
به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، سيدامين بنيجمالي – پژوهشگر هنر کلاسيک – اظهار کرد: سالهاست که در دنيا، حراجيهاي هنري برگزار ميشوند و من آنها را بهعنوان «جام جهاني هنر» ميبينم. آنها در کار خود مداومت دارند، زيرا افکار انساني، احساسات و تجسم برايشان مهم است. اگر بخواهيم به «حراج تهران» جزيي نگاه کنيم و کليات بازار هنري دنيا را ناديده بگيريم، دعواهاي کودکانهاي ميان ما بهوجود ميآيد، کما اينکه بهوجود آمده است. البته اين زد و خوردها و تضارب آرا در نهايت موجب تعالي هنر خواهد شد.
او ادامه داد: واقعيت اين است که ما در زمانهاي نفس ميکشيم که يک تابلو از پيکاسو، به قيمت۵۰۰ ميليارد تومان به فروش ميرود، در حالي که رقم کل فروش «حراج تهران» با ۷۰ تابلو، به ۲۶ميليارد تومان ميرسد. گاهي ما بهعنوان يک ايراني، يک مسلمان يا يک فرد شرقي احساس ميکنيم هنرمان در دنيا جايگاه لايقي ندارد و رقابت در حوزه فرهنگي – هنري را به فرنگيها واگذار کردهايم.
اين پژوهشگر گفت: در اين دوره حراج تهران، يک تابلو از کمالالملک به فروش گذاشته شد و به قيمت يکميليارد و ۱۵۰ميليون تومان خريداري شد که آن را هم اگر با بازار جهاني مقايسه کنيم، قيمت آثار ما خيلي پايين است. اگر اثر «چليپا»ي استاد مرحوم ميرعماد الحسني را بهدليل نبودن خريدار منصف داخلي، به لندن و پاريس ببرند و يک نفر مثلا ۱۰هزار پوند براي خريدن آن پول بدهد، آيا هويت ايراني ما صدمه نميبيند؟
او تاکيد کرد: اينگونه آثار، اعتبار هر ايراني هستند و درست نيست با اين همه دردسر به خارج بروند که آيا خريده شوند يا خير. البته اين آثار حتي اگر به فروش هم نروند، غباري بر دامن هنرمندان آن نمينشيند و همه از کاهلي ماست. ما بايد زاويه و محدوده ديد خود را گسترش دهيم و به رقابتي نگاه کنيم که آثار همه هنرمندان دنيا در آن باشند.
وي درباره راهکار افزايش پيدا کردن قيمت آثار هنرمندان ايراني در بازار جهاني، گفت: اين راهکار برگزاري رويدادهايي مانند حراج تهران است. ما بهعنوان اشخاص ميهندوست بايد اين رويدادها را تقويت کنيم و به آنها بها بدهيم، البته اگر انتقادي هم در اين زمينه هست، مطرح کنيم. البته کساني که به حراج تهران انتقاد دارند، بايد براي حرفشان دليل بياورند و اولياي حراج يا آن را ميپذيرند يا رد ميکنند. در نهايت، اين جامعه هنري است که قضاوت خواهد کرد.
او با اشاره به خريدن تابلوي «اردوگاه همايوني» اثر کمالالملک توسط موزه هنرهاي معاصر در حراج تهران، بيان کرد: شخصي که از طرف وزارت ارشاد، اثر کمالالملک را خريد، دليل خريدش را اينگونه عنوان کرد که اين تنها اثر خلقشده توسط کمالالملک پيش از سفر او به فرنگ است؛ اما من به تابلوي «اردوگاه در کنار رودخانه» به مالکيت موزه مجلس شوراي اسلامي، خلقشده در ابعاد ۶۷*۹۸ سانتيمتر در سال ۱۳۰۰ هجري قمري و تابلوي «دورنماي اردوي همايوني و کوه دماوند» به مالکيت کاخ موزه گلستان خلقشده در ابعاد ۶۹*۸۴ سانتيمتر در سال ۱۳۰۶ هجري قمري اشاره ميکنم؛ اين دو مورد، شبيه تابلوي «اردوگاه همايوني» هستند که توسط موزه هنرهاي معاصر در جديدترين دوره حراج تهران خريده شد.
