
در بررسي تحقيقهاي ميداني به عمل آمده مشخص گرديد که در معماري برخي بناها مخصوصا بناهاي مسکوني يا تجاري جايگاه و نقش کودکان و بچه ها فراموش شده که در اين نوشتار اشاراتي مختصر به نقش معماري در آن فضاها خواهد شد.
گفتار اول:
خانواده رکن اصلي اجتماع و زندگي جمعي است، در جامعه شناسي اول خانواده و سپس جامعه مطرح است.
هسته اصلي يک جامعه خانواده ميباشد و هر جامعه اي براساس تجميع خانواده ها تشکيل ميشود. يک خانواده از نظر کلي يک تشکل بهم پيوسته که داراي ارکان اصلي همچون پدر و مادر و فرزندان ميباشد. اين تشکل در توسعه جامعه نقش اساسي داشته و دارد. بنظر ميرسد نقش نيمي از اين تشکل که همانا فرزندان هستند در برخي موارد مخصوصا معماري کمي کم رنگ ديده شده است. طبق نظريه جامعه شناسان يک خانواده (بطور استاندارد) از پدر و مادر و دو فرزند يا بيشتر تشکيل شده است. تشکيل جامعه کوچک و پيوستگي و تعامل با جوامع کوچک ديگر باعث تشکيل جوامع بزرگ و محله اي و در نهايت تشکل جمعيتي شهري خواهد داد. اگر به اين پروسه نظري کارشناسانه شود مشخص ميگردد که حدود نيمي از اين تشکل و يا جمعيت را فرزندان يک خانواده تشکيل داده اند.
ما بايد براي يک خانواده فکر کنيم، ما بايد براي يک خانواده برنامه ريزي کنيم، ما بايد براي يک خانواده رفاه در زندگي شهري را پيش بيني و برنامه ريزي کنيم.
همانگونه که اشاره شد يک خانواده از چهار نفر تشکيل شده که هر کدام از اعضاي خانواده داراي شخصيت و خواسته مجزا ميباشد که به يکايک آن پرداخته خواهد شد.
اول: پدر دوم: مادر سوم: فرزندان ( پسر و دختر )
اول: پدر
محوريت يک خانواده بر اساس طبق قرارداد اجتماعي مرد و يا به عبارت ديگر پدر خانواده تيرک چادر خانواده اطلاق ميشود و بر اين اساس تشکيل خانواده و جامعه تشکيل شده است، بطور کلي پدر خانواده مسئول تامين معيشت خانواده و تربيت فرزندان است.
دوم: مادر
محوريت يک خانواده بر اساس يک غريزه طبيعي و قرارداد اجتماعي بناشده و طبق آن مرد و يا به عبارت ديگر پدر خانواده تيرک چادر خانو اده اطلاق ميشود و زن يا مادر چادر و در برگيرنده اين تشکل ميباشد که بر اين اساس تشکيل خانواده و جامعه تشکيل شده است و از نظر کلي در برخي جوامع پدر خانواده مسئول تامين معيشت خانواده و پدر و مادر تواما مسئول تربيت فرزندان ميباشند ناگفته نماند که نقش مادران در تربيت فرزندان پررنگ تر از پدران است. در برخي از جوامع از نظر اشتغال و کسب درآمد براي تامين مخارج و هزينه هاي زندگي و تربيت فرزندان بين پدر و مادر اختلافي وجود ندارد.
سوم : فرزندان (پسر و دختر)
فرزندان در هر خانواده اي باعث گرم شدن خانواده ميگردد. فرزند يا فرزندان در جوامع مختلف تابع نظرات و تحت سرپرستي و تربيت پدر و مادر تواما ميباشند و فرزندان صالح تحت نظارت و تربيت پدر و مادر پرورش يافته و تربيت ميشوند. تربيت فرزندان نياز به انجام پارامترهاي لازمه دارد که در وحله اول ميتوان تربيت و شخصيت دادن به کودک و تربيت و مسکن و معيشت را بر شمرد. فرزندان تا دوران سنين کودکي و حتي سنين نوجواني قابل فرم گيري و ياد گيري بوده با رشد جسمي و فکري انديشه هايي جديد به فکرشان ميرسد که اين دوره از زندگاني براي آينده شان بسيار موثر و تاثير پذير است و از مکان زندگي و معيشت چيزي نميدانند.
