"هيچ زن هنرمند خوش قريحه و برجسته اي در طول تاريخ هنر وجود نداشته است." جمله اي بود که يک روز صبح هنگاميکه به محل کار خود مي رفتم از راديو شنيدم… جمله اي بود که خانم مجري ادا کرد و مي خواست نظر شنوندگان را بداند.
همين امر باعث شد موضوع کارهايم شود…
بهاره چرتابي اصل، هنرمند منتخب فراخوان "طبيعت، گل، اقيانوس" در گفتگو با خبرنگار گالري آنلاين در رابطه با موضوع آثار خود که اغلب فيگور انسان به ويژه زن است، توضيح داد:
از آنجا که من يک زن هستم و در مسير زندگي خود با تمام مشکلاتي که يک زن مي تواند در محيط کار، جامعه، درس و تحصيل و … دست به گريبان است روبه رو شده ام ليکن اين راهي بود که به صورت ناخودآگاه در طراحي ها و نقاشي هايم نمود پيدا کرد.
از سال 91 تا سال 95 به صورت پيوسته روي اين موضوع کار کردم به طوريکه آن را موضوع پايان نامه کارشناسي ارشد خود قرار دادم و به جز مواردي جسته و گريخته که به موضوعات ديگر پرداخته ام تا تجربه هاي جديدتري در حيطه کاريم کسب نمايم اما اغلب کارهايم با محوريت روي همين موضوع بوده است.
اين هنرمند در ادامه افزود:
در حال حاضر روي پروژه اي ديگر در حال کار هستم که از نظر موضوع نزديک به همين مجموعه است اما از نظر تکنيک و نوع ارائه متفاوت هستند.
وي معتقد است چنانچه در مرحله اي براي ارائه بهتر و نشان دادن مفهوم مد نظر لازم باشد از هنرهاي جديد استفاده کند، حتما اين کار را انجام خواهم داد.
چرتابي در رابطه با سير مسير خلق يک اثر هنري از ايده تا اجرا مي گويد:
به نظر من هر شخصي در مسير کاري اش به يک سري ايست هايي برخورد مي کند و در مسير کار من هم اين موضوع وجود داشت. مثلا براي نشان دادن قدرت جسمي زن که در بسياري از مواقع بسيار کمتر از مردان پنداشته مي شده است از اغراق در اندام فيگورها استفاده کردم که در عين حال براي نشان دادن زنانگي سعي نمودم تا در آن اندام ظرافت و زيبايي را تصوير نمايم.
اين هنرمند از عوامل تاثيرگذار بر ذهنيت خود در خلق اين آثار بيان کرد:
همان طور که اشاره کردم تفکراتي مانند مادر فقط زايشگر نيست، من ضعيف و ضعيفه نيستم و … جرقه هايي بود که اين سوژه را در مسير کاري من قرار داد و براي رسيدن به اين مفاهيم، از اين راهکار استفاده کردم که البته تجربيات اساتيد گرانقدرم از جمله استاد ابوالفضل همتي آهويي و استاد حسينعلي ذابحي و … در اين مسير بسيار راهگشاي موانع کاري ام بود، برايم بسيار با ارزش بوده است.
يکي از ثمره هاي هنر و نقد فمينيستي اصطلاح نگاه خيره مردان است. آنکه نگاه مي کند فعال است و آنکه نگاه مي شود منفعل است. ديده شدن لذت بخش است اما بايد بخواهي که ديده شوي. آنچه که مي خواهي لذت بخش است هنگاميکه به دست مي آوري… اما آزاردهنده است وقتي نخواهي و با زور درگير شوي… اينها از تفکراتي هستند که در نقد فمينيستي با آن روبه رو مي شويم و من نيز در اين مجموعه آن را دنبال نمودم.
اين موضوع يکي از موضوعات باب و به روز نه تنها ايران بلکه کل جهان است و من هم به عنوان عضو کوچکي از جامعه با تنها ابزاري که دارم به اين موضوع که مشغله فکري خودم و اطرافيانم (چه زن و چه مرد) مي باشد پرداختم.
در استيتمنت آثار اين هنرمند آمده است:
زادن، پروراندن، به بلوغ رساندن بدون هيچ انکاري بدون هيچ چشم داشتي
مسوليت سنگيني است
خود را فراموش مي کند
اما امروز در حال تغيير است
من ضعيف و ظريف تغيير مي کنم. تصميم گرفتم که تصميم بگيرم. يک فرد هستم.
هيچ ندانستم اما ياد گرفتم که آزاد باشم و با صداي بلند آواز بخوانم.
مادر فقط زايشگر نيست .
من فقط زايشگر نيستم . در هنگام هجوم طوفان هاي شديد و ناگهاني از زندگي حمايت مي کنم… چطور ناديده مي گيرند.
وقتي تمامم ترک خورده است..
هيچ زن هنرمند خوش قريحه و برجسته اي در طول تاريخ هنر وجود نداشته است . اين جمله اي بود که مدت ها در بعضي از اقشار جامعه از باسواد و تحصيل کرده تا نکرده شنيده ام.
همين امر باعث شد موضوع کارهايم شود. چنين چيزي چطور ممکن است..
يکي از ثمره هاي هنر و نقد فمينيستي اصطلاح نگاه خيره مردان است. ايده نگاه خيره مردان از طرفي به نظريه روانکاوي نيز مرتبط مي شود.
آنکه نگاه مي کند فعال است و آنکه نگاه مي شود منفعل است.
ديده شدن لذت بخش است اما بايد بخواهي که ديده شوي . آنچه که مي خواهي لذت بخش است، هنگاميکه به دست مي آوري…
اما آزار دهنده است وقتي نخواهي و با زور در گير شوي…
بانو از خودت دست نکش
خودت چتر باش
خودت ابر باش
خودت باران
شک نکن خدا نابغه بوده که تو را آفريده
بيخيال بنده هايش که دنياي زنانه ات را ناديده گرفتند