آيا هنگام تماشاي يک نمايشگاه هنري برچسب هاي ديوار را مي خوانيد؟ دوست داريد اطلاعات زيادي را در کنار اثر هنري دريافت کنيد و يا بيشتر مايل هستيد خود آثار هنري با شما صحبت کنند؟

به گزارش گالري آنلاين، ArtsHub در جستجوي پاسخ به اين سوالات با تعدادي از متخصصان موزه هاي هنري تماس گرفت تا بپرسد که روندهاي امروزي چيست و آيا آنها موفق ترين فرمول را پيدا کرده اند؟
چه چيزي يک برچسب ديواري خوب را مي سازد؟
ميراندا والاس، متصدي ارشد پروژههاي نمايشگاهي بينالمللي در گالري ملي ويکتوريا ، ملبورن ميگويد که گالري تصميم اخير خود را گرفته است تا طول برچسبهاي ديواري خود را از 200 کلمه – با اصطلاحات تخصصي هنري فراوان به حدود 100 کلمه و به صورت دوستانه تر برساند.
برچسبها بايد مخاطب هايي که تازه وارد عرصه هنر شده اند و پيش زمينه اطلاعاتي زيادي ندارند را در نظز بگيرد. اما همچنين نبايد برچسب ها را به عنوان تنها منبع اطلاعات در نظر گرفت. والاس تاکيد ميکند ما اغلب يک سايت کوچک براي يک نمايشگاه و يک راهنماي صوتي داريم، بنابراين اين لايههاي اطلاعاتي اضافي وجود دارد.
معاون مدير موزه چاو چاک وينگ CCWM، سيدني دکتر پل دانلي ميگويد که CCWM قطعا حداکثر طول را براي همه برچسبها دارد و افزود که طنز نيز ميتواند به جذب بازديدکنندگان کمک کند.
کيوريتورها متخصصاني هستند که اغلب در مجموعههاي خود زندگي ميکنند و چيزهاي زيادي براي اشتراکگذاري دارند. اما شعار من اين است که اگر بازديدکنندگان بخواهند کتابي بخوانند ترجيح مي دهند بنشينند!
دانلي ميگويد: «نوشتن ليبلها يکي از لذتبخشترين اما سختترين بخشهاي کيوريتور بودن است. تبديل عناصر مهم به حياتي ترين و در دسترس ترين اطلاعات، در عين جذابيت (حتي طنز!) و در حد کلمه، نياز به تمرين دارد. يک ويرايشگر خوب هميشه تفاوت را ايجاد مي کند.
مگان مونته مانند والاس و دانلي، مدير گالري Ngununggula در استراليا، معتقد است که برچسب هاي ديوار بايد کوتاه باشند. او ميگويد: "بايد جايي براي افرادي که برچسبهاي ديوار را ميخوانند وجود داشته باشد تا آنچه را که خودشان به آن نگاه ميکنند تفسير کنند، اما ارائه مقدمه يا پيشنهادي براي آنچه که به آن نگاه ميکنند نيز مهم است." گالري معمولاً دوست دارد صداي هنرمندان را از طريق آن بيانيهها و برچسبهاي توسعه يافته منتقل کند.
مونته ادامه مي دهد: «مردم تمايل دارند از فضاهاي گالري عبور کنند. آنها فقط مدت زمان کوتاهي در آنجا هستند، بنابراين در حالي که ما برچسب هاي کوتاه تري را انتخاب مي کنيم، اگر فرصتي براي اطلاعات بيشتر وجود داشته باشد، هميشه خوب است – ما دوست داريم از کدهاي QR [پاسخ سريع] استفاده کنيم.'
گاي ريچاردز اسميت اين مکالمه را در کارتون خود براي Artnet News (نوامبر 2022) به تصوير کشيد، "اگر هنر فقط بعد از خواندن متن ديوار معنا پيدا کند همچنان خوب است ؟"

برچسب هاي ديجيتال و کدهاي QR
،مدير مرکز هنر آسيايي استراليايي معاصر در سيدني Thea-Mai Baumann ، معتقد است که برچسب هاي ديواري بايد قابل اشتراک گذاري باشند. بايد چيزي در برچسب وجود داشته باشد که اشتراک گذاري ايده را تشويق کند. به اعتقاد او متن آموزشي نصبشده کنار اثر جذابيت ندارد و اطلاعات ميتواند به صورت GIF يا يک کد QR باشد.

باومن ادامه مي دهد که او همچنين طرفدار کدهاي QR است. اين به اين دليل است که من زمان زيادي را در چين کار کرده ام و وي چت منبع عظيمي است که همه مخاطبين اطلاعات را از طريق کد QR به اشتراک مي گذارند.
کدهاي QR نحوه اشتراک گذاري اطلاعات در محيط گالري را تغيير داده اند.
مونت موافق است: «استفاده از کدهاي QR فوق العاده است. آنها به دليل ماهيت تعاملي يک راه بسيار عالي براي جلب مشارکت مردم و شرکت بيشتر در نمايشگاه هستند، اما اين به اين معني است که مردم مي توانند مقاله اي را دانلود کنند و بعداً بخوانند.'
فرکانس، طراحي و پايداري
والاس مي گويد که هنگام سرپرستي نمايشگاه باغ مونه: موزه مارموتان مونه، پاريس (2013)، همکارانش در خارج از کشور گفتند که قانون کلي آنها اين است که از هر سه اثر هنري، يک اثر برچسب مي گيرد. ما از هر سه دو تا را انجام مي دهيم، يعني حدود 70 درصد از کارها. مخاطبان استراليايي بسيار بيشتر از آمريکاي شمالي مطالعه مي کنند.
والاس ميگويد پانلهاي آموزشي NGV که يک نمايشگاه يا مضامين ديوار را معرفي ميکنند، حدود 250 کلمه هستند و اضافه کرد که گالري طراحي برچسبهاي خود را نيز تغيير داده است. آنها قبلاً واقعاً کوچک بودند، در اتاقهايي که عموماً تاريکتر بودند. امروز ما به دنبال يک اندازه امتياز هستيم.'
پرتره 23 که در آخر هفته گذشته (جمعه 10 مارس) در گالري پرتره ملي در کانبرا افتتاح شد، ويژگياي از برچسبهاي ديواري خود را ايجاد کرده است که در مقياس و به عنوان يک عنصر گرافيکي در طراحي نمايشگاه ارائه شده است.