با توجه به مطالب فوق مشخص ميگردد که فرزندان در خانواده داراي جايگاه ويژه اي هستند وليکن جايگاه آنان در برخي موارد ناديده گرفته ميشود.
گفتار دوم : پدر و مادر چه مواردي را در معماري واحدهاي مسکوني ناديده ميگيرند؟
فرزندان از سن طفوليت و کودکي و نوجواني و حتي جواني تحت تکفل پدر و مادر هستند نميتوانند اظهار نظري در مورد معماري محل سکونت خود ارائه دهند در صورتي که از نظر کلي نصف جمعيت خانواده را تشکيل داده اند. پدر و مادر با تمايلات و سليقه شخصي خود خانه و يا واحد مسکوني اجاره و يا خريداري مينمايند و جايگاه فرزندان فراموش شده و انتخاب بستگي به سليقه والدين دارد که هر کدام در کدام محل زندگي کنند و اطاق فرزندان در آن واحد کجا قرار دارد. آيا محل و يا اتاق انتخابي براي فرزندان مناسب است يا خير؟ والدين بايد بدانند که فرزندان از سن طفوليت و کودکي نياز به فضايي دارند که با روجيات آنان همنشين و سازگار باشد. آنها به فضا و معماري مخصوص به خود نياز دارند که اين نکته در بيشتر اوقات از ديد پدر و مادر به دور است. بعد از احداث بنا و يا خريداري بنا کودکان بر معماري آن بنا موثر نيستند وليکن در معماري داخلي ميبايست محوطه و يا فضاي لازمه جهت کودکان در نظر گرفته شده باشد و بطور کلي آن محيط ميبايست براي کودکان فرح انگيز و شادي آفرين باشد. به تجربه ثابت شده که اوليا نميدانند که اتاق کودکان در چه منطقه اي از منزل باشد و رنگ و مبلمان و معماري داخلي اتاق کودک با ساير اتاق ها چگونه بايد متفاوت باشد و اگر ميدانند به آن توجه نميکنند و از کنار آن رد ميشوند. همانگونه که براي راه رفتن کودک نياز به آموختن آن و نياز به دانستن فرهنگ و دانش لازمه استفاده همزمان از وسايل کمک آموزشي نيز ميباشد بايد براي پرورش فکر و ياد گيري مهارت لازمه نيز از وسايل کمک آموزشي استفاده شود وليکن در انتخاب محل سکونت و انتخاب وسايل و طراحي چيدمان کودک فراموش ميشود. در طراحي واحدهاي مسکوني اتاق خواب والدين مشخص و پارامتر هاي لازمه رعايت ميشود و ليکن اکثرا براي اتاق فرزندان هيچگونه امتياز و يا مولفه اي را در نظر نميگيرند.
آيا اتاق فرزندان از نظر رنگ آميزي و بدنه سازي همانند ساير اتاق هاي خواب بايد باشد؟ جواب خير است.
دکوراسيون اتاق کودکان در هر سنين به فراخور سن و سال او بايد باشد. بايد دکوراسيون اتاق فرزند پسر با دکوراسيون فرزند دختر متفاوت باشد. نيت پدر و مادر آن است که به فرزند زندگي شادي آفرين هديه داده شود بنابراين بايد فضاهاي شادي بخش براي او فراهم کرد. تنوع رنگ هاي شاد، تنوع در دکوراسيون مناسب کودکان و نوجوانان. قرار دادن صندلي و ميز و امثال آن مناسب با سن بچه ها. از سنين کودکي تا سنين نوجواني از نظر روحي و جسمي و حسي و جنسيتي اطلاعاتي ندارد که به مرور توسط پدر و مادر به فرزند تا حدي آموزش داده ميشود وليکن از نظر بصري بچه همه چيز را مي بيند و الهه ذهن خود مينمايد. برخي شئون از روابط را بايد رعايت کرد. پيشبيني مکان لازم جهت بازي و تفريح و نقاشي انجام کارهاي دستي بچه ها. از موارد مهم ديگر ايمني محل بازي و گردش کودکان و بچه ها و در دسترس نبودن وسايل خطر آفرين در اتاق بچه ها مانند وسايل برقي و يا مکانيکي بدون مجافظ ميباشد.
