“رسم روزگار چنين است”

به قلم: سعيده قرشي؛ معمار، پژوهشگر

“بله رسم روزگار چنين است ”. جمله‌اي كه با تواتر بالايي پس از هر مرگ در كتاب “سلاخ خانه‌ي شماره‌ي پنج”  تكرار مي‌شود. اثري درام با دست‌مايه‌هاي طنز تلخ که توسط ونه‌گات نويسنده‌ي معاصر امريکايي كاركردگرا كه براساس انديشه‌هايش اين كتاب را نوشته است و مرگ را به سخره مي‌گيرد.

در اين کتاب پس از بازگو كردن مرگ دلخراش انسان يا انسان‌ها، مرگ دست‌مايه‌ي طنز مي‌شود انگار نويسنده قصد دارد با مرگ شوخي كند  و به شکلي تکرار آن حالت طنزگونه‌ي اثر را تشديد کرده است. مخصوصا در جايي که براي از بين رفتن حشرات و شپش هم اين جمله را به کار مي‌برد!

ونه‌گات با داستان ترالفادورها به جامعه‌ي مدرن نيز خرده مي‌گيرد و انسان‌هاي امروز را در باغ وحش‌هايي مدرن سكني گزيده مي‌داند، جايي که نه تنها ما بلکه اکثر پيشرفت‌هاي تکنولوژيکي قابل افتخارمان طول عمر را بر آنچه باعث ارزشمند شدن زندگي مي‌گردد ارجحيت بخشيده‌ايم و شهرها با ناديده گرفتن نوعي از شهروندان هر ساله آنها را به "رسم روزگار" مي‌سپارند.

يک گام که از "رسم روزگار" به عقب برگرديم، در تقسيم‌بندي دوره‌هاي طبيعي زندگي به سالمندي مي‎‌رسيم. مسئله‌اي که امروز با بهانه‌ي روز سالمند و دهه‌ها با فوريت دگرديسي ساختار جمعيتي به آن پرداخته مي‌شود.

در نگاه به سرشماري نفوس و مسکن ايران در گذر سال‌هاي 1335 تا 1385 و هرم‌هاي سني ارائه شده توسط سازمان آمار و اطلاعات در سال‌هاي ذکر شده، روند خاصي توجه را به خود جلب مي‌کند. اين روند که زاده‌ي توسعه يافتگي است در کشورهاي در حال توسعه نظير ژاپن، آلمان، انگلستان و تعدادي  ديگر در سال‌هاي 1995 تا کنون نيز به چشم مي‌خورد. روندي که دگرديسي ساختار جمعيتي و يا پديده‌ي سالمند شدن جامعه نام دارد.

در سال 1950  نزديک به 205 ميليون نفر سالمند در سراسر جهان وجود داشت، 50 سال بعد شمار افراد سالمند سه برابر شد و به 606 ميليون نفر رسيد. در نيمه‌ي اول قرن حاضر نيز، پيش‌بيني مي‌شود که جمعيت سالمند در جهان در سال 2050 به دو ميليارد نفر برسد. در اين بين سهم تعدادي از کشورها پر رنگ‌تر است. کشورهايي نظير ژاپن، آلمان، انگلستان و امريکا ساليان درازي است که پديده‌ي سالمندي را تجربه نموده‌اند و راهکارهايي در تعديل چالش‌هاي پيش روي اين قضيه ارائه داده‌اند. راهکارهايي در جهت چگونگي کنترل سالمندي جمعيت و چگونگي بهبود کيفيت زندگي سالمندان با توجه به بحران پيش رو.

کيفيت زندگي سالمندان يک مفهوم چند بعدي است که همه­ي ابعاد آن به يکديگر وابسته و ناظر بر سه جنبه‌ي متفاوت و در عين حال مرتبط مي‌شود. اين سه حيطه شامل بعد جسمي، رواني، اجتماعي است.

 بعد جسمي به بيماري‌هاي دوران سالمندي درمان و پيش‌گيري آنها و توانايي در انجام فعاليت‌هاي روزانه بستگي دارد. بعد اجتماعي به انزوا و وابستگي، روابط با خانواده، افراد و محيط‌هاي اجتماعي و ايفاي نقشي فعال در اين حوزه‌ها وابسته است و بالاخره بعد رواني در ارتباط با مقولات رواني و هيجاني شامل کيفياتي نظير امنيت، تعلق، حريم، خلوت، قلمرو، آزادي، ترس، خوشي، عزت نفس و رضايت را در بر مي‌گيرد. ارتباط تنگاتنگي بين ابعاد روان شناختي وساير ابعاد کيفيت زندگي سالمندان وجود دارد.

