روايت دبير هنري جشنواره بين المللي هنرهاي تجسمي از اين رويداد

به تازگي، جشنواره بين المللي هنرهاي تجسمي، با همکاري نهادهاي هنري سه  کشور ايران، پرتغال و هلند، آغاز به دريافت آثار از هنرمندان بين المللي نموده است. به اين بهانه با دبير هنري اين جشنواره، آقاي عبدالرضا رابطي، به گفتگو نشستيم که در ادامه خواننده آن هستيد.

در کدام شهر و چگونه پا به عرصه هنر گذاشتيد و در چه رشته هاي هنري فعاليت داشتيد؟

از همان اوان کودکي و نگاه من به هنر و علاقه وافر به کارهاي هنري ،از نقاشي شروع شد ،مشق هايم را در دوران ابتدايي نقاشي مي کردم به طوري که معلمان من هيچ وقت روي مشق هاي من خط نمي کشيدند بخصوص مشق عيد را با دقت تمام انجام مي دادم و دفتر مشق هاي من هر سال در مدرسه بايگاني مي شد .در مقطع راهنمايي يک اتفاق سبب شد که به خوشنويسي و تاتر علاقمند شوم اگر چه در کنار آنها نقاشي هم مي کردم ولي در يک مقطع طولاني حدود 12 سال به طور جدي در کار خوشنويسي و تاتر(بازيگري ،گريم،طراحي صحنه)مشغول بودم شايد بتوان گفت اوج جواني، تا اينکه در سال 1369 يک گالري تاسيس کردم شايد از جمله گالري هايي بودم در استان خوزستان که مجوز رسمي دريافت کردم .در آن زمان سعي کردم مطالعات هنري خودم را با خواندن کتب مختلف هنري و ارتباط با اساتيد در حوزه هنرهاي تجسمي افزايش دهم

استاد زال پور از پيش کسوتان هنري در شهر ما بود و ارتباط با ايشان سبب شد من روز بيش از 10 ساعت طراحي کنم و بعد کار با رنگ روغن را شروع کردم اما علاقه وافر من به آبرنگ زياد بود تا همان سبب شد سر از کلاس هاي استاد آتشزاد درآورم و چند سالي در محضر ايشان شاگردي کنم .به آثار ايشان خيلي علاقه مند بودم به همين خاطر هرکجا مي رفتم آبرنگ هايم همراهم بود به طوري که وقتي از شهرستان خودم به کلاس ايشان مي آمدم با کوله باري از آثار ابرنگ در کلاس حضور پيدا مي کردم و بخشي از کلاس به ديدن آثار من اختصاص پيدا مي کرد.آبرنگ را به شيوه هاي امپرسيونيستي و رئال کار مي کردم ،چند نمايشگاه انفرادي در تهران و دزفول برگزار کردم که مورد استقبال علاقمندان قرار گرفت،حتي چندبار آثار آبرنگ من در جشنواره هاي استان و بعضي جشنواره هاي کشوري رتبه هاي اول و دوم را دريافت کردند.

چگونه به کانسپچوال آرت گرايش پيدا کرديد؟

با رفت و شد من به تهران و بازديد از موزه هنرهاي معاصر و گالري هاي تهران رويکرد تازه اي در من آغاز شد و دوست داشتم سفره دل خويش را بر سطحي بزرگتر بگسترانم و با نگاهي که به انسان هاي اطراف خويش داشتم و جامعه دور و برم، کم کم به هنر کانسپچوال روي آوردم اگر چه مفهوم از دغدغه هاي اصلي من نيود ولي شيوه اجرايي ودرونمايه ي من شايد ناخواسته مرا به آن سمت کشاند چون آثار مدرن نيز داشتم ولي خب ميل دروني من بيشتر به آن سمت گرايش داشت و با اين رويکرد جديد در سال 87  نمايشگاهي انفرادي در گالري آتشراد برگزار کردم که از نگاه استاد آتشزاد بسيار جالب و عجيب بود به هر حال همين رويکرد من در مجسمه هاي فلزي من خودش را نيز نشان داد و سبب حضور آنها در جشنواره هاي ملي و بين المللي شد.

از آثار هنر محيطي که تا کنون اجرا کرديد بگوييد.

بيشتر آثاري که در جشنواره هاي خارجي از من به نمايش گذاشته شده ، در زمينه نقاشي و مجسمه بوده است و در زمينه هنر محيطي، کارهاي خوشنويسي با آب بود که سياه مشق هايي در کنار درختان با آب اجرا مي کردم و البته يک اثر محيطي بزرگ با دوستان انجام داديم و اون اجراي فرش پرتقالي بود با مرکبات که در وسعت 600 متر مربع اجرا کرديم .


کمي درباره جشنواره بين المللي هنرهاي تجسمي" انسان و محيط زيست " برايمان بگوييد.

در باره جشنواره انسان و محيط زيست  که اخيرا در برنامه کاري ما قرار گرفته است ،خب بين المللي شدن اين رويداد يک دغدغه داشت و موضوع اين رويداد دغدغه اي ديگر  ،طرح اين جشنواره را من از آبانماه سال 96 به اداره فرهنگ وارشاد اسلامي داده بودم اگر چه بر موضوع اين رويداد بحث بود اما من دل نگراني هاي خودم و اهميت حياتي مشکلات زيست محيطي را در چند جلسه با دوستان بيان کرديم تا موافقت کلي طرح پس از چند ماه پيگيري مکرر حاصل شد .و الان با واگذاري مسئوليت دبير هنري به اين حقير و شناخت هنرمندان خارجي و داخلي از بنده بار مسوليت سنگيني بر دوش من قرار گرفت واميدوارم با ياري خداوند متعال،همکاري همه دوستان و ادارت حمايت کننده بتوانم رويکردي زيبا و بياد ماندني را رقم بزنيم.

مصاحبه: رضا رفيعي راد

پیمایش به بالا