او يادآوري کرد: کمالالملک در سال ۱۳۱۵ هجري قمري به فرنگ سفر کرد و اين سه اثر، پيش از سفر او به فرنگ خلق شدهاند. اثري که در کاخ – موزه گلستان قرار دارد، بهدليل اينکه در آن کوه دماوند نيز ديده ميشود، ارزش بيشتري دارد؛ اما اثري که در حراج تهران به فروش رفت، دو ويژگي دارد که آن را از دو تابلوي ديگر متمايز ميکند؛ تابلوي «اردوگاه همايوني» در سال ۱۲۹۹ هجري قمري خلق شده و از دو تابلوي ديگر، قديميتر است. همچنين ابعاد آن ۱۰۰*۶۷ سانتيمتر است که از آن دو بزرگتر است.
وي گفت: شايسته است دليلي که وزارت ارشاد براي خريدن اين اثر ميآورد، اين دو ويژگي باشد يا اينکه اعلام کنند، براي احياي «حق اجتماعي دسترسي به هنر» اين کار را انجام داده است. اين يک نظريه عمومي است که بهدليل در دسترس قرار دادن هنر براي عموم مردم، حاکميتها نبايد در وقايع هنري و حراجهاي بزرگ منفعل باشند. من اين خريد را از اين نظر ارج مينهم که آن را ورود حاکميت به عرصه هنر ميبينم. دولت نبايد اجازه ميداد اين تابلو به راحتي به مجموعه مجموعهداران خصوصي وارد شود.
بنيجمالي با اشاره به انتقادهاي مطرحشده درباره خريدن تابلوي کمالالملک، اظهار کرد: عدهاي ميگويند جاي اين تابلو در موزه هنرهاي معاصر نيست؛ اما ما استاد محمد غفاري را در تاريخ هنر ايران بهعنوان مبدأ و منشأ هنر معاصر ميدانيم. او بود که مدرسه صنايع مستظرفه را تشکيل داد و شاگردان زيادي را پروراند. موزه هنرهاي معاصر محفلي بود که جاي خالي کمالالملک بهعنوان آغازگر، در آن احساس ميشد.
او معتقد است: اين تابلو که در حراج تهران به فروش رفت، بهترين اثري بود که دولت مي توانست آن را بخرد و با اين جهش قيمت، ارزش آن در آينده چند برابر ميشود. خريد ديگري که من از آن خيلي خوشحال شدم، اثر آقابالاي نقاش با عنوان «شمسالعماره» بود. احساس افتخار ميکنم که آثار اساتيد نجيب هنر کلاسيک ما به اين حراجي راه پيدا کردند و آبرومندانه به فروش رفتند. با توجه به اينکه از ميان کل آثار اين دوره حراج تهران، ۱۳ عنوان به آثار کلاسيک تعلق داشت، اما اين دو اثر خيلي خوب فروش رفتند که به عقيده من، اين موضوع نشاندهنده اقبال خريداران و مجموعهداران به آثار کلاسيک است.
وي همچنين توضيح داد: آثار کلاسيک ما يکي – دو سال است که به حراج تهران راه پيدا کردهاند و هنوز قيمتها به کف نرسيده است. من پيشبيني ميکنم قيمت اين آثار در دورههاي آينده جهش يابد. از سوي ديگر، براي رواج هنر در شهرستانها، به برگزارکنندگان حراج تهران پيشنهاد ميکنم، هرطور که مصلحت ميدانند، ولو با قرار دادن يک آيتم در هر کاتالوگ، به هنرمندان نجيب شهرستاني که داراي سابقه در استان خود هستند، بپردازند.
او اضافه کرد: انتظار ما از حراج تهران اين است که در هر دوره، يکي – دو تخته قالي اصيل ايراني را که بحق محترمترين هنر ماست، بهعنوان نماد ايران به خريداران و فرهنگدوستان عرضه کند.
