گفتگو ي اختصاصي گالري آنلاين با مريم محمدي و پرستو رجائي

"بوي کاهگل آواز پرنده" کتاب گزيده اشعار استاد محمد ابراهيم جعفري با گردآوري مريم محمدي و کتاب "ابري به دشت خاطره مي بارد" زندگي نامه استاد، به قلم پرستو رجائي که توسط نشر نظر به مديرت محمودرضا بهمن پور منتشر شده، در اولين سالگرد درگذشت ايشان در باغ موزه ايراني رونمايي خواهد شد. به همين مناسبت گفتگويي با مريم محمدي و پرستو رجائي داشته ايم که در ادامه خواننده آن هستيد:

محمد ابراهيم جعفري شاعر است و نقاش و معلم , در معلمي همانقدرهنرمند است و آزاد انديش که در شعر ها و نقاشي هايش .با شعر برخوردي نقاشانه داشت ,تصوير ها بودند که به کلمه تبديل ميشدند و در لحظه شکل ميگرفتند هيچ چيز از قبل طراحي نميشد في البداهگي در جانش نهفته است .از نوجواني شعر همراه جاودانه او شد, ميگفت :در سرودن شغر بجايي رسيدم که هرچه ميخواستم بگويم شعر ميشد .

" سرودن شعر براي محمد ابراهيم زمان و مکان خاصي نداشت، اتفاقي بود که در لحظه به وجود مي آمد، شايد يک لحظه در ماشين روي يک دستمال مينوشت، شايد پشت مقواي شيريني و پاكت و …" اين را مريم محمدي همسر محمد ابراهيم جعفري مي گويد و ادامه مي دهد:

او از دوران دبيرستان همواره هر کجا حضور داشت حتما شعر ميخواند و براي هر مناسبتي به سرعت شعر مي سرود، که در حقيقت في‌البداهه مي‌سروده و بيشتر شعر هايش را از حفظ ميخواند وآنها را نمي نوشت , با آغاز زندگي مشترکمان در طول زمان اشعاري را که ميگفت مي‌نوشتم و اين کاغذ ها را در آتليه و هر کجا که ميگذاشت جمع و در دفتري پاکنويس مي‌کردم.

يکي از صحبت هاي جالب او راجع به شعر، اين بودکه: "شعر به شکلي مبهم به آدم الهام ميشود، تا جايي که من وقتي شعري را مينويسم و به ذهنم ميرسد،کما اينکه بلافاصله آن را کنار بگذارم ممکن است دو روز ديگر اگر بخوانمش اصلا ندانم اين مال من بوده، فقط از حال و هوايش ميفهمم شعر من بوده، کلماتي را که آن‌موقع نوشتم يادم نمي‌آيد."گفته شمبورسکا شاعر لهستاني را هميشه تکرار ميکرد : شعر هرچه باشد از نميدانم دايم مي رويد : و او اين ابهام را دوست داشت در شعر کوتاهي ميگويد :

روزگار خوبي دارم قفسم را درباغ ياد تو اويخته ام

بر شاخه اي مبهم وضوح افت شور و شوق است .

عکس از مهرداد اسکويي

مريم محمدي در خصوص روند پيشرفت کار تهيه و تنظيم کتاب گزيده اشعار و زندگينامه محمد ابراهيم جعفري توضيح داد: او ترانه هاي زيبايي سروده با تاثير از ملودي ها و موسيقي محلي و فولکلوريک ايران که مجموعه اي از ان شامل 40 ترانه در کتابي بنام چو مرغ شب خواندي و رفتي در سال 1395 در نشر مشکي به چاپ رسيد و اين کتاب اولين کتابي بود که بالاخره پس از 40 سال سرودن ترانه و شعر به چاپ رسيد .

شعرهايش را که در طول ساليان جمع آوري کرده بودم آماده چاپ کردم و فقط منتظر موافقت او براي چاپ بودم که سر انجام با آن موافقت کرد.

در مورد کتاب " بوي کاهگل آواز پرنده" ؛ محمد ابراهيم معتقد بود افرادي که اشعار او را شنيدند و نوشتند، به خاطرشان مي ماند و خيلي باوري به چاپ کتاب نداشت. استاد خسرو سينايي در راضي کردن او براي چاپ کتاب بسيار موثر بود و به محمد ابراهيم ميگفت تو مثل يک بچه پولداري که انقدر پول داري که قدر پول را نميداني، تو هم قدر شعر هاي خودت را نميداني. در نهايت به اصرار فراوان من يک مقدمه کوتاه براي کتاب نوشت. در اين کتاب نوشته هايي از ليلي گلستان خسرو سينايي و باجلان فرخي بر شعر ها و احوال شاعرانه او نگاشته شده است.

