
يازدهمين نشست گفتارها و رهيافتها با بررسي آثار پنجمين نمايشگاه سالانه انجمن هنرمندان مجسمهساز ايران با عنوان چهارسوي خيال با حضور جمعي از اعضاي انجمن در سالن استاد اميرخاني خانه هنرمندان ايران برگزار شد. اين نمايشگاه از ٢٢ تير تا ٢ مرداد در گالريهاي پاييز، زمستان، مميز و نامي بر پا بود.
به گزارش گالري آنلاين به نقل از هنرآنلاين، نگار نادريپور رئيس هيات مديره انجمن هنرمندان مجسمهساز ايران در اين نشست گفت: نمايشگاه سالانه چهارسوي خيال انجمن هنرمندان مجسمهسازان ايران يکي از رويدادهاي انجمن است که در اين نمايشگاه داوري آثار وجود ندارد و انتخاب اثر بر عهده خود هنرمند است.او افزود: انجمنهاي هنري در ساير کشورهاي جهان سالانه نمايشگاهي از آثار اعضا خود بر پا ميکنند که شرکت در آن براي اعضا اجباري است و نشاندهنده فعاليت مستمر هنرمند است. معمولاً سالن نمايش مختص به خودشان را دارند و اگر انجمني هم سالن نمايش اختصاصي خودش را نداشته باشد مکانهايي جهت نمايش آثار در اختيارشان گذاشته ميشود. اما تنها فضايي که انجمنهاي هنري و انجمن هنرمندان مجسمهساز ايران براي برپايي رايگان نمايشگاههاي سالانه خود در اختياردارند خانه هنرمندان ايران است ، که با ترافيک تقاضا از سوي انجمنها مواجه است و با نبود بودجه، روزبهروز فرسودهتر شده است.
به گفته نادري پور٬ انجمن هنرمندان مجسمهساز ايران رويدادهاي متعددي را منطبق بر نيازهاي مجسمهسازان با اهداف گوناگون در طول سال برگزار ميکند . ازجمله نمايشگاه مجسمههاي کوچک٬ نمايشگاه ۲ واحد مجسمهسازي مختص دانشجويان اين رشته، نمايشگاههايي با عناوين جديد مانند تهران- تهران و رويدادهايي که معطوف به پروسه و همکاري با ساير رشتههاي هنري هستند مانند زير گنبد کبود
او با اشاره به برگزاري بينال مجسمهسازي گفت: در تمام کشورها بينال ها رويدادي مستقل و معطوف به هنر پيشرو هستند، تلاش ما در بينال هفتم هم نمايش اين بخش از هنر مجسمهسازي ايران بود.
رئيس هيات مديره انجمن هنرمندان مجسمهساز گفت: متاسفانه شرايط بيثبات اقتصادي فشار زيادي را به هنرمندان خصوصاً مجسمهسازان وارد ساخته است. هر روز شاهديم که تعدادي از کارگاهها تعطيل و عدهاي از مجسمهسازان حرفهاي به آماتور تبديل ميشوند. آماتور به اين معنا که به دليل مشکلات موجود بخش عمدهاي از اعضاي جامعه مجسمهسازان ديگر از طريق حرفه مجسمهسازي ارتزاق نميکنند و اين معضل و خطر بزرگي براي جامعه مجسمهسازان ما است.
او با اشاره به پيشينه نمايشگاه چهارسوي خيال گفت: برگزاري اين نمايشگاه در دورههاي پيشين با افتوخيز مواجه بوده است و شايد رويداد محبوبي ميان اعضا محسوب نميشد اما خوشبختانه در اين دوره اعضا به اين نمايشگاه اقبال نشان دادند و با بيشترين تعداد شرکتکننده در سالهاي اخير، نمايش جامعي از توان خود ارائه نمودند. در برگزاري اين نمايشگاه بايد قدردان زحمات کميته نمايشگاهي انجمن باشيم.
