تاثير عضويت درشبكه هاي اجتماعي(تلگرام) برعملكرد هنرمندان نقاش (بخش دوم)

حرکت رو به جلوي علم و نيز پيشرفت فناوري هاي نوين و تکنولوژي هاي ارتباطي مدرن باعث شده تا رسانه ها خود را با اين روند همسو کنند تا بتوانند جلوه ي تازه اي از خود براي مخاطبان بسازند. از رسانه هاي مکتوب پيشين تا رسانه هاي پيشرفته ي امروزي، به گونه اي در يک بستر حرکت مي‌نمايند که رسانه‌ي بعدي به نوعي شکل تکميل شده و به روز شده ي رسانه هاي قبلي است. ويژگي‌ها و جذابيت‌هايي که رسانه هاي جديدتر از جمله اينترنت براي مخاطبان به ارمغان مي آورند، مي تواند نيازهاي جديدتر و تازه تري را به وجود آورند و باعث شود مخاطبان آن را نسبت به رسانه‌هاي قبلي ترجيح دهند.

 امروزه شبکه هاي اجتماعي به عنوان نسل جديد ارتباطات مجازي در چرخه ارتباطات انساني چنان تغييراتي به وجود آورده اند که به واسطه آنها انسان ها علاوه بر تجربه زندگي در عرصه حقيقي و عيني، در حال تجربه و شکل دهي به زندگي مجازي خود هستند. اين شبکه ها در عرصه هاي مختلف زندگي کنوني نقش دارند و مرز و خط کشي رسانه هاي سنتي و بيشتر يک طرفه را از بين برده اند و در بطن زندگي انسان ها نفوذ کرده اند. مردم با استفاده از اين شبکه ها به سرعت به اخبار و اطلاعات دسترسي پيدا مي کنند و در فضاي مجازي با يکديگر وارد تعامل مي شوند. شبکه هاي اجتماعي اين امکان را ايجاد مي کنند که گروه ها به سرعت شکل بگيرند و با هم ارتباط موثري برقرار کنند. اين شبکه ها در تحولات سياسي و فرهنگي هم، نقش آفريني کرده اند و به تعبير برخي به تريبون‌هاي آگاهي بخش تبديل شده اند، اما واقعيت اين است که به کارگيري اين شبکه ها در اخلاق، فرهنگ و هويت ملّي مردم تاثير داشته است، البته تاثيراتي که در قالب ارتباطات کاربران با يکديگر و نه در رسالت رسانه اي شبکه هاي اجتماعي رخ مي دهد .

به جهت اينکه تنها در صورت وجود مشارکتي کاملاً فعال و پويا از طرف گروه هاي داراي جايگاه اجتماعي مشخص براي شکل گيري چشم انداز موفق آينده ارتباطات تبادلي در فضاي شبکه هاي اجتماعي و به جهت اينکه اين شبکه ها هستند که حجم عظيم فعاليت هاي بشر قرن بيست و يکم را شکل خواهند بخشيد، نياز به تئوري و نظريات دقيق و کاربردي در تعريف و پوشش دهي نقش هاي رسانه هاي اجتماعي ‌و به جهت تغيير نوع و بستر ارتباطات از ارتباطات سنتي به ارتباطات تکنولوژي محور و به جهت گستردگي پهنه کاربري شبکه هاي اجتماعي در زندگي مردم امروز و به دليل اينکه در جهت شکل دادن به نيازهاي دوره جديد از جمله مشارکت فعال ملّت ها در عرصه توليد فکر و انديشه و عمل نقش اساسي دارند، به طور مسلم مديران رسانه هاي اجتماعي ناگزير به تکامل رسالت رسانه اي خود مي باشند و گرنه دير يا زود کارايي و غايت رسانه اي خود را از دست خواهند داد و پاسخي به نياز کاربران متنوع و به خصوص کاربران تخصصي نخواهند داشت و به زودي نقش هاي رسانه اي خود را نيز به کاربران اوليه و بدون دانش خود واگذار مي کنند و تنها به بستري تبديل مي شوند که تنها امکانات فضاي وب را در اختيار سليقه همه جانبه کاربران اوليه خود قرار مي دهند .