کتاب شعر محمد ابراهيم جعفري، گزيده اي از اشعار او از سنين نوجواني است که بخشي از کتاب با ريتم زمان پيش رفته و شعرهايش خيلي بلند نيستند ، بسياري از شعرها بسيار کوتاه وهايکو هاي جعفري هستند.

يکي از کوتاه‌ترين شعر هايي که نوشته بود "يک غفلت کوتاه … يک آه" است که ماجرايش مربوط ميشود به ربودن دوتارش از ماشين که در عرض چند ثانيه که ايشان زنگ در خانه دوستشان را زدند اتفاق افتاد. اين مجموعه اشعار در سال 1396 براي چاپ به نشر نظر داده شد.

پرستو رجائي، نويسنده کتاب زندگينامه محمد ابراهيم جعفري که همزمان با کتاب شعر ايشان روز جمعه در باغ موزه هنر ايراني رونمايي ميشود از سال 1394 اولين پروژه نگارش زندگينامه خود را پس از سالها تجربه در حيطه خبرنگاري آغاز کرد. رجائي در مورد آغاز و روند کار خود بيان کرد:

سال ١٣٩٤ تصميم گرفتم زندگينامه ي برخي از هنرمندان تأثيرگذار تجسمي را بنويسم. هنرمنداني كه در بين ما هستند و مي توانند روايت هاي دست اولي را از زندگي و كارشان تعريف كنند. از آنجايي كه علاقه مند و پيگير جريان مدرن هنر ايران بودم تصميم گرفتم از اين نقطه شروع كنم. محسن وزيري مقدم دور بود و اين امكان به راحتي ميسر نمي شد. به سراغ محمدابراهيم جعفري رفتم و گفتم من مي خواهم زندگي تان را به شكل داستان بنويسم. آقاي جعفري و خانم محمدي به من اعتماد كردند و اجازه دادند من وارد حريمشان بشوم و خاطرات زندگي شان را ثبت و ضبط كنم. پس از يازده ماه مصاحبه با ايشان، خانواده و حدود ٢٠ نفر از دوستان، شاگردان و اطرافيانشان (خسرو سينايي، غلامحسين نامي، ليلي گلستان، حسينعلي ذابحي، منوچهر معتبر، ايرج اسكندري، احمد وكيلي، همايون سليمي، واحد خاكدان، مهدي احمدي، فرشيد شفيعي و…) همينطور مطالعه ي پايان نامه ها و مجلات و تماشاي فيلم هاي مستندي كه از ايشان ساخته شده بود و تك تك نوشته ها، نامه ها و عكس هايي كه خانم محمدي در اختيار من گذاشتند، نگارش كتاب را آغاز كردم و پس از دو سال يعني سال ٩٦ كتاب به اتمام رسيد.

پس از اتمام كار آقاي جعفري به من گفتند اين كتاب را ٢٠ بار مي خوانند اما در ادامه با خنده گفتند "البته اگر شما داستانم را براي من تعريف كني قشنگ تر است."

خوشحالم كه قبل از رفتنشان فرصت داشتم هم كتاب را برايشان بخوانم و هم داستانشان را تعريف كنم.

سال ٩٧ آقاي محمودرضا بهمن پور مدير محترم نشر نظر موافقت خودشان را جهت انتشار كتابم اعلام كردند و در نهايت صميميت و توجه و حمايت ايشان اين يكسال اخير مراحل دشوار آماده سازي نهايي كتاب به اتمام رسيد و كتاب به زودي رونمايي مي شود.

در ادامه اين گفتگو، مريم محمدي با اشاره به دشواري جمع آوري اين اطلاعات و تهيه و تنظيم گفتگو ها و مطالب، به اهميت و ارزشمندي کار طولاني و پالوده اي که انجام شده تاکيد کرد و

بعنوان شخصي که در تمام مراحل آماده سازي، جمع آوري و تنظيم اطلاعات کتاب شعر، زندگينامه و آثار نقاشي محمد ابراهيم جعفري حضور داشته است، از  صميميت و همدلي  اقاي محمود رضا بهمن پورو تمام همکاران نشرنظر , فرشيد شفيعي و همه دوستاني که در اين پروژه حضور موثر داشته اند تشکر کرد واين همدلي را عامل اصلي موفقيت کار برشمرد.

مراسم رونمايي از هر دو کتاب با حضور مريم محمدي  همراه با سخنراني ليلي گلستان، خسرو سينايي،  سارا جعفري، پرستو رجائي و محمودرضا بهمن پور  برگزار خواهد شد.

همچنين در مراسم رونمايي از کتاب، فيلمي از استاد خسرو سينايي به نمايش در مي آيد که در اين فيلم کوتاه بخش هايي از شعر خواني استاد محمد ابراهيم جعفري در ساخته هاي استاد سينايي مربوط به سه دهه مختلف 60، 70 و 80 در کنار هم قرار گرفته اند.

پیمایش به بالا