از کاريکاتور فرار کردم!

علي درخشي گفت: من از کاريکاتور فرار کردم؛ در اين حوزه فضا براي کار کم است و درآمد وجود ندارد؛ کسي که درگير کاريکاتور است نمي‌تواند در اين وضعيت زندگيش را بگذارند.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، اين کاريکاتوريست اظهار کرد: يادم نمي‌آيد آخرين بار کي کاريکاتور کشيده‌ام؛ البته گاهي وقت‌ها براي دل خودم اين کار را انجام مي دهم.

خالق انيميشن‌هاي «ديرين ديرين» درباره دليل کنار گذاشتن کاريکاتور، بيان کرد: مخاطب مطبوعات ريزش کرده است؛ کاريکاتور به جاي اينکه ژورناليستي باشد، نقد کند و به‌روز باشد به سمت نمايشگاهي شدن رفت و اين فضا براي من جالب نبود. دغدغه اصلي من انيميشن است و سعي مي‌کنم ايده‌هايم را در اين بخش اجرايي کنم.

درخشي ادامه داد: ضمن احترام به تمام افرادي که در اين روزها با کيفيت و متعهدانه کار مي‌کنند اما وقتي به سي‌سال پيش نگاه مي‌کنيم، مي‌بينيم در آن دوران کاريکاتور پررونق‌تر بود و کارهاي کيفي‌تري ارايه مي‌شد. در آن دوران وقتي نشريه‌اي را ورق مي‌زديم شگفت‌زده مي‌شديم اما الان خيلي در کاريکاتور پس‌رفت کرديم.

او اضافه کرد: حتي پيش از ظهور شبکه‌هاي اجتماعي، خيلي وقت بود کاريکاتور دوران اوج خود را گذرانده بود و الان در سراشيبي سقوط است. من مدت‌ها است ايده‌هاي جديد و غافلگيرکننده نمي‌بينم.

اين کاريکاتوريست در ادامه اظهار کرد: در کل دنيا به همين شکل است و هرچيزي اوجي دارد؛ هر هنري با توجه به پيشرفت تکنولوژي بايد خودش را به‌روز کند؛ الان وقتي شبکه‌هاي اجتماعي امکان حرکت و صدا را به تصوير اضافه کردند و آدم به سادگي مي‌تواند به آن‌ها دست پيدا کند؛ کاريکاتور چالش بزرگي دارد که بتواند خود را به عنوان يک تک‌فريم عرضه کند و مخاطب آن را ببيند.

او تاکيد کرد: کاريکاتوريست‌ها بايد خودشان را به‌روز کنند، ذائقه مخاطب را بشناسند، نيازهاي آن را بدانند و بر اساس دغدغه‌هاي آن‌ها کار کنند. شايد بايد سبک‌ها وتکنيک‌هاي جديدي ايجاد شود.

درخشي افزود: من به واسطه جواد عليزاده وارد حوزه کاريکاتور شدم و از او بسيار ياد گرفتم. او در زمان جنگ به شکل خلاقانه همه چيز را دستمايه قرار داد و کتابچه‌هايي منتشر مي‌کرد که مي‌توان از آن به عنوان کاري خلاقانه نام برد. مشابه اکثر کارهايي که الان مي‌بينم، در سي سال گذشته وجود داشته است؛ اين يعني ما در بهترين حالت درجا زده‌ايم که به نظر من پسرفت نيز کرده‌ايم.

او با اشاره به فعاليتش در مطبوعات اظهار کرد: تا زماني که من فعاليت مي‌کردم، کاريکاتور در مطبوعات جنبه تزئيني داشت و اگر آگهي خارج از نوبت يا مطلب به‌روزي مي‌رسيد اولين چيزي که حذف مي‌شد، کاريکاتور بود!

او با انتقاد از «خانه کاريکاتور» بيان کرد: خانه کاريکاتور در طول فعاليت‌هايش، اين هنر را به سمت نمايشگاهي، تبليغاتي و تزئيني شدن پيش برد. شايد اين کار ناآگاهانه و بر اساس سليقه مدير آن انجام شد. شايد تمام جوان‌هايي که از طريق «خانه کاريکاتور» جذب اين هنر شدند به اين سو رفتند که کار نمايشگاهي و شيک انجام بدهند؛ درحالي‌که اصلا قرار نيست کاريکاتور کار شيکي باشد بلکه يک کار روزنامه‌نگاري است که جنبه‌هاي هنري هم دارد.

