روايت الهه رضايي، نيلوفر تيموري و مريم عاشوري برمچه از آثارشان در نمايشگاه “کنش”

"کنش" عنوان نمايشگاه هنرمندان جواني است که از 19 الي 22 خرداد در گالري هنري خط سفيد برگزار شد.

در اين مجموعه 24 هنرمند از دانشجويان مقطع کارشناسي و کارشناسي ارشد، دانشکده هنر و معماري شرکت نمودند.

در استيتمنت اين نمايشگاه آمده است:

کنش نحوه‌ و نوع برخورد هنرمند با پديده‌ها و چگونگي بازتاب آن در اثر است.

کنش جز اساسي‌ترين عوامل بوجود آورنده‌ي تنوع سبک‌ها و شيوه‌هاي فردي در طول تاريخ بوده است. کنش جزء دروني‌ترين شاکله‌هاي خلق هر اثري است. گاه آن را با تمسک به روانشناسي تحليل کرده‌اند و گاه آن را با عوامل مختلف زيستي و بومي مي‌سنجند. ممکن است در دو هنرمند مختلف يک انگيزه‌ي واحد به وجود آيد اما آثار آنان متفاوت خواهند شد. در رابطه با کنش نخستين سوال اين است که چه عواملي باعث بوجود آمدن کنش‌هاي مختلف در افراد مي‌گردد؟ به عنوان نمونه، چرا کنش‌هاي افراد درباره‌ي موضوع واحدي مانند جنگ منجر به خلق آثار بسيار متفاوت با جلوه‌هاي متنوع مي‌گردد؟ حال دلايل و چرايي وقوع اين کنش‌ها نيستند که ماهيت آثار اين نمايشگاه را مشخص مي‌کنند، بلکه ماهيت گردهم‌آوري آنها، جلوه‌هاي مختلف اين کنش‌ها در آنان است. کنش‌هايي که نمودهاي متنوعي پيدا کرده‌اند. صرفنظر از اينکه منظر افراد حاضر در اين نمايشگاه حول چه مسائلي مي‌گردد و چه جهان‌بيني‌اي دارند، نمود ذهنيات آنان در باب پديده‌هاي دروني و بروني منجر به خلق آثار اين نمايشگاه شده است. به عبارت ديگر نه تنها اين هنرمندان موضوع و تم مشخص نداشته‌اند بلکه هيچ هماهنگي‌اي در جهت همسويي مفهومي و بصري آثار نيز در ميان نبوده است. اين نمايشگاه تنها بر کنش فردي هنرمندان تاکيد دارد. همين کنش فردي است که مي‌توان آن را محور اساسي گرد آمدن اين آثار در نظر گرفت. 

محمد صفاجو                        

در ادامه خواننده گفتگو گالري آنلاين با هنرمندان شرکت کننده در اين نمايشگاه باشيد:

الهه رضايي، متولد 1373، دانشجو كارشناسي دانشگاه تهران مركز رشته نقاشي است و سبک کارهايش اكسپرسيونيسم مي باشد.
وي در گفتگو با خبرنگار گالري آنلاين در مورد سبک و تکنيک کارهايش توضيح داد:

اكسپرسيونيسم نام يك مكتب هنري است در آغاز قرن بيستم بر ضد رئاليسم و امپرسيونيسم پا گرفت. هدف من از خلق اين آثار نشان دادن مشكلات زنانه و جدي گرفته نشدن نقش زن در اجتماع است و اين كه اهميت زيادي به زن داده نميشود.
من چون از ابتدا بازي با انواع خط را دوست داشتم اين چنين كارهايم را انجام دادم.

تعارض زنانه، 100*100

هدف از خلق اين آثار ارايه  ويژگي هايي زنانه و عدم توجه به خصلت انساني اوست. انساني كه براي تثبيت خود با معضلات و مشكلات بسياري روبروست.
 نقش زن در جامعه بسيار كمرنگ و بي اهميت است به همين دليل زن در آثار من نمود پيدا كرده و مواردي كه با آن در گير است با خط و رنگ نمايان مي شود.

مدت ها است که اين موضوع دغدغه من بوده و از زماني كه در هنرستان گرافيك ميخواندم اين شيوه كار مد نظرم بوده است.

تعارض زنانه، 120*100

نيلوفر تيموري متولد 1366 تهران و کارشناسي ارشد نقاشي از دانشگاه آزاد هنر و معماري تهران است. وي فعال حوزه تجسمي و موسيقي است و برگزاري چندين اجراي موسيقي و نمايشگاه را در کارنامه خود دارد.