تا سال 1987 پيشرفت اندکي در توسعه‌ي طراحي‌ها براي محيط‌هاي مرتبط با سالمندان وراي بيمارستان‌هاي سنتي در تمام دنيا و حتي کشورهاي توسعه يافته انجام شد. اما با ظهور قانون 1987، مجريان خانه‌ي سالمندان

نياز به در نظر گرفتن حقوق، خودمختاري، انتخاب، کنترل و کرامت سکنه داشتند. بسياري از مجريان پيش‌رو اين را به عنوان يک تعهد براي تغيير شايان الگو طراحي بنيادي محيط فيزيکي برداشت کردند. بنابراين توجه به کيفيت زندگي سالمندان، تبديل به يک ضرورت براي طراحي فضاهاي زيستن آنها شد. حتي تحقيق يا راهنماي کوچکي براي کمک مجريان تجهيزات و طراحان ارائه شد تا نشان دهد منظور از زندگي همراه با کيفيت چيست.

برخي سراهاي سالمندان براي ساکنين، خانواده‌ها و کارکنان پرسش‌نامه‌هايي آماده کردند تا به فهم اين که از نگاه آن­ها انتخاب‌کنندگان چگونه ديده مي‌شوند کمک کند. اين قضيه تا حدي مفيد بود، اين پرسش‌نامه‌ها اطلاعات جديدي در راستاي محيط فيزيکي مهيا مي‌کردند. اطلاعاتي نظير اينکه چه فضاهاي ديگري به جز مکاني براي خوابيدن و خوردن براي سالمندان مورد نياز است. تحقيقات به طور جزئي در بسياري از ابعاد رواني-اجتماعي به کيفيت زندگي مانند کرامت، استقلال و مشارکت و همکاري در فعاليت اشاره مي‌کرد.

بنا به تعريف کيفيت زندگي به عنوان «درجه‌اي از رفاه حس شده توسط يک فرد يا گروهي از مردم» بيان مي‌شود. اين امر ناظر بر دو جنبه‌ي فيزيکي و روانشناختي است.

تعاريف فيزيکي رفاه شامل سطح سلامت و امنيت است. ابعاد روان‌شناسانه‌ي رفاه که بالاترين پتانسيل براي آگاهي شيوه‌اي که محيط­هاي فيزيکي براي مراقبت بلند مدت تصور مي‌کنند، پيشنهاد مي‌شوند. اين جريان شرح مي‌دهد که يک حالت از بودن است که فرد غوطه‌ور در يک فعاليت است تا حدي که گذر زمان را از دست مي‌دهد. اين اغلب با فعاليت‌هاي ورزشي در ارتباط است که تمرکز و تلاش بسيار و احساس رقابت را به همراه دارد. اين مقوله در فضاهاي مذهبي، به عنوان حالت خلسه، نيز وجود دارد. تجربه‌ي بودن در هارموني با آنچه ما آرزو، فکر و احساس مي‌کنيم، در لحظه بودن، به نوعي که، از خود بي خود شويم و با فعاليت در دست، حس زمان از بين رود. همه‌ي ما شنيده‌ايم که زمان وقتي لذت مي‌بريد فرار مي کند. اين رضايت که نتيجه‌اي از جريان تجارب است ميزان درستي از کيفيت زندگي را مهيا مي‌کند.

گفته مي‌شود سالمندان به گذران وقتي اين چنيني نيازمندند. تصور کنيد گذران وقت در شهر براي سالمند چنين تجربه‌اي را به همراه داشته باشد.

سازمان بهداشت جهاني تعريفي از شهر دوست‌دار سالمند ارائه مي‌دهد و آن را شامل آن دسته از فضاهاي شهري مي‌داند که توزيع خدمات عمومي در آنها به گونه‌اي است که حداکثر تناسب را با نيازها و محدوديت‌هاي افراد سالمند دارد. مطابق اين تعريف، خدمات حمل ونقل، امور اداري، شبکه‌هاي مخابراتي و ارتباطات رسانه‌اي، ساخت‌وساز اماکن و طراحي معماري شهري، خدمات فرهنگي و بهداشتي به شکلي ارائه مي‌شود که سالمندان بدون وابستگي يا با دريافت حداقل کمک از سوي ديگران بتوانند از آنها بهره‌مند شوند.  

به طورکلي، سازمان بهداشت جهاني هشت شاخص و مؤلفه‌ي اصلي را به عنوان معيارهاي جهاني شهر دوست­دار سالمند درنظر مي‌گيرد که بعضي از کشورهاي توسعه‌يافته از آنها فراتر رفته‌اند. اين شاخص‌ها عبارت‌اند از: شاخص‌هاي فضاهاي باز شهري، ساختمان‌ها و مکان‌هاي عمومي، شاخص‌هاي حمل‌ونقل، شاخص‌هاي ايمني و سهولت تردد، شاخص‌هاي احترام اجتماعي، شاخص‌هاي مشارکت و روابط اجتماعي، شاخص‌هاي بهداشت و درمان و شاخص‌هاي فرهنگي و تفريحي.

