مراسم نکوداشت مسعود عربشاهي در فرهنگستان هنر برگزار شد

مراسم نکوداشت مسعود عربشاهي به مناسبت چهلمين روز درگذشت اين هنرمند، عصر روز گذشته، يکشنبه ۱۲ آبان ماه به همت انجمن نقاشان ايران با همکاري موزه هنرهاي معاصر تهران، فرهنگستان هنر و موسسه فرهنگي، هنري و پژوهشي‌ صبا و با حضور برخي از چهره‌هاي هنري و فعالان عرصه هنرهاي تجسمي در فرهنگستان هنر برگزار شد.

در ابتداي اين مراسم حسين خاني، رئيس موسسه فرهنگي و هنري صبا و معاون فرهنگستان هنر در سخناني ضمن گراميداشت ياد و خاطر زنده‌ياد مسعود عربشاهي، اظهار کرد: بهانه حضور ما يادکرد چهلمين روز فراغ هنرمندي است که پيشگام هنر نوگراي ايران از دهه ۴۰ است. هنرمندي که در جنبش سقاخانه‌اي نقش مهمي داشت و تا آخرين روزهاي زندگي خود کار کرد و اثر دست او زينت بخش بسياري از ساختمان‌هاي تهران است.

او همچنين در بخشي از سخنان خود اعلام کرد که در نمايشگاه آثار زنده‌ياد عربشاهي که به مناسبت چهلمين سالگرد اين هنرمند اين روزها در موسسه صبا برپاست، هفت اثر براي نخستين بار رونمايي شده است.

در ادامه امير راد، رئيس انجمن نقاشان ايران در سخناني کوتاه اظهار اميدواري که هنر زنده‌ياد عربشاهي در آثار هنرمندان آتي نيز متبلور شود.

سپس مهدي حسيني، نويسنده و نقاش که از دوستان قديمي زنده‌ياد عربشاهي بوده است، ضمن بيان خاطرات خود با اين هنرمند مرحوم، درباره اين موضوع که اغلب از عربشاهي به عنوان يکي از هنرمندان جنبش سقاخانه‌اي ياد مي‌شود، اظهار کرد:  هميشه برايم اين سوال مطرح بود که چطور شد که نام آقاي عربشاهي در ميان هنرمندان سقاخانه‌اي ذکر مي‌شود. به هر حال جنبش سقاخانه ويژگي‌هايي دارد که از جمله مهمترين آنها استفاده از علائم فرهنگ شيعي است، اما آثار عربشاهي هيچ‌گاه اين علائم را نداشت. اين در حالي است پيوسته نام او با جنبش سقاخانه عجين شده بود.

اين هنرمند نقاش بيان کرد: به نظرم آنچه آثار او را با جنبش سقاخانه‌اي به صورت ضمني پيوند مي‌دهد، اين است که او از علائم و نمادهاي فرهنگ باستاني مثل کاخ‌ها و معابد کهن استفاده مي‌کرد. در واقع عربشاهي به لايه‌هاي عميق‌تري از فرهنگ باستاني و تصويري ايران توجه نشان داد. اين درحالي است که جنبش سقاخانه‌اي به نماهاي روبنايي توجه و بيشتر جنبه ظاهري دارد، اما ويژگي آثار عربشاهي اين بود که پوسته ظاهر را کنار زد و به فرهنگ باستاني توجه نشان داد.

حسيني يادآور شد که زنده‌ياد عربشاهي فقط نقاش نبود و در ساير حوزه‌هاي هنرهاي تجسمي همچون طراحي نيز سررشته داشت و آثار بسياري خوبي را نيز از خود به جا گذاشت. او از شاگردان فعال محروم محمود اوليا بود که خود او نيز درس نقاشي را از کمال‌الملک آموخته بود. نقاشي‌هاي او در سطوح ملي و بين المللي بسيار شناخته شده بود و همان‌طور که مي‌دانيد يکي از آثار او اخيرا در حراج بنامز با قيمت بسيار خوبي به فروش رفت. 

او همچنين در بخشي از سخنان خود از لزوم توجه به آثار اين هنرمند سخن گفت و با اشاره به اثري از زنده‌ياد عربشاهي که از ديوار پارک طالقاني تخريب شده بود، اظهار اميدواري کرد که اثر دوباره در جاي خودش نصب شود.

حسيني در همين زمينه خاطره‌اي را روايت و اظهار کرد: يکي ديگر از آثار خياباني او سر در يکي از بانک‌ها بود که متاسفانه تابلوي بانک را روي اين اثر هنري زده بودند. خوشبختانه آنقدر به اين موضوع نقد شد که بالاخره تابلوي بانک را از روي اثر برداشتند.

اين هنرمند در پايان سخنان خود يادآور شد: ما در سال‌هاي آخر عمر او متاسف بوديم که در دامن برخي افراد سودجو قرار گرفته است. اما تجربه ثابت کرده است که آنچه مي‌ماند اصالت و فرهنگي است که اين هنرمند براي ما و نسل‌هاي آينده به يادگار گذاشته است.

