در اين بخش شما شروع به يادگيري "زبان هنر" از طريق يک رويکرد ساختاري نسبت به اصطلاحات و مثالهايي مي کنيد که براي توصيف و تحليل هر اثر هنري استفاده مي شود.

اساس اين زبان عناصر هنري است – مواد انتزاعي که شکل خلاقانه اي ايجاد مي کنند. اين بخش از مطلب شامل اکتشاف عناصر هنري زير است:
.نقطه
.تعاريف و کيفيت خط
· اشکال: فضاي مثبت، منفي و مسطح
· روابط شکل و زمينه
.جرم و توده
· فضا
· رنگ: خصوصيات و ترکيب هاي آن
· بافت
درست همانطور که زبان گفتاري مبتني بر حروف بنيادي، اصوات و دستور زبان است، هنر تجسمي مبتني بر عناصر و اصولي است که هنگام استفاده از يکديگر، آثاري را خلق مي کنند که ايده ها و معاني را به بيننده ارتباط مي دهند.
ما مي توانيم از آنها به عنوان بلوک هاي سازنده در هنر تجسمي ياد کنيم. يک ترکيب طرح سازمان يافته از يک تصوير يا يک شي با توجه به قوانين طراحي است. بهترين راه براي درک عناصر و اصول مطالعه آنها در انواع آثار هنري است.
عنصري به نام نقطه
يک" نقطه" عنصر بصري است که همه عناصر ديگر بر اساس آن بنا شده اند. مي توان آن را به عنوان يک مفرد در فضا يا از نظر هندسي ، منطقه اي که دو مختصات در آن قرار دارند تعريف کرد.
هنگامي که يک هنرمند يک نقطه ساده را روي يک سطح (زمينه) مشخص مي کند، بلافاصله رابطه فيگور و زمينه ايجاد مي شود. يعني آنها اثر را در ميانه ي سطح کار آن و هر چيزي که به آن اضافه شود، شکل مي دهند.
خود نقطه مي تواند به عنوان راهي براي ايجاد اشکال مورد استفاده قرار گيرد. به عنوان مثال ، پوينتاليسم نوعي نقاشي است که در اواخر قرن نوزدهم توسط هنرمند فرانسوي Georges Seurat مشهور شده است.
او و ديگران در گروه پوينتيليست نقاشي هايي را با اضافه کردن نقاط – يا نقاطي از رنگ براي ايجاد خطوط، اشکال و فرم هاي درون يک ترکيب ايجاد کردند. به جزئياتي از اثر "La Parade de Cirque" Seurat نگاه کنيد تا ببينيد که چگونه اين کار را مي کند.
ايجاد آن فرايندي پر دردسر اما روشي بود که باعث ايجاد رويکرد هاي جديد در مورد رنگ و شکل مي شد.
تهيه و تنظيم: حسام زمانپور
