تغییر موازنه‌ی قدرت در هنر معاصر؛ نگاهی به آثار ابراهیم ماهاما هنرمند صدر فهرست Power 100 مجله ArtReview

مجله‌ی بین‌المللی ArtReview در تازه‌ترین رتبه‌بندی سالانه‌ی خود، ابراهیم ماهاما، هنرمند غنایی، را در جایگاه نخست فهرست Power 100 قرار داد؛ فهرستی که معتبرترین شاخص سنجش نفوذ و اثرگذاری در هنر معاصر به‌شمار می‌رود. این انتخاب، نشانه‌ای روشن از نقش فزاینده‌ی هنرمندانی است که خارج از مدار سنتی غرب، با بازخوانی تاریخ استعمار، اقتصاد جهانی و مناسبات قدرت، زبان تازه‌ای برای هنر معاصر شکل می‌دهند.

ماهاما فعالیت هنری خود را نوعی «سفر در زمان» می‌داند و با استفاده از مواد دورریخته‌شده‌ای چون کیسه‌های کنفی، قطعات صنعتی و اشیای مصرفی، تاریخ را نه به‌عنوان گذشته‌ای بسته، بلکه به‌مثابه امری زنده و در حال تداوم بازتعریف می‌کند. موادی که زمانی در خدمت تجارت استعماری بودند، در آثار او به حاملان حافظه‌ی جمعی بدل می‌شوند

ماهاما پس از حضور چشمگیرش در بینال ونیز ۲۰۱۵ با اثر Out of Bounds به یکی از چهره‌های مهم هنر معاصر غنا بدل شد. گونی‌هایی که زمانی برای حمل کاکائو و کالاهای صادراتی غنا به کار می‌رفتند، اکنون حافظه‌ی تجارت، استعمار و نیروی کار را در آثار او حمل می‌کنند. برای ماهاما این مواد تنها ماده خام نیستند؛ آن‌ها تاریخ‌اند.

در مرکز کار او، تلاشی مداوم برای بازاندیشی در چیستی هنر قرار دارد؛ تلاشی که از دل بحران و فروپاشی عبور می‌کند. همان‌گونه که خود می‌گوید:
«من از بحران و شکست به‌عنوان ماده‌ی اصلی در کارم استفاده می‌کنم تا زبان‌ها و زیبایی‌شناسی‌های تازه‌ای تولید کنم.

آثار اخیر ماهاما در لندن گاه به سازه‌های قابل استفاده و گاه به نقاشی‌هایی برای تماشا بدل می‌شوند. این تغییر موقعیت برای او اهمیت دارد، زیرا تاریخ بسته به فضا معناهای متفاوت پیدا می‌کند.

اما هنر ماهاما فقط به تولید اثر محدود نمی‌شود. هم‌زمان با موفقیت بین‌المللی، او بر مفهوم «بازتوزیع» تأکید دارد؛ ایده‌ای که از آموزش در دانشگاه KNUST و تأثیر استادش شکل گرفته است، جایی که هنر به‌عنوان «هدیه‌ای به جامعه» فهم می‌شد. او می‌گوید:
«نمی‌توان از عدالت حرف زد، وقتی مسئله‌ی عدالت هنوز به تاریخ استعمار و سرمایه گره خورده است.»

ماهاما نهاد هنری را نه صرفاً ساختاری خنثی، بلکه عرصه‌ای برای کندوکاو در حافظه و زمان می‌بیند:
«من به نهاد به‌عنوان نوعی حقیقت باستان‌شناسانه فکر می‌کنم.»

از این منظر، نهاد هنری همانند یک سایت باستان‌شناختی است، جایی که لایه‌های تاریخ، قدرت و فراموشی خوانا می‌شوند. نگاه او به تاریخ نیز محدود به مرزهای ملی نیست؛ آثارش شبکه‌ای از ارتباطات، تبادلات و جابه‌جایی‌های فراملی را آشکار می‌کنند، جایی که اقتصاد، نیروی کار و سیاست در مقیاسی جهانی به هم پیوند می‌خورند.

برای ابراهیم ماهاما، هنر فراتر از زیبایی‌شناسی است. هنر ابزاری است برای یادآوری و بازاندیشی در امکان‌های آینده:
«تنها دلیلی که هنر می‌سازیم این است که به خودمان یادآوری کنیم چرا باید جهان را متفاوت از آنچه هست، دوباره سامان‌دهی کنیم.»

پیمایش به بالا