نيلوفر تيموري در مورد آثارش و  مفهوم آنها توضيح داد:

تکنيک کارهايم با رنگ روغن بوده و هدف از خلق اين اثر بيان حالات دروني و احساساتي است که ناگفته اند و با رويا و گاه با حقيقت و روزمرگي هايي که داريم ادغام مي شوند.مساله تناسخ در جهان از دين تا علم و عرفان هنوز هم مورد بررسي است ولي هنوز به قطعيت در مورد اين مساله نرسيده اند و همين ترديد ها براي من قسمتي از حقيقت و قسمتي از رويا را در بر دارد.  

وي از چگونگي شکل گيري ايده اين مجموعه گفت:
بعد از بازي بنده در تئاترِ آمد و رفت اثر ساموئل بکت به کارگرداني آقاي پدرام رضواني، تا مدتها اثري عميق در من داشت تا جاييکه اين حالت با حالت هاي دروني ام و ترديدها در مورد تناسخ ادغام شد و حاصل آن اين نقاشي شد.
از ايده پردازي تا اجرا حدود شش ماه طي شد. البته به عقيده بنده تامل در اثر در هر مرحله به تکميل بهتر اثر بسيار کمک ميکند.


 در استيتمنت آثار اين هنرمند آمده است :
از خيال و خواب تا وهم و حقيقت، جهان هميشه رمز آلود آکنده از پرسش هايي است که گاه به قطعيت پاسخ داده مي شوند، گاه پر از ترديدند و گاه شايد سکوتي بي پاسخند.
روياي هنرمندي در پرده نمايان مي شود.از عالمي دور اما نزديک، صورتکان در غبار رفته ديروز و صورت زنده امروز. انگار در عمق سکوت لبهاي بسته شان رازها فاش مي کنند. از روزهايي که گذشته اند و بازگشته اند. و صندوق در بسته اي که راز بعدي در اوست.
تکرار و تناسخ ….
شايد از پس هر رفتني آمدني است .

مريم عاشوري برمچه، کارشناسي نقاشي دانشگاه گيلان و کارشناسي ارشد نقاشي دانشکده هنر و معماري است. تدريس در دانشگاه و برگزاري چندين نمايشگاه گروهي و انفرادي در داخل و خارج از کشور در کارنامه اين هنرمند به چشم مي خورد.

وي در گفتگو با خبرنگار گالري آنلاين در مورد چگونگي شکل گيري آثارش توضيح داد:

تکنيک کارها چاپ سيلک و کلاژ و دوخت و دوز است و سبک آنها انتزاعي و ابستره، آثار من  با عکاسي و چاپ سيلک و کلاژ و دوختن شکل ميگيرند و  برگرفته از محيط و فضاهاي هستند که درآن زندگي ميکنم . برداشت شخصي و تصورات ذهني که همراه ميشوند با ردپاهايي از حس زنانگي با دوختن و کوکهاي پي در پي  که به تصوير کشيده ميشوند . که گويي لحظه ها رابه هم پيوند ميدهم …

در استيتمنت آثار اين هنرمند آمده است:
وقتي به رنگها اعتمادي نيست و حضور رنگ بر روي بوم نقاشي دستخوش تغير ميشود ، نقاش ب تعريف ديگري روي مي آورد . نقاش قصد دارد با دوخت و دوز ؛ تصويرش را در قالب لباسي تازه بر قامت انديشه ي ما بدوزد . او جهان تازه اي را مي بيند که ما ميپنداريم بارها ديده ايم ولي ايا واقعا ديده ايم ؟ او رنگ و قلمو  را ب کناري ميگذارد و با نخ وسوزن نقاشي ميکند. تار و پود سست و محکم در کنار هم جاي مي گيرند انگار ترکيبي است از افراد گوناگون که براي يک هدف جمع شده اند . نقاس سوزن مي زند اما سوزي نمي وزد ما در کلاف منظم نخ ها گم مي شويم و نمي شويم . تبديل به فرم هاي بديع مي شويم وسايه روشنهاي تازه تشکيل مي دهيم . دقت رياضي گونه نقاش ما را ب فکر فرو مي برد و ما جزئي از طبيعت را ميبينيم ک با نخ و سوزن شکل گرفته اند .
(کورش رنجبر)

پیمایش به بالا