نادري پور گفت: اصولاً در نمايشگاههاي گروهي آثار بر روي يکديگر تأثير ميگذارند، وارد گفتگوي جديدي شده و درنتيجه معناي جديدي خلق ميکنند. براي هنرمند هم فرصت مغتنمي است تا در اين گردهمايي دوباره و از زاويهاي متفاوت اثر خود را محک بزند. ديده شدن آثار اعضاي انجمن در يک نمايشگاه به داشتن تلقي کلي از شرايط و سويه غالب مجسمهسازي امروز کمک ميکند. کدام گرايشها هنري مقبولترند و يا چه مواد و فنهايي بيشتر مورد استفاده هستند، دغدغه مجسمهسازان به چه حوزهاي معطوف است و …. و ميتوان سمتوسوي حرکت کلي هنر مجسمهسازي در آينده را پيشبيني نمود.
او در بخش پاياني سخنانش گفت: اين دوره و با استقبال چشمگير اعضا، برگزاري سالانه چهارسوي خيال اهميت بيشتري يافت اين نمايشگاه زمينهاي براي رابطه فعال و پوياتر ميان انجمن و اعضا فراهم آورده است.
صفا سبطي نيز در اين نشست گفت: نمايشگاه چهارسوي خيال به نظر من به بهترين شکل ممکن برگزار شد و مجسمهسازان و مخاطبان بهخوبي از آن استقبال کردند. شرکت مجسمهسازان در اين نمايشگاه از احساس مسئوليت آنها در قبال کار صنفي آنها خبر ميدهد. کنار هم قرار گرفتن اين آثار فرصتي را براي گفتوگو درباره وضيعت مجسمهسازي امروز ايران پيش روي ما ميگذارد.
او افزود: وقتي به آثار مجسمهسازان نگاه ميکنيم و حرفهاي آنها را درباره اثرشان ميشنويم درمييابيم که در خلق بيشتر آثار مجسمهسازان شاهد زمينه اجتماعي هم هستيم و در برخي از آثار نيز شاهد فرمهاي پاردوکسيکال هستيم که اين فرمها نيز به نوعي نمودي از وضيعت امروز ماست. سنگي که تا شده يا فرم کرهاي که از آن قطعات خشن بيرون زده است در واقع هر يک از هنرمندان به شيوه خود قصد دارند اين وضيعت پاردوکسيکال را در آثارشان به نمايش بگذارند.
رامين جمشيدي يکي از هنرمندان شرکتکننده در نمايشگاه چهارسوي خيال گفت: سالهاست که دغدغه من زمان است و من بر همين اساس نيز مجموعه آخر زمان شکل گرفت. مجموعهاي که متشکل از تعدادي کره است که نمادي از زمين هستند. اين مجسمه تعاملي هستند و در آنها انعکاس خودتان را ميتوانيد ببينيد.
او افزود: در کرهاي که در اين نمايشگاه در معرض نمايش گذاشته شده شما با فرم کرهاي روبرو هستيد که در ميانه آن يک ساعت قرار دارد و بخشي از کره از مرکز خود جدا شده و اشارهاي است به زمين که دارد توسط انسانها نابود ميشود.
اين مجسمهساز جوان گفت: من سالهاست که مجسمهسازي را شروع کردهام و با پيگيريهايي که خو داشتهام توانستهام همه کارهايي که براي ساخت يک مجسمه بايد انجام بدهم را فرا بگيرم و اصولا از صفر تا ۱۰۰ ساخت يک مجسمه که شامل تراشکاري٬ ريختهگري٬ براق کاري و… را خودم انجام ميدهم و به نظر نمايشگاه چهارسوي خيال بسيار خوب بود.