هادي سيف، نويسنده و پژوهشگر و از دوستان زنده‌ياد عربشاهي از ديگر سخنرانان اين مراسم بود که او نيز برخي از خاطرات خود را با اين هنرمند مرحوم روايت کرد. 

او يادآور شد که به اعتقاد من مسعود چهره متمايزي بود. او راه و رسمي را انتخاب کرد که به همه اين امکان را مي‌داد که داوري‌هاي متعددي درباره او داشته باشند. من او را نقاشي رها و دوستار فرهنگ و هنر سرزميش مي‌دانم. مسعود عربشاهي مورخي بود که با قلم نقش تاريخ باستاني ايران و تمدن‌هاي منطقه را واکاوي کرد. در واقع دنياي او دنياي نقش‌آفريني نبود، بلکه دنياي کاوش کردن و پيدا کردن راز و رمزها بود. 

سيف همچنين با اشاره به سال‌هاي آخر عمر اين هنرمند، بيان کرد: مسعود عربشاهي بايد سربلندتر از ميان ما مي‌رفت. همين موضوه به ما اين نکته را يادآوري مي‌کند که بايد توجه و محافظت از هنرمندان را دوچندان کنيم. مسعود عربشاهي مرگ جسمي دارد، ولي هنرمندان، بزرگان و انديشمندان همچون او هرگز نخواهند مُرد.

حبيب‌الله صادقي، هنرمند نقاش نيز بخش اصلي سخنان خود را به روايت خاطراتي از زنده‌ياد عربشاهي اختصاص داد و اين نکته را در ميان صحبت‌هايش يادآور شد که در کنار او موضوعات بسياري را آموخته است.

او همچنين از لزوم توجه به هنرمندان سخن گفت و تاکيد کرد ستودني‌ها را بايد ستود. هر جايي که کسي هنر يا انديشه دارد يا موسيقي مي‌نوازد بايد او را ستود. در همين راستا ما نيز بايد به هنرمندان کشورمان توجه کنيم. بر همين اساس از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان يکي از مهمترين متوليان اين امر، درخواست مي‌کنم با انجام پژوهشي وسيع‌تر، مجموعه آثار مسعود عربشاهي را نمايش بدهد و کتابي درباره او و آثارش به چاپ برساند.‌

عباس مشهدي‌زاده، هنرمند نقاش نيز از فرآيند حضور زنده‌ياد عربشاهي در عرصه هنرهاي تجسمي سخن و مسيري که طي کرده بود گفت.

او خاطرنشان کرد: مسعود عربشاهي کم‌گو، آرام و سربلند بود. او کارهاي والا، ممتاز و طلايي بسياري داشت. گمان‌ نمي‌کنم ديگر به همين راحتي‌ها فيگوراتيست و نقش برجسته‌کاري همانند عربشاهي به وجود بيايد. هنوز هم کارهاي او براي آينده‌هاي بسيار دوري نو و تازه است.

همچنين سهراب هادي، نويسنده و هنرمند نقاش در سخناني اظهار کرد: اي کاش اين مجلس در زمان حضور مسعود عربشاهي برگزار مي‌شد. او اهل سکوت بود، اما مي آفريد. يکي از ويژگي او عبور از پرسپکتيو بود. آثار او تخت و درست همانند بنياد هنرهاي اصيل ايراني بود؛ چه جرات و عظمتي که اينچنين تخت بيافريني و محاسبات رياضي و هندسه و نور را هم در نظر بگيري!

او اظهار اميدواري کرد که جريان نوگرايي مسعود عربشاهي همچنان در ميان نسل‌هاي آينده هنرهاي تجسمي ايران ادامه داشته باشد.

رامين عربشاهي، فرزند زنده‌ياد مسعود عربشاهي آخرين سخنران اين مراسم بود که در سخناني کوتاه يادآور شد: من آدم خوشبختي بودم که هر سال چند ماهي ميزبان پدر مي‌شد؛ اما الان افسوس مي‌خورم که چرا بيشتر در کنار او نبودم.

او بيان کرد: پدر واقعا عاشق فرهنگ باستان ايران بود. او روح بسيار ساده‌اي داشت و انسان پاکي بود. اما متاسفانه عده‌اي از او سوء استفاده کردند. حيف شد که پدر ناتمام کار خود را گذاشت و رفت.

همچنين در اين مراسم پيام تصويري از غلامحسين نامي، هنرمند پخش شد.

در بخش پاياني اين مراسم نکوداشت نيز بخش‌هايي از فيلم مستندي درباره مسعود عربشاهي به نمايش گذاشته شد.

تعدادي از آثار اين هنرمند نيز در گالري استاد لرزاده موسسه فرهنگي هنري و پژوهشي صبا به نمايش در آمده که علاقمندان جهت بازديد مي توانند تا 18 آبان ماه به خيابان وليعصر، خيابان طالقاني، خيابان شهيد برادران مظفر، شماره ۱۲۵ مراجعه نمايند.

پیمایش به بالا