"همه مواد خامي که حافظه را پر کرده، به نظم کشيده مي شوند، مرتب و هماهنگ مي شوند و همان فرايند آرماني شدن را از سر مي گذرانند که محصول تيزبيني کودک گونه است. تيزبيني جادويي اي که به سبب معصوميت چنين است." (شارل بودلر، نقاش زندگي مدرن)

شيء در جايگاه يک کودک که تجربه زندگي در سال هاي ۵۷ تا ۶۷ را دارد، در نمايشگاه طبيعت بيجان ۱+۱۲ که به همت کارگروه انجمن هنرمندان نقاش و کيوريتوري عيسي جباري برگزار شده است، خود را نمايان ميکند. اين نمايشگاه ميپردازد به دوره خاصي از تاريخ يک کشور که رويداد هايش سبب شده لحظات و تجربه هايي مشترک ميان مردمان آن شکل بگيرد و حتي شايد اشياء نيز در اين ميان معني اي مشترک پيدا کرده باشد.
اين تجربه براي کودک و نوجوان آن روزها بسيار متفاوت تر بوده چرا که کودک به واسطه خيال آزادش ميتواند با اشياء ارتباط ويژه برقرار کند و گاهي تنها دلخوشياش شود در روزهاي تاريک … بهانه اي بشود تا لحظاتي از زندگي لذت ببرد و فراموش کند، صداي آژير خطر چند دقيقه قبل را …
شيء ميتواند فراتر از يک تعريف کاربردي باشد. اشياء محيطِ اطراف ما در لحظات احساسي، شاد و غمگين در کنارمان هستند و ممکن است در چنين لحظاتي در کنار پدران و مادران ما در گذشته يا فرزندان ما در آينده نيز باشند. حتي شايد وجودشان درکنارمان آرامش قلبي همراه بياورد يا لبخندي برلب و يا اضطرابي نهفته. رنگ ها، تصاوير، صداها و حتي گرمي و سردي روزهايي را برايمان زنده کند که لحظه اي از زمان و مکان حال خارج شويم و در جايي ديگر سير کنيم.
اينچنين ميشود که يک عنصر مادي ميتواند فراتر از توصيف خود به عنوان يک شيء وارد جريان روحي و حسي يک فرد شود.
درنمايشگاه طبيعت بيجان ۱+۱۲ روايت هنرمندان از شيء اي را ميبينيم که جريانات فکري و عاطفي آنها را از تجربهي کودکي در دهه ۵۰ و ۶۰ در برگرفته است.
تصويري از جهان که براي هنرمند از آن روزها باقي مانده، جايي تيره، جايي با دريچه اي از اميد و در جايي رنگ پايان برنامه تلوزيون را به خود گرفته که به شکل حجم يک بشکه نفت مچاله شده در ميانه گالري مميز خانه هنرمندان ايران توجه را جلب مي کند.

تجميع حس هاي متضادِ لذت لحظات کودکي در کنار شرايط پر فشار زندگي ويژگي مشترکي است که در اغلب آثار اين مجموعه ديده ميشود. چه اثري که در فضايي سنگين عناصر بصري و رنگ هايش را کنار هم چيده چه اثري که دريچه اي از اميد را در خود راه داده است، در هر حالت لذت هاي ظريف و حساس لحظه هاي کودکي در تيره ترين فضاها نيز رگههايي از خود را نشان ميدهد. چرا که تشنگي کودک براي لذت از زندگي سيراب نشدني است و به جستوجوي لحظه اي شادماني آنرا در تاريک ترين زاويه هاي زندگي پيدا ميکند.
"آگاهي حالتي از شناخت است که شامل سوبژه و چندين اُبژه ميشود که ممکن است وجود مطلق نداشته باشند." با توجه به اين ديدگاه فلاسفه ي مدرن همچون رنه دکارت، ميتوان گفت، درگيري هنرمند در سالهاي ۵۷ تا ۶۷ با مسائل جهان اطراف تعيين کننده نمود بصري نهايي اثر شده است و در نهايت طعم روزگاري از تاريخ به زبان کودکِ سي يا چهل سال پيش روايت مي شود.

شيء بسياري از ويژگي هاي خود را از ذهنيت و خصوصيات فرد يا افرادي که با آن در ارتباط بوه اند دريافت ميکند. در اين مجموعه نيز اجسامي چون گوشي تلفن و يا دوربين عکاسياي از آن دوران به عنوان بخشي از برخي آثار به چشم ميخورد که با خود پرسش هايي را به دنبال دارند، اينکه اين دوربين در دست چه کساني بوده و چه سوژه هايي شکار کرده؟ چه صداها و خبرهايي را چه کساني با آن گوشي بهم رسانده اند؟

چيدماني در گالري زمستان برپا شده که گلهاي سياه در مقابل تعداد کثيري از عکس هاي انقلاب روي ديوار نصب شده اند و مخاطب را دعوت به قدم زدن در کنار خود ميکند. تجربه اش را هم که نداشته باشيم ميتواند قدري برايمان حس جستجوي گمشده اي را زنده کند.

طرح اشياء در کُنجي از خانه، نگارينه هايي منقوش بر بدنه ي بمب هايي که به زمين فرود مي آيد در غالب يک اثر چيدمان و يا تصوير استخوان هايي که حاصل کابوس کودکي هنرمند از ديدن بياباني مللو از جسد بوده است، از جمله آثاريست که در اين مجموعه ديده ميشود.

هنرمند اين قابليت را دارد که دريچه اي ميان دنياي درون و جهان بيروني وجودش بگشايد و در لحظه اي خارج از تعريف زمان و مکان، به واسطه مفاهيم عناصر بصري و يا استفاده از عناصر سمبوليک ضمن نشان دادن فشار و رنجشي که کودکِ روزگار جنگ تجربه کرده است، درک لحظه يک حس لذتِ لمس شده از وجود يک شيء در زندگي گذشته اش را با مخاطب شريک شود. هر چند اغلب بازي با عناصر بصري، نور و سايه و ترکيب بندي ها براي هنرمند در لحظه اي از ناخودآگاه و بدون نقشه آگاهانه قبلي اتفاق مي افتد، اما در نهايت شاعرانگي لحظات تلخ و شيرين کودک جنگ و انقلاب در کنار هم به پرواز در مي آيد.
در نهايت نه يک شيء، که يک حس برآمده از ذره ذره يک جسم که در طول زمان و تاريخ شکل گرفته در قالب اثر هنري به مخاطب ارائه شود.
به قلم: فاطمه عبدالله زاده