پريسا حقيقي ديگر هنرمند شرکتکننده در اين نمايشگاه درباره اثرش گفت: از دوران دانشجويي پس از خواندن يکي از داستانهاي صادق هدايت به پا علاقهمند شدم. در اين داستان هدايت در فضاي کافه روايت چند آدم را بيان ميکند که سر ميزي نشستهاند و مشغول حرف زدن هستند اما پاهايشان زير ميز مهجور تنها هستند. اين داستان روي من تأثير بسزايي گذاشت.
او افزود: براي من روابط انسانها بسيار مهم است و از دوران دانشجويي به ساخت مجسمههاي فيگوراتيو روي آوردم اما هرگز دلم نميخواهد که يک فيگور را کامل بسازم ازاينرو همواره پا ميسازم و چون روابط انسانها برايم مهم است در آثارم از المانهايي که در خانه موجود است٬ تخت خواب٬ ميز٬ ماشين لباسشويي٬ ظرفشويي ظرفشويي در آثارم استفاده کردهام.
محمدحسين غلامزاده از ديگر مجسمهسازان حاضر در اين نشست گفت: من در دانشگاه مجسمهسازي خواندهام و من چند سوژه دارم که هرچند سال يکبار اين سوژهها را بر اساس فضاي اجتماعي که در آن زندگي ميکنيم٬ تکرار ميکنم و قهرمان يکي از اين سوژهها است.
او افزود: مجسمهاي که در اين نمايشگاه شاهد هستيد پيشتر در اتاق برق گالري زيرزمين دستان در معرض ديد قرار گرفت و در اتاق برق شيوه نورپردازي به بهتر ديده شدن اين اثر کمک کرد. من همواره در مجسمهسازي به موقعيتهاي پاردوکسيکال فکرميکنم. قهرماني که من ساختم نه سلحشور است و نه قهرمان ورزشي او اصلا مشخصهاي براي اينکه يک ورزشکار باشد ندارد. اتفاقا او در موقعيت پارادوکيسيکال به سر ميبرد که اصلا در لحظه ديگر نميتواند در چنين وضعيتي باشد.
اين مجسمهساز ادامه داد: بيشک نوع زيست و تجربه زيسته ما در خلق آثارمان نقش دارد. من اين مجسمه را با فايبرگلاس ساختهام. گويي بخشي از آن با برنز کهنه و بخشي از آن با فايبرگلاس براق خلقشدهاند و همين نوع رويکرد در بازنمايي موقعيت موجود نمود بهتري پيداکرده است. موقعيت اين فرد بر روي کره بازگوکننده اين موضوع است که در جهان امروز همه ما بر لبه پرتگاه ايستادهايم.
هومن بابايي هم در اين نشست گفت: کره در آثار من تکرار ميشود و پيچ و مهرههايي که در آثارم شاهد هستيد نمادي از مشکلاتي است که با آن در زندگي مواجه ايم.
مهدي سلحشور هم در اين نشست گفت:من همواره مجسمههايم را با تکنيک سنگ ميسازم و اثري که در اين نمايشگاه شاهد هستيد از مجموعه کرههايم هستند و در اين اثر فشار و فشردگي در کرهها را نشان دادهام. رنگ سنگ نيز براي من نمادي از مردم است و سرخ بودن رنگ سنگ اين اثر بهتر ميتوان حس فشار و فشردگي را نشان بدهد.
نيما قاضي ديگر مجسمهساز شرکتکننده در اين نمايشگاه گفت: من در مجسمهسازي متأثر از ادبيات کلاسيک ايران هستم و با تکنيک چوب انس الفت خاصي دارم. چوب به بدن انسان شباهت بسيار زيادي دارد و معتقدم اگر يک هنرمند به يک تکنيک بيشتر مسلط باشد موفقتر خواهد بود.
سحر خلجي ديگر هنرمند شرکتکننده در اين نمايشگاه گفت: من در مجسمههايم همواره رويکردي زنانه دارم و از موتيف هاي زنانه در آثارم استفاده ميکنند و پترن هاي گلگليهايي که در مجسمههايم از آنها استفاده ميکنم بر اساس رويکرد اثر که اگر مثلا اضطراب را بخواهد نشان بدهد پژمرده يا کمرنگ ميشوند.
