بررسي و نقد کتاب “شهر ايراني در سنجش جهاني”

به همان اندازه که پيشينۀ بناي شهر در ايران کهن، مقوله اي پر قدر و همراه و همداستان با شکل گيري و سازمان يافتن اجتماعي نخستين ساکنان اين سرزمين است، نخستين تدبيرها براي سازمان دادن به نهادهاي مدني، امري پر معنا مي نمايد. شهر در اين معنا موجودي است که در گستره اي الهي- انساني زاده مي شود و باني اش "شاه" است. از اينروي، نخستين شهرهاي ايران، عبارتند از دماوند که آن را کيومرث ساخته يا ري و شوش و ري که هر دو را هوشنگ بنا نهاده است، آنچه مشهود است، اسطورۀ شهر ايراني از وجه تعميم بناي نخستين شهرها به دست نخستين شهرياران خبر مي دهد.

زمينه هاي معنوي يا آسماني زايش در شهر ايران زماني تقويت مي يابد که با برآمدن نخستين انسان "مشي و مشيانه" و گام هاي بعدي آفرينش، نخستين شهر ايرانيان پا به عرصه وجود مي گذارد. با وجود همه پيشينه هاي الهي – معنوي، شهرهاي ايران زمين، نتوانستند آورنده جوّي شوند که از يکسوي زاده تجربه هائي پويا باشد که از جمله، نهضت هائي بزرگ را براي رهائي از حکومت هاي بيگانه برپا مي کرد و از سوي ديگر، به نظام مديريتي مقبولي برسد که شهر را به مثابه موجوديتي پويا،در گسترۀ سرزميني گوناگون کارآئي بخشد و ضمن برخورداري از توان آفرينش انديشه هائي پيشرو و تابناک (از شهرستاني تا سهروردي و از خواجه نظام الملک تا رشيد الدين فضل اله) راهي از ريشه نو را براي سامان دادن به فضاي شهري پيدا کند. اين امر، عليرغم پيوسته پايدار نگه داشتنِ زبان و فرهنگ ايرانيان صورت مي گرفت، که به اين دو هيچگاه محل آن داده نشد تابه جامعيتي نو بيانديشند و مردمان را در شرايطي قرار دهند که با اتکاء بر قانون، بتوانند در همۀ نقاط قابلِ سکونت سرزمين هاي ايران، شهروندي به شمار آيند، محّق به حقّ تعريف شده اي که همزمان، آسماني – الهي ومدني – انساني به شمار مي آيد.

شهر ايراني در طول دوران تاريخي خود، راه و رسمي براي زاده شدن، رشد کردن، مديريت شدن و ماندگار شدن داشته که هيچگونه شباهت مستقيم با شهرهاي يونانيان و ديگر سرزمين هاي کهن ندارد. آتش ها،ويرانگري ها و به سرقت رسيدن توسط بيگانگان، ازيک سوي و عادت ايرانيان به نا نوشتن آنچه مي دانسته و مي زيسته اند، از سوي ديگر، امکان دسترسي به وجه قابل اسناد آن راه و رسم ها را از ميان برده اند. در کتاب ها و گزارش هائي که معمولاً در باب شهر و رشد آن (به عنوان مقوله اي جهاني) مي يابيم، گذارهائي وجود دارند که الزاماً با چگونگي شکل گيري و رشد شهرهاي ايراني، انطباق ندارند و جاي خالي اين انطباق، آن جائي بيش تررخ مي کند، که بينشي بيگانه با ذات محفل زندگي ايرانيان، مبنا قرار داده مي شود. امروزه دانشمندان پي جويِ شناخت آن چه در گسترۀ شهرسازي (به مثابه يک علم) مي گذرد، با مشکلاتي روبه رو مي شوند که از اتکاء بر تجربه، برداشت هاي شخصي و نيز توانمندهائي نشأت مي گيرند که داراي اعتبار تجربي اند.

در عصر مدرن، مقوله شناخت شهر و آينده پژوهي شهر و ترسيم روشني از سرنوشت آن، نمي تواند بي اتکاء بر اصل ها، هدف ها و آرمانهائي که بارِ بومي و ملي دارند، مطلوب و مقبول باشد. اينجا، ذات مياندانشيِ شهرسازي به مثابه اصل نخستين رخ مي کند و تمامي زمينه هاي بازشناسي علمي براي شناخت واقعيت ها و حقيقت هاي هر شهر را بر پايۀ داده هاي موجود و خواسته هاي برخاسته از دانش هاي گوناگون فرا مي گيرد و براي هر يک، به تعيين ويژگي هاي کمي و کيفي، در برش هاي زماني خاص مي پردازد.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از روابط عمومي انجمن مفاخر معماري ايران، در دويست و هشتاد و نهمين گفتمان هنر و معماري که به بررسي و نقد کتاب "شهر ايراني- در سنجش جهاني" تاليف دکتر محمد منصور فلامکي اختصاص دارد، دکتر سيمين حناچي و  مهندس سهراب مشهودي و مهندس يزدان هوشور سخن خواهند گفت که با نمايش فيلم همراه است. دبير پنل گفتگو مهندس عليرضا قهاري هستند.

 علاقه مندان جهت حضور در اين برنامه مي توانند روز چهارشنبه 21 شهريور ماه 1397 از ساعت 15:30 الي17:30 به موزه هنرهاي ديني امام علي (ع) خيابان وليعصر (عج)- بالاتر از ظفر – بلوار اسفنديار – شماره 35 مراجعه نمايند.

پیمایش به بالا