 80 در 180 سانتيمتر و با شماره 27 معرفي شده، به طور واضح مجعول به نظر ميرسد و وضوح آن در اثر خطوط نوشتاري که پيل آرام در اکثر آثارش وجود دارد کاملاً قابل تطبيق است.
وي بيان داشت: خوشبختانه جاعلي که اين اثر را اجرا کرده، سعي نکرده از يک خوشنويسي که در خط نستعليق تبحر داشته باشد، استفاده کند و ناشيانه بودن اين خطوط، کارشناسي اين اثر را آسان ميکند.
پيل آرام يادآور شد: من سالهاست با آثار پدرم زندگي کردهام و هر کسي که کار پيلآرام را بشناسد به لحاظ رنگ و خط ميفهمد اين کار فروخته شده در حراج کريستي تقلبي است. بنده حتي اثر فروخته شده را به يکي از کارشناسان معتبر نشان دادم که او هم اذعان داشت اين اثر تقلبي است.
پيل آرام معتقد بود که چون آثارش برگرفته از زندگي است، پس بايد در خدمت مردم و در اختيار آنان باشد و تابلوها و آثار هنري بايد از انحصار مجموعهها و نمايشگاهها خارج شود و حتي در سطح شهر در معرض ديد مردم قرار گيرد تا همگان از آن بهره ببرند.
و با وجود اتفاق هايي که در طول سالهاي اخير در مورد آثار اين هنرند در حراجي ها رخ داده همچنان به حضور و رشد خود در نمايشگاه ها و حراجي ها داخلي و خارجي ادامه مي دهد.