علي داوري دبير نمايشگاه هم درسخناني درباره شکلگيري نمايشگاه چهارسوي خيال گفت: اين نمايشگاه در سال ۱۳۸۹ توسط کميته نمايشگاهي انجمن هنرمندان مجسمهساز ايران شکل گرفت و اولين دوره آن در موزه امام علي (ع) برگزار شد و از دومين دوره اين رويداد در خانه هنرمندان ايران برگزارشده است. روند برگزاري اين رويداد بهمرور بهتر شد و در اين دوره اتفاقات خوبي رقم خورد.
او درباره اثرش در اين نمايشگاه گفت: اين اثر که يک گاو است از ۹ قطعه فلز تشکيلشده است و سر آن از اتصالات لوله گاز است و از دو ساچمه نيز بهعنوان چشم آن استفاده کردهام. بدن گاو نيز متشکل از دو لوله است.
کمالي زاده ديگر هنرمند شرکتکننده در اين نمايشگاه گفت: من از سال ۱۳۶۴ در رشته سراميک فعاليت ميکنم و دوره مجسمهسازي را نزد استاد شهابي و فياض گذرانده ام و در اولين بينال مجسمهسازي که در موزه هنرهاي معاصر برگزار شد٬ دوم شدم. در تمام اين سالها در نمايشگاههاي گروهي آثارم را به نمايش گذاشتهام و بيشتر مجسمههايي که ميسازم حسي هستند.
حسينعلي عسگري ديگر هنرمند شرکتکننده در نمايشگاه گفت: من از سال ۱۳۷۳ به شکل حرفهاي مجسمهسازي را شروع کردهام و در کنار آن نقاشي ميکنم و شاگرد ايرج محمدي٬ حميد شانس و علي قهاري بودهام. البته من در دو سال پاياني زندگي استاد علي قهاري در خدمت ايشون بودم و خوب حال چندان مساعدي نداشتند. ولي همين حضور هم بسيار آموزنده بود .
او درباره اثرش گفت: من در اين نمايشگاه مجسمه کمالالملک را بهصورت خوابيده ساختهام. اول اين مجسمه را هايپررئال ساخته بودم اما در روند کار دچار دگرديسي شد و در آن تخريب به وجود آوردم و موهاي او را بهصورت فرم گياهي زنده و رونده ساختم. دليل اينکه اين فيگور را خوابيده ساختم اين بود که ميخواستم بگويم هر چيزي که تخريب شود دوباره ميتواند از نو رشد کند.
اين مجسمهساز ادامه داد: من درهنرستان و دانشگاه نقاشي خواندهام و به نظر من کمالالملک در آموزش آکادميک نقاشي در کشور ما نقش کليدي داشته و قدر او آنگونه که بايد دانسته نميشود با ساخت اين مجسمه قصد داشتم که او را تکريم کنم.
روحالله شمسي زاده نيز درباره روند شکلگيري مجسمهاش گفت: بيشک هر اثري در کنار فرم داستاني دارد ، متافيزيک ماده در اين اثر مهمِ است چراکه با کمپوزيت دوده و فلز برنج ساختهشده، و بهنوعي به خاطره ماده توجه دارد ، دوده بهنوعي ارجاع به آتش دارد و فرايند تبديل و جابجايي انرژي ،….
او افزود: اين اثرازمجموعهاي انتخابشده که بخشي از آن پيشتردرقالب نمايشگاهي در شهر کارلسروهه در قالب يک پروژه مشارکتي هنر ( جابجايي ) در معرض ديد مخاطب قرارگرفته است ، عنوان اثر " ترمينال اول" نام دارد و بهنوعي ارجاع نمادين و فرميک به محمل تغيير و جابجايي انسان براي ورود به جهان جسماني دارد.