کودک و فضا
با توجه به رشد کودک و نيازهاي اوليه به تعليم و تربيت وظيفه والدين است که به کودک خود آموزش هاي لازم رابدهند. اين آموزش ها نياز به برنامه آموزشي و نحوه آموزش ندارد. اين موارد در کجا و چگونه بايد به کودک و يا بطور کلي به بچه ها آموزش داده شود. هر برنامه آموزشي نياز به برنامه لازم داشته که براي آموزش راه رفتن نياز به محيط سرباز و يا سربسته دارد. تربيت اوليه بچه و کودک توسط مادر انجام ميشود و لازم است که مادران دانش فراموختن آن را داشته باشند.
آيا اين کفايت ميکند؟
پاسخ خير ميباشد. کودک نياز به چه فضاهائي دارد و در چه فضائي از محل سکونت اين خواسته بايد پياده شود؟
به تجربه ثابت شده که کودکان و خردسالان آموزش ها را در محيط منزل توسط مادران و يا به ندرت در مهد کودک از مربيان کسب ميکنند. کمتر ديده شده اين آموزش در مکانهاي نگهداري کودکان انجام شود مگر آنکه والدين شاغل باشند. زماني که والدين شاغل هستند کودکان و يا بچه هاي خود را به مهد کودک و يا کودکستان ميسپارند و در آنجا توسط مربيان به آنان آموزش لازمه داده ميشود. مسئله مهم اختصاص فضاها براي آموزش و پرورش کودکان و بچه ها ميباشد که در مهد کودک و کودکستان ها ميبايست طبق ضابطه و استانداردهاي لازم فضا در نظر گرفته شده باشد.
براي کودکستان ها و مهد کودک ها ظوابط و استانداردهايي جهت فضاها تعريف شده که معماران آن را در طراحي بنا دخالت ميدهند و از طرفي بقيه کودکان و بچه هائي که در منزل تحت تعليم قرار ميگيرند نيز نياز به فضاي لازمه دارند که در معماري بيشتر واحدهاي مسکوني ديده نشده و اگر ديده شده و فضائي براي آن اختصاص يافته بدليل مقررات آپارتمان نشيني قابل استفاده بچه ها نيستند، همانند حياط و محوطه بازي در پيلوت،حياط و يا زيرزمين .
يکي از فضاهائي که اکثر اوقات در طرحهاي مجتمع هاي مسکوني ديده و پيش بيني نشده تراس و يا بالکن ميباشد که از اين فضا ميتوان استفاده چند منظوره از نظر کاربري نمود.
بنظر نگارنده بهترين و مطمئن ترين مکان براي استفاده کودک از آن تراس و يا بالکن ميباشد که ميتوان آن را به محوطه بازي بچه تبديل نمود. اگر در مجتمع هاي مسکوني براي هر واحد حداقل يک فضا به وسعت سه مترمربع در نظرگرفته شود کودک و يابچه ها ميتوانند از فضاي باز و امکانات تحرکي استفاده کنند.
نکته 1: در اکثر مجتمع هاي مسکوني محلي براي بازي کودکان در نظر گرفته نشده و حتي حياط را جهت پارکينگ اختصاص داده اند. درب عضي از مجتمع ها که داراي حياط مناسب ميباشد بدليل سر و صداي ناشي از بازي بچه ها يا مقررات ويژه اي که در آن مجتمع جاري است مانع حضور بچه ها در حياط ميگردند و در نتيجه حياط و يا فضاي بازي در آن مجتمع براي بچه حياط سرابي بيش نيست.