تحقيقات جامعي در سال 2006 روي فـضاهاي مناسب براي سـالمندان در كـشور انگلـستان صـورت گرفت. ايـن تحقيـق که بـه صـورت ميـداني بـود  به صورت مشاركتي انجام گرفت و بـا اسـتفاده از روش‌هـاي مـصاحبه‌ي عميـق و پرسشنامه، مولفه‌هاي كليدي در ايجـاد فـضاي شـهري دوست‌دار سالمندان تعيين شدند.

بر اساس نتايج شش اصل كليدي طراحي حاصل گرديـده است:

آشنايي: در واقع سالمندان از مـشكلات حافظـه‌ي كوتـاه­مـدت رنـج مي­برنـد، لـذا تكـرار منـاظر آشـنا در شـهر بـه آنهـا در مسيريابي كمك مي‌كند اين مساله در مورد مبلمان شهري به سبك‌هاي مدرن نظير نيمكت‌ها و سطل‌ها، كيوسك‌هاي تلفن و پناهگـاه‌هـاي اتوبوس جديد نيز مي‌تواند برايشان آزار دهنده باشد .

خوانايي:  مـردم معمولاً يك نقشه­ي ذهني از مسيري كه مي‌خواهند در طي آن پياده‌روي كنند تجسم مي‌كنند اما سالمندان علائمـي را كه در مسير با آن مواجه مي‌شوند را هم در ذهنـشان مرور مي‌كنند.

قابل تشخيص بودن: سالمندان با سبك‌هاي ساده و گويا ارتباط برقـرار مي‌كنند و براي مثال ساختمان‌هـاي مـدرن كـه ممكـن است ورودي و نماي واضح و آساني نداشته باشند براي آنها دشوار تلقي مي‌گردد. يکي از نيازهاي اساسي انسان احساس تعلق به فضاي زيستن است اگر اين نياز اساسي مورد بي‌توجهي قرار گيرد آينده‌ي ارتباط انسان و محيط دربرگيرنده‌ي آن به بي‌تفاوتي سوق خواهد کرد. نتيجه‌ي آن، انساني مي‌شود که شهر براي او در مقام فضاي گذر تنزل يافته و حس تعلق به مکان در او از دست رفته­است.

در دسترس بودن: در دسترس بودن خدمات مختلف در شهر براي سالمندان از موارد حائز اهميت است. زيرا در دسترس نبودن امکان ترد شدن سالمندان را به همراه دارد.  

راحتي: وجود فضاهايي براي نشـستن و رفـع خـستگي، وجود توالت‌هاي تميز و در سطح هموار، هم‌سطح كردن سطوح و استفاده از شيب‌هاي ملايم و رمپ به جاي پله، پله‌هاي برقي در پل‌هاي عابر هوايي يا مسيرهـاي زيرگذر.

امنيت فضا:  امنيت به احساس لذت از محيط بـدون تـرس باز مي‌گردد. اختلالات ديـد ضـعيف و راه رفـتن لـرزان موجب بروز احتمال افتادن سالمندان مي‌شود. همچنـين برخي از آنها از مورد حمله قرار گرفتن به خـصوص در شب مي‌ترسند.  

شهر بايد دربرگيرنده و پذيراي حضور سالمندان باشد. تفاوت بين تنهايي و انزوا در اينجا بسيار مشهود خواهدشد. «انزواي اجتماعي يک ارزيابي عيني براساس تعداد تماس­ها و ارتباطات اجتماعي با خانواده و جامعه است. اما تنهايي يک ارزيابي ذهني براساس احساس نامطلوب از دست دادن و ترد شدن است». ترد شدن سالمند توسط شهري که در آن زندگي مي‌کند و احساس نوعي فاصله و ناتواني در حضور موثر در شهر اثرات مخربي بر سالمند به عنوان يک شهروند خواهدداشت.  

جاي طرح دو پرسش اساسي وجود دارد که با وجود دگرديسي ساختار جمعيت در کشور آيا شهرهاي ما پذيراي سالمندان است؟ فاصله‌ي ويژگي‌هاي شهر دوست‌دار سالمند با شهرهاي کنوني تا چه حد است؟

منابع

  • بوند، جان؛ کورنر، لين (1389)، "کيفيت زندگي وسالمندان"، ترجمه محققي کمال، چاپ اول، نشر دانژه، تهران.
  • حسيني، سيد احمد. شير محمدي، حميده. مهران فر، ماندانا. مطالعه تطبيقي سياست هاي مربوط به سالمندان و مراقبت هاي خانگي در نظام هاي رفاهي انگلستان و هلند. 1394
  • دباغ ،امير مسعود. اصول طراحي مسکن سالمندي با رويکرد روانشناسي محيط. ميلاد الفت. ناشر تخصصي معماري و شهرسازي.
  • زارع ،بيژن و زارع مرضيه. سالمند شدن جمعيت و ضرورت سياست‌گذاري و برنامه‌ريزي ، مجله علوم اجتماعي ، شماره۵۸، دي ۱۳۹۱

اين مطلب پيش از اين در روزنامه دوات/ زيبا شهر رشت به چاپ رسيده است.

پیمایش به بالا