گفتگوي شايان شعبان با هاراگوچي خالق اثر “ماده و فکر”(حوض روغن)

نوريوکي هاراگوچي پس از 40 سال با اثر خود؛ "ماده و فکر"(حوض روغن) در موزه هنرهاي معاصر تهران ديدار کرده است و به اين مناسبت شايان شعبان گفتگويي با وي داشته است که در ادامه خواننده آن هستيد.

شايان شعبان:از اين اثر حوض روغن چند عدد ديگر در دنيا هست و آيا آنها نيز پا برجا هستند ؟

هاراگوچي : من بيست عدد از اين حوض هاي روغن در سرتاسر دنيا ساخته ام ، اما يا در انبار موزه هايشان نگهداري مي شود يا به مرور تخريب شده است و به ناچار مجبور به جمع آوري آن شده اند ، در واقع غير از موزه هنر هاي معاصر تهران جايي نيست که اين اثر به صورت دائمي نگهداري شود و من وقتي آن را ديدم بسيار متعجب شدم

شايان شعبان: آيا فراموش کرده بوديد چنين اثري داريد و يا فکر مي کرديد آن هم از بين رفته است ؟

هاراگوچي :(با خنده) خير فراموش نکرده بودم ، مگر مي شود کسي ساخته دست خودش را که به مانند بخشي از خود اوست را فراموش کند ، بيشتر متعجب اين بودم که سالم است و هيچ تغييري نکرده است گويي اين موزه در زمان متوقف شده است و من پير شده ام

شايان شعبان :در اين چهل سال فعاليت هاي هنري شما به چه صورت بوده است ؟

هاراگوچي : من در حوزه هاي مختلفي کار مي کردم و مي کنم درواقع دوست دارم متنوع کار کنم و علاقه اي ندارم که سبک خاصي داشته باشم ، من هرکاري را به‌صورت آزمايشي انجام مي دهم و هر دفعه تجربه کسب مي کنم

شايان شعبان:درباره سايز اثر و اعمال تغييرات و مرمت آن بگوييد

سايز اثر شش متر و چهل سانتيمتر در چهار متر و بيست سانتيمتر و عمق هجده سانتيمتر مي باشد و گنجايش پنج هزار ليتر روغن را دارد ، در اين چهل سال تنها حجم روغن بخاطر گذشت زمان حدود سه سانتيمتر کاهش پيدا کرده بود که من حدود هشتصد ليتر به آن اضافه کردم ، بجز اين تغييراتي صورت نگرفته بود و اثر کاملا سالم بود حتي طراز آن به هم نخورده بود که بسيار برآيم خوشحال کننده بود

شايان شعبان:در اين چهل سال آيا ارتباطي با موزه داشته بوديد؟

هاراگوچي: خير نداشتم

شايان شعبان :چرا امسال اين مرمت صورت گرفت ؟

هاراگوچي:دليل خاصي ندارد در واقع بخاطر ارتباطي که از طرف آن هنرمند جوان ايراني صورت گرفت (شيرين صباحي)اين اتفاقات انجام شد

شايان شعبان: مي شود توضيحي درباره آثارتان بدهيد ؟

هاراگوچي : آثار من کاملا انتزاعي است و هرکسي برداشت خود را از آن دارد

شايان شعبان: در سفرتان به ايران از کجاها بازديد کرديد ؟

هاراگوچي:به چند مکان رفتم ولي دقيق در خاطرم نيست

شايان شعبان: نظرتان  درباره هنر معاصر ايران چيست و آن را چگونه ارزيابي مي کنيد ؟

هاراگوچي: ايران کشوري با فرهنگ غني است ، و هنرمندان بسيار خوبي دارد و زمينه بسيار بالايي نيز براي پيشرفت دارد و من آينده روشني براي آن مي بينم

شايان شعبان:چرا از روغن در خلق اثر استفاده کرديد ؟ چه چيز در آن بود که باعث شد آنرا به عنوان متريال کارتان انتخاب کنيد؟

هاراگوچي: کاملا اتفاقي بود، و هيچ دليل خاصي نداشتم ، هر هنرمندي آزاد است که با هرچه مي خواهد خلق کند و اين حق انتخاب اوست، معمولا در آموزش آکادمي در هنر مجسمه سازي از سنگ ، چوب ، برنز و يا موارد مشابه ديگري استفاده مي شود ، ولي من مي خواستم از يک ماده نا متعارف استفاده کنم که کسي تا حالا استفاده نکرده است يکي از گزينه هايم هوا بود اما کار با آن بسيار سخت و مشکل است ، گزينه ديگرم آب ، اما آب هم استفاده شده بود در حوض ها و فواره ها و موارد مشابه اما من چيزي مي خواستم که سابقه نداشته باشد و آن روغن بود

شايان شعبان:چرا از روغن سوخته و استفاده شده استفاده کرديد؟

هاراگوچي :  ( با خنده مي گويد ) مطمئن بودم سوال بعدي شما چيست ، من ابتدا از روغن کار نشده استفاده کردم و و آن را با رنگ و ماده سياه مخلوط کردم اما مناسب کار من نبود ،لذا  از روغن کار کرده استفاده کردم زيرا کربن آن زياد است و کاملا پاسخگوي کار من بود