ساندرا بروس، مدير نمايشگاهها و مجموعهها در گالري پرتره ملي، ميگويد: «ما ميخواستيم مطمئن شويم که از طراحي نمايشگاه لذت زيادي ميبريم و با Portrait23 از رنگ و مقياس براي آموزش استفاده کردهايم تا لايه ديگري را در کنار يک لايه ديگر ارائه کنيم.
بروس مي گويد ما کلمه نوشته شده را روي ديوار در کنار آثار هنري داريم و برنامه اي داريم که مردم مي توانند از طريق يک کد QR به آن دسترسي داشته باشند و همچنين توضيحات صوتي خواهيم داشت. ما فقط از روش هاي مختلف براي جذب مخاطبان خود استقبال مي کنيم.
همچنين Ngununggula's Monte با فاصله گرفتن از استفاده از برچسب هاي ديواري در مقياس بزرگ، مي گويد که گالري مسير پايدارتري را در پيش گرفته است. ما هرگز برچسب Corflute يا Foam Core انجام ندادهايم، معمولاً به دليل محدوديتهاي زماني. و هنگامي که ما برچسب هاي چسبنده را امتحان کرديم، گران بود و آنها سقوط ميکرند، بنابراين ما به استفاده از آهن ربا روي آورده ايم. اين بسيار آسان است و هيچ هزينه اي ندارد و در صورت نياز مي توانيد برچسب ها را تنظيم کنيد. تکه هاي فلزي را به ديوار مي چسبانيم و سپس از آهنرباها براي نگه داشتن برچسب ديوار در جاي خود استفاده مي کنيم. اين به دليل عدم امکان چاپ برچسب ها به موقع به وجود آمد.
نياز به صداهاي متنوع در برچسب هاي ديوار
دانلي در صحبت از Chau Chak، که در يک محيط دانشگاهي قرار دارد، ميگويد: «موزهها با خيالي آسوده از اين باور که ما فضاهاي خنثي هستيم، به حرکت در آمدهاند – هميشه يک چشمانداز وجود خواهد داشت و ناگزير برخي از نمايشگاهها سياسيتر و قطبيتر از بقيه هستند. نکته مهم اين است که تغيير فلسفي موزهها که ميدانند ما نگهبان مجموعهها هستيم، نه مالک، به پذيرش ديدگاههاي متعدد و ترويج صداها يا «حقايق» متفاوت کمک کرده است.
او مي گويد که در CCWM آنها اين مسئوليت را بسيار جدي مي گيرند. «نمايش سفيران CCWM از مجموعههاي بومي، هشت مورد در چهار طبقه موزه را در بر ميگيرد و با صداي هر جامعهاي که موارد را نشان ميدهد تفسير ميشود.» او همچنين از مشاوره با بزرگان يولگو و برچسب هاي دو زبانه براي نمايشگاه مهم، صحبت مي کند.
صداي آنها از طريق فونت بزرگتر در متن قرمز اولويت داشت و بنرهاي موضوعي بزرگ نقل قول هاي مستقيمي را درج مي کردند که به طور مناسب بر فضاي نمايشگاه تسلط داشتند. او مي افزايد: نمايشگاهي در برنامه ريزي با تمرکز بر شرق شناسي، ترجمه هايي به زبان عربي و با مشارکت جامعه عربي را به نمايش خواهد گذاشت.
اين موضعي است که دکتر ميشل استيونسون از موزههاي ويکتوريا نيز تکرار کرده است: «اخيراً موزههاي ويکتوريا نمايشگاهي را با همکاري يکديگر برگزار کردند . برچسبها و نقلقولها به زبان انگليسي و يوناني بودند.
او ادامه ميدهد: معمولاً متصدي، برچسبها را براي نمايشگاههاي توسعهيافته داخلي مينويسد، اما ما همچنين گاهي براي يک جامعه مينويسيم، يا در شرايط خاص با نويسندگان يا خلاقان خارجي کار ميکنيم. در موزه مهاجرت، بسياري از نمايشگاههاي جديدتر ما از صداي اول شخص زيادي استفاده کردهاند، بنابراين متصدي به جاي تمام متن نمايشگاه، فقط برچسبهاي مقدمه و نماي کلي موضوع را مينويسد. براي مثال، Becoming You داراي 71 داستان اول شخص مختلف به زبان خودشان است.
متصدي ارشد موزه مهاجرت، دکتر مويا مکفادزان، نتيجهگيري ميکند: «به عنوان يکي از روشهاي کليدي تفسيري که موزهها استفاده ميکنند، آموزش ميتواند نقش مهمي در چارچوببندي موزهها به عنوان حقيقتگويان ايفا کند.
آنچه مسلم است اين است که داستان سرايي در حال حاضر در موزهها و گالريها بسيار زياد است و تقريباً همه راهها براي بهترين تعامل قابل بحث هستند.
روند کلي، براي همه متخصصان هنري که ArtsHub با آنها صحبت کرده است، اين است که اين تجربه براي بازديدکنندگان سرگرم کننده و آسان باشد و دوران صداهاي اقتدارگراي هولناک گذشته است.