نکته 2: دويدن باعث شادابي بچه ها ميشود و با توجه به اينکه والدين بدلايل عديده کمبود وقت و نداشتن فرصت جهت نگهداري و بازي بجه ها آنان را به مهد کودک و يا کودکستان ميفرستند تا ضمن بازي و تفريح، آموزش و ارتباط با ساير بچه ها را فراگيرد که در اين پروسه نقش مربيان مهد کودکان و کودکستان ها بسيار مهم و نقش کليدي دارد.
باتوجه به مطالبي که ذکر شد نياز به طراحي و ساخت فضاهائي براي پرورش فکري و جسمي کودکان علاوه بر محل سکونت الزامي است که يکي از آن فضاها مهد کودک و کودکستان است. در اين راستا مطالب فوق چکيده مطالعاتي که توسط صاحب نظران در زمينه مهد کودک و فضاهائي مربوط به آن ارائه گرديده با حفظ امانت داري ذکر ميشود.
مهد کودک محيطي مناسب براي روزهاي کودکي (آموزش – پرورش)
هر كودكي آرزوي دنيايي پاك تر را در دل پرورانده است. دنيايي بدور از هزاران آزار هاي زندگي، و مزين به باغ جادويي پر از عجايب، مخفيانه و امن. مكاني براي تفرج و تماشاي بي پايان محيط پيرامونشان که در تأثير پذيري متقابلند. کودکان از جايي که در آن قرار ميگيرند از رنگها، نورها، بوها و صداها و همه ي جزئيات محيطي که در آن به سر مي برند، تأثير مي گيرند. کودكان به سبب وضعيت جسمي و رواني خود در قياس با بزرگسالان، تأثير پذيري بيشتر و عميق تري نسبت به بزرگسالان داشته و در عوض، تأثير گذاري كمتري بر محيط دارند، اين قشر سني نيمي از جامعه را تشكيل ميدهند. در حساس ترين و مهمترين سال هاي زندگي شان يعني زماني كه پايه هاي رشد شخصيتي آنها شكل مي گيرند و وارد تکامل جسمي و روحي مي شوند نيازمند اين هستند تا زندگي اجتماعي را در مقياس خود تجربه كنند و اين امر مستلزم فراهم بودن فضايي كودكانه و صميمانه است. فضايي به دور از هياهوي دنياي بزرگتر، دنياي پر از شادي با رنگ هاي زيبا كه در آن كودك فرصت بيان افكار تازه و پرورش و رشد استعدادهايش را داشته باشد، فضايي كه زمينهاي مناسب براي خلاقيت كودكان فراهم آورد. و فضاهايي با رنگهاي شاد و روشن و گاهي رنگهايي با فرمهاي موضوعات رويائي و خيال انگيز را القا ميكند همچنان که براي كودكاني با سن بالاتر از رنگهايي ملايم با مرزهاي مشخص با جزئيات بيشتر استفاده گردد.
لازم است كه دنياي صنعتي و پرسر و صداي ما با ايده آلهاي کودک سالم و عناصر تشكيل دهنده فضاي زندگي او آشتي كند. تلاش براي مناسب كردن فضا بايد براي همه مخصوصا" کودکان که بزرگسالان آتي ميباشد در اولويت قرار گيرد.
شکل گيري شخصيت عاطفي کودک
شکل گيري شخصيت عاطفي کودک يکي از مهمترين ارکان تربيتي است و در تکامل شخصيت و رشد وي نقش اساسي دارد.
کارشناسان رويکردهاي اساسي را در پرورش عواطف انساني در کودک فرزند پروري براي پرورش احساسات طبيعي برشمرده اند که اين موارد را ذکر مي کنيم.
