
«اسطوره، قهرمان، برنده… هر چه.»
این جملهای بود که ننِنا کالو به سینه داشت؛ جملهای ساده اما دقیق، توصیفی که شاید بیش از هر نقد و بیانیهای، جایگاه تازهٔ او را در تاریخ هنر معاصر توضیح میدهد.
پیروزی ننِنا کالو در جایزهٔ ترنر ۲۰۲۵ فقط یک برد شخصی نبود؛ لحظهای بود که به گفتهٔ رئیس هیئت داوران، «مرز میان هنرمند نوروتیپیک (دارای توانایی شناختی معمول) و نورودایورس (دارای تفاوتهای شناختی، مانند ناتوانی یادگیری) را کمرنگ کرد».

کالو، هنرمند بریتانیایی–نیجریهای ۵۹ ساله، با طراحیها و مجسمههای پیلهمانندش ــ ساختهشده از پارچه، نوار VHS، چسب و مواد بازیافتی ــ به نخستین هنرمند دارای ناتوانی یادگیری تبدیل شد که جایزهٔ ترنر را از آنِ خود میکند.
آثاری که منتقدان آنها را «گرههایی عظیم، فشرده و فوقالعاده رنگارنگ» توصیف کردهاند و حسی از شادمانی و تعالی میآفرینند؛ حجمهایی معلق که مانند «گرداب»، تماشاگر را به درون خود میکشند و بارها به بازگشت وامیدارند.
آثار کالو نه روایتمحورند و نه نمادپرداز؛ بیشتر حاصل یک روند جسمانی و غریزیاند. طراحیهای بزرگمقیاس او با خطوطی پرشتاب و ریتمیک شکل میگیرند و مجسمههای معلقش مخاطب را میان گرهها، رنگها و لایهها معلق نگه میدارند؛ تجربهای که بیش از آنکه توضیحدادنی باشد، باید حس شود.

در سالی رقابتی، کالو رقبای قدرتمندی چون محمد سامی با نقاشیهای عظیم دربارهٔ جنگ، رنه ماتیتش با روایتهای هویت و تعلق، و زِیدی ژا با جهانهای فولکلورال و رازآلودش را پشت سر گذاشت.
پیروزی کالو، تنها یک انتخاب هنری نبود؛ پیامی علیه تبعیض در ساختارهای هنر معاصر است. پیامی که نشان میدهد تفاوتهای شناختی و شیوههای بدیل هنری میتوانند نه تنها دیده شوند، بلکه در بالاترین سطح هنر معاصر تجلیل شوند.