شايان شعبان:  آيا دغدغه محيط زيستي هم داشتيد يا خير ؟

هاراگوچي : بله مسلما، يکي از دغدغه هاي اصلي من محيط زيست و نابودي آن بود

شايان شعبان: آيا با گروه گوتاي آرت هم همکاري داشته ايد؟

هاراگوچي: من جوان بودم که آنها در اوج شهرت و فعاليت خود بوده اند ، حدود سال هاي 1950 الي 1960 ميلادي

آنها در زمان خودشان بسيار پيشرو و آوانگارد بودند ، اما من از لحاظ سني بسيار کم سن تر از آنان بودم و اين خود دليلي بود که نتوانم با آنها همکاري داشته باشم ، اما تحت تاثير آنها قرار داشتم

شايان شعبان: آيا با کامران ديبا در ارتباط بوده ايد؟  

هاراگوچي : بله اولين بار در تهران او را ديدم و به مرور زمان دوست صميمي شديم ، آن زمان من يک نمونه از اين اثر را در آلمان به نمايش گذاشتم و از طرف آنها سفارش داده شد که يک اثر مخصوص موزه هنرهاي معاصر تهران بسازم و من با توجه به محيط موزه و هشت ستون کف موزه اين اثر را طرح زدم و سپس از من دعوت شد به ايران بيايم پس از تاييد طرح کل اثر در ايران شروع به ساخت شد

شايان شعبان :اين حوض چندمين اثر شما به اين صورت بود که ساخته مي شد ؟

هاراگوچي: اثري که در موزه هست سومين حوض روغني است که من ساخته ام در سال 1977

اولين حوض هم در ژاپن و در سال 1971 ساخته ام که حدود يک چهارم اثر موزه هنر هاي معاصر تهران است

در کل هم من بيست حوض روغن ساخته ام که همگي با هم از لحاظ سايز و اندازه متفاوت است

شايان شعبان: آيا شما از زيبايي شناسي ژاپني در کارهايتان بهره برده ايد؟

هاراگوچي : از جهاتي بله از طرفي سکوت و آرامش و سکون در آثار من مطرح است که به فرهنگ ژاپني بر مي گردد که هرچه شخصي ساکت تر باشد درجه والاتري دارد،اما به نظر خودم فکر نمي کنم آنچنان از زيبايي شناسي  فرهنگ ژاپن بهره برده باشم ، آثار من معاصر است و يک اثر معاصر بازتاب جامعه آن زمان را نشان مي دهد ، تمام آثار من در لحظه به ذهنم رسيده و در لحظه خلق شده اند ، در واقع من به امر نا ديدني علاقه دارم يعني چيزي که ديده نمي شود اما وجود دارد ،همچون آثاري که با سيم بکسل خلق کرده ام در نگاه اول سکون است و يک فرم بسيار ساده اما در عين سادگي بيننده متوجه انرژي بسيار زياد و نهفته در آن مي شود که هر لحظه امکان دارد رها شود

من ابتدا به مکان فکر مي کنم و سپس به اثر و آنگاه وقتي اين دو را در کنار يک ديگر مي گذارم مي بينم که چه معنايي مي دهند آنچه که براي من مهم است معناست

به نظر من ماده وقتي در مکاني قرار مي گيرد معنا مي دهد و زيباترين چيزي که در دنيا طبيعي هيت همينگونه هست که در طبيعت وجود دارد و من به اين ماده احترام گذاشتم در ساخت اين اثر حوض روغن

شايان شعبان: واقعا تعريف زيبا و جالبي بود ، آيا شما تحت تاثير مينيماليسم غرب بوده ايد؟

هاراگوچي : شايان عزيز ، به نظر من تمام هنر معاصر دنيا مسموم تفکر غربي شده ، مي گويند اثر من مينيمال است درحالي که من هيچگاه با اين تفکر آن را خلق نکردم و نمي کنم ، جوامع شرقي و در کل بشر بايد از اين تفکر غربي که همه را درگير خود کرده رهايي يابد و اينگونه دوباره برتري شرق بر غرب مشخص خواهد شد، از اين بحث بگذريم تصور کنيد مينيمال آرت نباشد،  ولي خب اثر من هست .

شايان شعبان: و اما سوال آخر درباره نقاشي هايتان آيا تحت تاثير کازمير ماله ويچ بوده ايد؟

هاراگوچي : من در ابتدا هايپر رئاليسم کار مي کردم و با تفکراتي که داشتم به سوي نيستي سوق پيدا کردم و اضافات آن را حذف کردم البته که تحت تاثير ماله ويچ هم قرار گرفتم ، من با او يک نمايشگاه مشترک داشتم در هامبورگ و حدود ده سال پيش.

شايان شعبان: سپاس از اينکه وقت خود را در اختيار من گذاشتيد

هاراگوچي:و سپاس از شما

مطالب مرتبط:

پیمایش به بالا