درخشي ادامه داد: اين موضوع باعث شد نيروهاي جوان که بتوانند در مطبوعات کار کرده و مخاطب را درگير کنند، کمتر پرورش پيدا کنند. ما نشريه‌هاي گل‌آقا، شيپور، توفيق و… بودند که کاريکاتوريست تربيت مي‌کردند. آن‌ها مردم را مي‌شناختند و براي آن‌ها کار مي‌کردند نه براي جشنواره!

اين هنرمند معتقد است: در حال حاضر تعداد زيادي در حوزه کاريکاتور کار مي‌کنند که کارشان سمبليک، شعاري و تکراري است که مردم نيز به ان اقبالي نشان نمي‌دهند.

اين کاريکاتوريست در ادامه صحبت‌هاي خود اظهار کرد: در آخرين جلسه‌اي که من به شکل جدي حضور داشتم برايم محرز شد که مدير خانه کاريکاتور، انتصابي است؛ نه انتخابي! من فکر مي‌کردم او بايد بر اساس راي و منافع همه کاريکاتوريست‌ها انتخاب شود اما کاري نمي‌توان کرد؛ زيرا سازمان فرهنگي‌ هنري شهرداري تصميم‌ گرفته چنين مرکزي را تاسيس کند و از يک نوع تفکر حمايت کند.

درخشي اضافه کرد: من از آن روز ديگر سعي کردم خيلي وارد اين موضوع نشوم؛ شهرداري تصميم گرفته «خانه کاريکاتور» داشته باشد و اين‌گونه عمل کند. افرادي که به آن نقد دارند بهتر است مرکز ديگري تاسيس کرده و به شکل ديگري عمل کنند.

او تاکيد کرد: در مجموع من هنوز هم منتقد «خانه کاريکاتور» هستم و به هيچ‌وجه خط مشي آن را نمي‌پسندم ولي فکر نمي‌کنم خط مشي آن عوض شود؛ زيرا زيرمجموعه‌اي از شهرداري است.

اين کاريکاتوريست با اشاره به تصويب نشدن آيين‌نامه شوراي مشورتي خانه کاريکاتور گفت: اين نشان دهنده اين است که در شهرداري افرادي دوست دارند تغيير ايجاد شود و افراد ديگر دوست ندارند اين اتفاق بيفتد. بعضي وقت‌ها زور عده‌اي به عده ديگر مي‌چربد؛ به همين سادگي!

اين هنرمند در ادامه با اشاره به نداشتن صنف مستقل کاريکاتوريست‌ها اظهار کرد: کاريکاتور مانند يک بچه ناخوانده يا سرراهي مي‌ماند. کاريکاتور چيزي است ميان هنرهاي تجسمي و روزنامه‌نگاري اما هيچ‌گاه اين دو طرف از آن حمايت خوبي انجام نداده‌اند. شايد خود ما بايد جمع شويم و جدي‌تر به اين موضوع نگاه کنيم. ما بايد حق خودمان را بگيريم.

درخشي گفت: ما نمي‌توانيم گوشه‌اي بايستيم و کاريکاتور بکشيم و از مردم و مسوولان بخواهيم ما را تحويل بگيرند؛ ما بايد فکري براي خودمان بکنيم و ببينيم مردم چه مي‌خواهند.

او با بيان اينکه دوست داشتم فضايي وجود داشت تا آن‌طور که مي‌خواهم کاريکاتور بکشم، اظهار کرد: زيرا در حوزه انيميشن چالش‌ها خيلي زياد است و تا ايده‌اي که وجود دارد، به مرحله اجرا درآوريد زياد دست به دست مي‌شود؛ کار سخت است. من هنوز حسرت کاريکاتورهايي را مي‌خورم که در «طنز و کاريکاتور» مي‌کشيدم؛ زيرا خيلي دستم باز بود.

درخشي اضافه کرد: من الان در حوزه انيميشن درگير سفارش‌دهنده و اسپانسر هستم و نمي‌توانم نفس بکشم؛ زيرا خلاقيت من را مي‌گيرند. خيلي دوست دارم دوباره کاريکاتور کار کنم اما به شرط اينکه دغدغه مخاطب و فناوري جديد لحاظ شود و کار نويي انجام شود.

پیمایش به بالا