
هر سال که مدرسهها باز ميشد و کودکان سراغ کتابهاي درسيشان ميرفتند با تصويرگريهاي مردي روبهرو ميشدند که هرچند او را به نام نميشناختند اما همين تصويرها آنها را به دنيايي ديگر ميبرد و در ذهنهايشان نقش ميبست. پرويز کلانتري خالق نقاشيهاي «حسنک کجايي؟»، «دهقان فداکار» و … در کتابهاي درسي بود که ديگر در ميان ما نيست. حالا دخترش ميگويد قصد دارد اقداماتي انجام بدهد و آثار پدرش را به نمايش بگذارد.
به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، بيش از دو سال از درگذشت پرويز کلانتري ميگذرد. دخترش نگار کلانتري ميگويد: عموم مردم با پدرم خاطره دارند. ما آثار زيادي را از او در اختيار نداريم به جز چند اثر که براي من، مادرم و خواهرم به يادگار گذاشت.
او ادامه ميدهد: من ميخواهم با مجموعهداران آثار پدرم صحبت کنم تا به کمک آنها چند کار را فراهم کرده و به نمايش بگذاريم. چند اثر هم ما براي نمايش قرار ميدهيم.
فرزند پرويز کلانتري اضافه ميکند: ما خيلي خوشحال هستيم که آثار پدر خواهان دارد و در دست مجموعهداران است. برخي با ما تماس ميگيرند و ميخواهند آن چند اثري را که در دست ما هست خريداري کنند اما اين آثار روح پدرم را در خود دارند و ما با آنها زندگي ميکنيم.

پرويز کلانتري متولد سال ۱۳۱۰ و دانشآموخته دانشکدهي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران بود. مديريت کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان، شرکت در نمايشگاههاي گروهي و انفرادي متعدد در داخل و خارج از ايران و انتشار چند مجموعه داستان، بخشي از فعاليتهاي کلانتري را تشکيل ميداد. همچنين يکي از آثارش در فهرست تمبرهاي ويژه سازمان ملل به چاپ رسيد و تابلوي مشهور «شهر ايراني» او در مقر سازمان ملل در نايروبي قرار دارد. او شامگاه ۳۱ ارديبهشتماه ۱۳۹۵ براثر عوارض ناشي از يک دوره بيماري طولاني و ضعف شديد در خانهاش درگذشت.
کلانتري نقاش، طراح، نويسنده و روزنامهنگار بود. برخي از افراد بدون اينکه بدانند تصوير زبانبازي «روباه» براي «زاغ» و مهماني «کوکب خانم» با دست چه کسي بر ذهشان نقش بسته، کلانتري را به عنوان نقاش منظرههاي کويري ميشناختند؛ خودش هم دربارهي آنها گفته بود: «من نقاش مناظر خاکآلود مملکتم هستم.»
آيدين آغداشلو ـ نقاش ـ درباره کلانتري گفته است: کلانتري يک نقاش قصهگو بود. او در نقاشيهايش از عناصر ساده زندگي روستايي و آدمهاي ساده استفاده ميکرد و اين موضوع از قلب رئوف او برميآمد. او به نسلي از هنرمندان تعلق داشت که همه با هم همکاري، همدلي و همراهي داشتند. او در طول عمر پربارش توانست هم به شيوه شخصي خودش دست پيدا کند و هم با نيرويي مافوق تصور، تعداد زيادي اثر خلق کند. اين پرکاري و پرباري نصيب هر نقاشي نميشود.
او ادامه داده است: کلانتري يک نقاش و تصويرگر حرفهاي بود و در تمام عمرش به اين عنوان شناخته ميشد. البته او نويسنده قابلي هم بود و بسيار شيرين موضوعات را به دور از پيچيدگيها مينوشت. تصويرگريهاي او نيز تأثير بسيار قابل توجهي بر نسلهاي بعدي در اين زمينه کار داشت. اگر از بخش فني کارهاي کلانتري چشمپوشي کنيم که آثار او را غيرقابل تقليد کردند، بايد در نقاشيها و تصويرگريهايش بهدنبال خود او بگرديم و ببينيم اين پسزمينههاي کاهگلي و زندگيهاي روستايي، از کجاي شخصيت او نشأت گرفتهاند. اگر او از اين زندگيهاي ساده نقاشي ميکشيد، دليلي بر سادهانگاري او نبود، بلکه کلانتري فردي پاک، باصفا و باسواد بود.
يکي از معروفترين کارهاي اين هنرمند براي کودکان، تصويرگري آلبوم «رنگين کمون» با شعر و موسيقي ثمين باغچهبان است. آلبومي که براي کودکان دهههاي گذشته پر از خاطره و تصويرهاي شاد است.
او روحيه شوخطبعي داشت و همسرش چند ماه پيش از درگذشت او و در زمان بيماري اين هنرمند گفته بود: «هنوز هم کودکي در وجود پرويز زنده است و به نظر من، بهترين ويژگي هر انساني بهجز اين، چيز ديگري نميتواند باشد.»