فرزند خود را به طور کامل بپذيريد؛ براي اين که کودکي احساس دوست داشته شدن کند، لازم است ابتدا احساس پذيرش را به تمامي دريابد. يعني بايد احساس کند وجودش مورد پذيرش اعضاي خانواده است و والدين او را مي خواهند. والدين بايد ياد بگيرند که فکر، احساس و تجربه هاي کودک خود را ارزشمند بدانند و احساس آن ها را دريابند. امادر هر صورت ممکن است گاهي اوقات اين کار دشوار به نظر برسد. براي مثال بيشتر والدين به فرزندان خود مي آموزند که خشم را بايد در هر شرايطي مهار کرد. اين تربيت ناقص باعث مي شود آن ها از احساس خشم، سرخورده شوند و آن را پنهان کنند. اگر کودک ياد بگيرد که خشم يک احساس طبيعي است که مانند هر انساني بايد آن را تجربه و مديريت کند، مي تواند خود را با احساسات انساني دروني بشناسد و ياد بگيرد که چگونه به شيوه صحيحي مي تواند ابراز خشم کند.
مهارت هاي ارتباطي او را افزايش دهيد؛ اين والدين هستند که ميتوانند توانايي کودک را براي ابراز خودش فراهم کنند. درباره کودکان کوچک تر صحبت کردن کافي است. اما بزرگ ترها بايد بين احساس خشم، نگراني و ترس تفکيک قائل شوند. لازم است والدين درباره احساسات با کودک صحبت کنند.
با کودک خود در فعاليت گروهي شرکت کنيد؛ بچه ها به حضور والدين در يک بازي يا فعاليت نياز دارند زيرا همراهي با والدينبه آن ها احساس ارزشمندي مي دهد. اين همراهي به ويژه به هنگام بروز نوعي تنش بسيار کارساز است. در دراز مدت کسب هويت به کودک کمک مي کند تا طعم استقلال و خود اتکايي را بچشد و در زندگي آينده بتواند تعاملات اجتماعي مثبت و سازنده اي را تجربه کند.
خصوصيات محيطي در طراحي براي کودکان
محيطي كه براي كودكان طراحي مي کنيم، ميبايست شامل فضاهاي زير باشد:
1- فضاهاي طبيعي: مانند درخت و آب و موجودات زنده كه اساسي ترين و مهمترين فضا را براي كودكان تشكيل مي دهد.
– فضاهاي باز: فضاهاي گسترده اي كه بچه ها بتوانند به اندازه دلخواه در آن بدوند و انرژي هاي درونيشان را تخليه كنند.
2- فضاهاي راه ها:
راه ها و جاده ها قبل از حضور ماشين، زمين اصلي بازي بچه ها بوده است. راه هايي هستند كه بچه ها در آن همديگر را ملاقات ميكنند و شبكه اي است كه فضاهاي متنوع را به هم وصل مي كند.
فضاهايي براي ماجرا جويي: اينها فضاهايي هستند پر از پيچيدگي، كه قوه تجسم و تخيلي كودكان بواسطه بودن در اين فضاها تقويت مي شود.
3- فضاهاي بازي:
فضاهايي هستند كه بازي در آنها اهميت مي يابد. اين قبيل فضاها به عنوان زمين هاي بازي شناخته شده است. زندگي هاي رنگي، رنگ ها در شخصيت انسان ها، بخصوص كودكان تأثير بسزايي داشته، باعث ايجاد تجربه هاي هيجاني از قبيل شادي، خنده، غم، اندوه، آرامش، تحريك پذيري، سكون و هيجان مي شود. در كودكان اين خصيصه شدت مي يابد، آنان به سبب روح پاك و بي آلايش و شاد و پر طراوت خويش رنگ هاي زنده و مركب كه در تركيبي مناسب با هم قرار گرفته باشند را ترجيح مي دهند اين موضوعي است كه در طراحي و تزئين و رنگ آميزي فضاهاي داخلي و تركيبات مناسب رنگي فضاهاي طبيعي بايد مورد توجه قرار گيرد.
اگر مي خواهيد فضايي را براي کودکان طراحي کنيد بهتر است اول راجع به تأثير رنگ ها بدانيد:
رنگ:
رنگ سبز و آبي در محيط هايي كاربرد دارند كه نياز به سكون و آرامش است.