با رشد شتابان تکنولوژي ارتباطات، دو روند بزرگ و اثر گذار و متعامل جهاني شدن و مجازي شدن و انتقال زندگي انسانها به فضاهاي سايبر، به عامل اصلي تغيير الگوهاي فکري و رفتاري بخش عظيمي از انسانها بويژه جوانان تبديل شده اند که زمينه بکارگيري اين ابزار ارتباطي و گسترش شبکه‌هايي از اين دست درکشورهاي در حال توسعه از جمله در کشورمان ايران گريز ناپذير است . اکثر صاحب نظران علم ارتباطات تعامل بين صاحبان رسانه و مخاطبان را يکي از عوامل شکل دهي ارتباط پويا مي دانند. در روند تکامل اينترنت و فضاي مجازي، دوسويه بودن و تبادل نظر بين مخاطبان، سر لوحه‌ي شبکه‌هاي مجازي از جمله شبکه‌ي اجتماعي تلگرام قرار گرفته است. اين امر سبب شده تا بتوان از طريق اين شبکه‌ها تبليغات موفق تر و مؤثرتري صورت بپذيرد. قدرت تبليغات در رسانه هاي جمعي غير قابل انکار است اما چيزي که بايد مدنظر قرار گيرد اين است که روابط بين فردي نيز مي تواند به همان مقدار در جذب مخاطب مؤثر واقع شود. با توجه به گسترش شبکه‌ي اجتماعي تلگرام و اپليکيشن‌هاي   نوظهور، روابط بين فردي در جوامع مختلف بالاخص جوامع در حال توسعه در حال گسترش است و تالارهاي گفتگوي فراواني از طريق اين شبکه‌ي اجتماعي تلگرام ساخته مي شوند که مي توانند در انتخاب و عملکرد مخاطبان تأثير شگرفي بگذارند.

تبليغات در مورد يک موضوع و شکل گيري روابط بين فردي در مورد آن در شبکه‌هاي اجتماعي، هر دو مي توانند در روند جذب مخاطبان موفق ظاهر شوند. اما در حال حاضر بايد به اين انديشيد که آيا تبليغات به صورت مستقيم در افزايش مخاطبان در شبکه‌هاي اجتماعي، نقش بيشتري دارند يا تعاملات بين فردي و تبادل نظر در شبکه‌هاي اجتماعي. علم ارتباطات به گونه اي در حال پيشرفت است که نمي‌تواند از تأثير اين تعاملات در نوع نگرش و عملکرد مخاطبان، غافل بماند و از سوي ديگر تأثير شبکه‌ي اجتماعي تلگرام را که در حال حاضر توانسته به جزئي از زندگي روزمره افراد تبديل شود، ناديده گرفت. همزمان با گسترش شبکه‌هاي اجتماعي در جهان، در ايران نيز استفاده از اين شبکه‌ها دامنه گسترده اي يافته است. اگرچه آمار دقيقي از تعداد کاربران وجود ندارد، آثار و شواهد موجود نشان مي‌دهد که اين شبکه‌ها نفوذ قابل توجهي در ميان کاربران ايراني؛ ازجمله، آن دسته از اقوام و گروه هاي قومي يافته اند که سعي دارند اهداف، مطالبات، نگراني ها و دغدغه هاي خود را در فضاي مجازي بازتاب دهند. هر چند آمار رسمي مشخصي در اين باره وجود ندارد، کارشناسان تعداد کاربران ايراني فيس بوک و توييتر را به ترتيب، در حدود 22 و 9 ميليون برآورد کرده اند. در ميان شبکه‌هاي اجتماعي داخلي نيز سايت کلوب حدود 9 ميليون عضو دارد .

نکته حائز اهميت اين است که فاکتور تبادل نظر و تعامل در بين کاربران مي تواند در روند و نتيجه‌ي حاصل از جذب مخاطبان و يا فروش کالا نقش اساسي ايفا کند. در حال حاضر تبادل نظر و تعاملات اجتماعي مکمل بازاريابي به شمار مي رود. اگر گفته شود که روابط بين فردي در شبکه‌ي اجتماعي تلگرام مي تواند در آينده پا به پاي تبليغات گام بردارد سخن گزافي گفته نشده است.

هدف اصلي پژوهش حاضر بررسي تاثير عضويت در شبكه هاي اجتماعي(تلگرام) بر عملكرد هنرمندان نقاش است.