– رنگ هاي گرم مانند قرمز، نارنجي، زرد و… موجب احساس كند شدن گذر زمان، احساس سنگين وزني، كوچك تر شدن اتاق و بزرگي اجسام مي گردند. درمحيط هايي كه احساس كسالت و يكنواختي وجود دارد بايد از رنگ هاي سرد استفاده شود. اتاق از رنگ هاي گرم استفاده شود تا گذشت زمان كندتر احساس شود و فرد احساس كند مدت زيادي استراحت داشته است.
– ديوارهايي كه پنجره دارد بايد روشن رنگ شود تا هماهنگي زيادي با بيرون ايجاد نكند كه موجب خستگي چشم و سردرد گردد، رنگ هاي روشن محيط را بزرگ تر و رنگ هاي تيره كوچك تر نشان ميدهند. رنگ هاي روشن سقف را كوتاه تر و رنگ هاي تيره بلندتر جلوه ميدهند.
شرايط محيطي :
شرايط محيطي يک مجموعه در عملکرد و بهره جويي از آن بسيار موثر است و پارامتر ومولفه ها بطور خلاصه بشرح زير ذکر ميشود:
1- نور و روشنايي
نور يكي از اصول زندگي است که بايد رعايت شود. نور کافي و مناسب در کليه محيط ها و فضاها الزامي است و نور ناکافي حتي براي بزرگسالان نيز ملال آور است.
تحقيقات ثابت كرده است كه نور طبيعي و شفاف بر روي حواس انسان مخصوصا" كودكان تاثير بسزائي دارد و نگاه كودكان به اين فضاها موجب نشاط آنان ميشود. نور كافي و نورپردازي مناسب در فضاها موجب جلوه ويژه اي مي شود كه ميل و رغبت بزرگسالان و كودكان در آن محيط را افزايش يابد. نورکافي باعث مي شود تا دقت عمل و تمركز حواس افزايش يابد و سلامتي چشم و قدرت بينايي محفوظ مانده و از خستگي اعصاب جلوگيري ميكند. از آنجا كه كودكان در پذيرش تنش و خستگي تحمل كمتري نسبت به بزرگسالان دارند، از نور پردازي هايي با تضاد شديد، چه به صورت مصنوعي و چه به صورت طبيعي كه باعث ايجاد خستگي و تنش مي شود. بايد پرهيز گردد و نور ملايم و يكنواخت در مورد فضاهاي كودكان مطلوب تر به نظر ميرسد.
2 – سر و صدا
كودكان صداها را دوست دارند و به طور كلي صداهاي ملايم، به تخيل كودكان كمك مي كند و آنها را به زندگي بيرون مرتبط مي سازد. سر و صداي ناشي از ترافيك كاربري هاي تجاري و كارگاه هاي صنعتي از اصوات نامطلوب فضاهاي كودكان هستند. بايد محيط بازي و اسکان بچه ها بدور از مناطق پر سر و صدا باشد.
نکته: بچه ها زماني که با يکديگر هستند با رفتار و حرکات خود از شوق دورهم بودن ايجاد سر و صدا ميکنند که اين سر و صدا همراه با تفريح و شادماني آنان است.
3- تهويه مناسب
بايد در مهد کودک ها تهويه مناسب هوا وجود داشته باشد و براي تهويه و خوش بو نمودن محيط بهتر است که از گياهان و وسايل غير شيميايي براي تهويه و خوش بو بودن محيط استفاده گردد.
پايان سخن
مطالب فوق بسيار فشرده بيان شد. برخي مطالب برگرفته از مدارک و مطالعات صاحب نظران ميباشد. نظر نگارنده بر آن است که معماران عزيز کشورمان که در طراحي بناها را بعهده دارند تمهيدات و فضاهاي لازم براي فرزندان در نظر بگيرند و معماري عرضه کنند که در برگيرنده نقش معماري در تربيت و پرورش کودکان باشد.
نويسنده: بيژن علي آبادي
منبع: انجمن مفاخر معماري ايران