‌أ.          اهدف ويژه:

1-        آگاهي از ميزان استفاده  نقاشان از شبکه‌ي اجتماعي تلگرام

2-        بررسي كيفيت اطلاعات موجود در شبکه‌ي اجتماعي تلگرام

3-        اطلاع  ازملاک هاي مد نظر علاقه مندان به  هنر نقاشي، براي ارائه‌ي بهتر آثار

4-        آگاهي از تأثير شبکه‌ي اجتماعي تلگرام درخريد وفروش اثارهنري

5-        اطلاع از ميزان نقدهاي نوشته شده در شبکه‌ي اجتماعي تلگرام بين نقاشان.

6-        آگاهي از ميزان عضويت نقاشان در گروه ها و کانال هاي  شبکه‌ي اجتماعي تلگرام

‌ب.        اهدف فرعي:

1-        تأثير تبليغات رسانه‌اي (شبکه تلگرام) در جذب هنرمندان نقاش

2-        تأثير نقد آثار هنري در شبکه تلگرام بر عملکرد هنرمندان نقاش

3-        تأثير استفاده از شبکه تلگرام بر عملکرد هنرمندان نقاش

6-1 فرضيه هاي تحقيق:

1-        به نظر ميرسد شبکه‌ي اجتماعي تلگرام نسبت به تبليغات رسانهاي در جذب مخاطبان و هنرمندان نقاش مؤثرتر و موفقتر ظاهر مي شوند.

2-        به نظر مي رسد حضور افراد مشهود (پيشکسوت هنر – نامدار) و شناخته شده در نمايشگاه هاي تشکيل شده در شبکه‌ي اجتماعي تلگرام در جلب نظر هر چه بيشتر مخاطبان و هنرمندان مؤثر واقع شوند.

3-        به نظر ميرسد شبکه‌ي اجتماعي تلگرام در بين شبکههاي اجتماعي موردنظر تحقيق بيشترين نقش را در جذب مخاطبان ايفا ميکنند.

4-        به نظر مي رسد نقد و بحث پيرامون نمايشگاه ها در شبکه‌ي اجتماعي تلگرام نقش اساسي در عملکرد هنرمندان و مخاطبان آنها دارند.

5-        به نظر مي رسد بين ميزان استفاده از شبکه‌ي اجتماعي تلگرام توسط مخاطبين گالري ها و ميزان رفتن آن ها به نمايشگاه رابطه وجود دارد.

6-        به نظر مي رسد مخاطبان هنر نقاشي براي انتخاب نمايشگاه هاي موردنظر خود بيشتر در اينترنت و از طريق دوستان و اطرافيان استفاده مي کنند.

7-        به نظر مي رسد مخاطبان آثار هنري و هنرمندان پس از لذت بردن از ديدن نمايشگاه هاي خوب، آن را از طريق شبکه‌ي اجتماعي تلگرام به ساير دوستان خود پيشنهاد مي کنند.

8-        به نظر مي رسد بين جنسيت افراد پاسخگو و ميزان مراجعه به سايت انجمن نقاشان رابطه معناداري وجود دارد

9-        به نظر مي رسد بين ميزان سن مخاطبان و عضويت در شبكه هاي اجتماعي رابطه معناداري وجود دارد

10-      به نظر مي رسد بين جنسيت پاسخگويان و ميزان استفاده از شبكه هاي اجتماعي رابطه وجود دارد

11-      به نظر مي رسد بين عضويت پاسخگو در شبكه‌هاي اجتماعي هنر نقاشي و ملاك هاي او براي يك شبكه ايده آل رابطه معناداري وجود دارد

12-      به نظر مي رسد بين نظر پاسخگو در مورد مزيت هاي استفاده از شبكه هاي اجتماعي و جنسيت آنان رابطه معناداري وجود دارد

قلمرو موضوعي، زماني و مکاني تحقيق:

قلمرو زماني و مکاني تحقيق: تحقيق حاضر بر روي گروه هاي هنرمندان انجمن نقاشان ايرانو سايت‌ها  و کانال هاي مرتبط به آنان انجام گرفته است. مشاهده و جمع آوري داده ها در طول بهار سال جاري (1395) صورت گرفته است.

نويسنده: مينا نادري

پیمایش به بالا