به قلم فاطمه عبدالله زاده
يک مجله، يک خاطره، يک دليل براي رفتن به کيوسک روزنامه فروشي روبروي دانشگاه هنر و معماري در روزگار دانشجويي، يک دريچه براي ورود به دنياي هنرهاي تجسمي و حتي يک منبع کنکور هنر …
تنديس تنها يک مجله نيست…
تنديس گره خورده با روزهاي گرم و سردِ تابستان و زمستانِ بسياري از هنرمندان در آتليه و دانشگاه و …
تنديس يک فضاي حرفه اي، يک روزنه اميد و انگيزه در روزهايي که هيچ خبري از شبکه هاي اجتماعي و انبوه رسانه هاي ديجيتال نبود.
بي شک تنديس يکي از مهمترين دست آوردهاي رسانه اي امروز جامعه هنرهاي تجسمي ايران است که با پشتکار مدير مسئول و حمايت هيات تحريريه آن تا امروز پابرجا مانده. از طرفي ديگر يدک کش يک سابقه 15ساله از نشريه هنرهاي تجسمي است که بصورت نشريه فعلي و تخصصي ادامه فعاليت داده است.
مسئلهي امروز اين مجلهي با سابقه، چالشي در ذهن هنرمندان حوزه تجسمي ايجاد ميکند، که با توقف انتشار آن چه چيزي را در زمينه اطلاعات دنياي هنري و مشارکت در جامعه هنري از دست مي دهند؟

از اينرو در اين مطلب نگاهي داريم بر اهميت وجود و بقاي رسانههاي هنرهاي تجسمي در کشور.
امروزه همراه با تغييرات تمام وجوه زندگي در سطح جهان، شاهد دگرگوني اشکال مختلف خبرنگاري و کار رسانه ها بوده ايم. رسانه هاي تجسمي نيز از اين قائده مستثني نبوده اند و با چالش هايي که پيش روي آنها پيش آمد موجي از حرکت به سوي مدل هاي خلاقانه براي پوشش اخبار محلي وبين المللي با ارائه آثار و نقد هاي با کيفيت هنري ايجاد شد.
سوالي که در اينجا بايد پرسيد اينست که، اهميت وجود رسانه حرفه اي براي هنرمندان، مخاطبان و در کل جامعه تجسمي در چيست؟
رسانه هاي فرهنگيِ زنده و پويا ميتوانند در رسيدن به اهداف بلند مدت جامعه حرفه اي و تخصصي در کنار اهداف عمومي جامعه خود موثر باشند.
از جمله، ارتقاء سليقه و سطح دانش هنري عموم جامعه است که منجر به زنده نگاه داشتن هنر و فرهنگ خواهد شد.
از سوي ديگر رسانه هاي هنري دريچه و آرشيو فرهنگ و هنر يک کشور محسوب ميشوند. از اينرو کمبود رسانه تخصصي از جمله کاستي هاي جامعه تجسمي است که از دست دادن همان تعداد معدود رسانههاي تخصصي را ميتوان از بحران هاي فرهنگ و هنر کشور برشمرد.
همچنين رسانه ها نقش بزرگي در ايجاد ارتباط و شناساندن افراد خلاق در نقاط مختلف جهان به يکديگر دارند که ميتواند منجر به شکل گيري بيان هنري جديد شود.
قطعا بدون وجود رسانه هاي پويا رويداد هاي هنري پنهان و پوشيده از نظر ها باقي ميمانند.تمام افرادي که مشغول به کار هنري و خلق آثار هنري هستند تمايل دارند کار و فعاليت آنها ديده شود و ايده و افکار خود را با سطح هر چه وسيع تري از مخاطبان در ميان بگذارند در نتيجه يک رسانه با وجود کارشناسان و منتقدين حرفه اي ميتواند به خوبي اين خواسته و نياز را مرتفع سازد.
هر چند شبکه هاي اجتماعي و تکنولوژي امروزي در سطح گستردهاي اين مهم را انجام ميدهد وليکن بايد توجه داشت در حوزه ديجيتال و چاپي با انواع متفاوتي از مطلب و خبر مواجه هستيم که هر کدام ويژگي منحصربفرد خود را دارد که قابل چشم پوشي نيستند و به نوعي لازم و ملزوم يکديگر هستند.
نکته ي حائز اهميت ديگر، وجود دو گروه مخاطبِ جوان و سنتي براي رسانه ها است. رسانه ها جمعيت انبوهي از مخاطب سنتي را دارند كه جزو خوانندگان مجلات چاپي هستند واز سويي ديگر مخاطبين جوانتر که به دنبال دريافت اطلاعات از راه تکنولوژي هستند.
صفحه بندي رايج مجلات و عدم وجود سردرگمي که فضاي ديجيتال براي افراد سنتي ايجاد ميکند از جمله نکات مورد توجه اين گروه است.
همچنين مطالعه مطالب طولاني بر روي صفحات ديجيتال براي چشم مخاطب آزاردهنده است و اغلب افراد در فضاي آنلاين به دنبال دريافت مطالب خلاصه شده و کوتاه هستند.
ارائه سبک و حجم مناسب فضاي هر نوع رسانه اعم از ديجيتال و چاپي ميتواند همگوني لازم را براي انواع مخاطبان خود ايجاد کند.
درواقع رسانه هاي چاپي و ديجيتال رسالت هاي متفاوتي را به دوش دارند و نياز هاي مختلفي را بسته به ويژگي ها و امکاناتشان براي مخاطبان برطرف ميکنند.
استيو اوكلند رئيس بخش روزنامههاي آسوشيتدپرس نيوز پيپرز در خصوص بقاي رسانه چاپي ميگويد: با توجه به [روزنامههاي] آنلاين ديگر قرار نيست ما اولين كسي باشيم كه خبري را اعلام ميكنيم اما ميتوانيم از اين هم سريعتر باشيم و به ايجاد تفسير و تصوير دقيقي از خبر دست يابيم. من اين را يك تهديد نميبينم بلكه تنها آن را راه ديگري ميپندارم كه از طريق آن ميتوانيم كار و حرفه خود را توسعه دهيم.
هلن بودن، مدير خبر BBC نيز در اين رابطه معتقد است هنوز محتويات روزنامه ها ومجلات، اشتها برانگيز است. مردم همچنان در پي يافتن اطلاعات هستند اما روزنامهها بايد راههاي جديد و نوآورانهاي را براي برآورده كردن اين خواسته فراهم كنند.
حقيقتا لذت ورق زدن رسانه چاپي را نميتوان در اسکرول کردن صفحه ديجيتال بدست آورد و صنعت چاپ ميتواند مخاطبان وفادارش را حفظ نموده و در عرصه رسانه اي باقي بماند.
با وجود اينها و بسياري از ضرورت هاي ديگر بقاي اين رسانه تجسمي در کنار محجور بودن کلي فضاي تجسمي در کشور، تداوم انتشار نشريه هاي تخصصي هنري بدون حمايت متخصصين همين حوزه امکان پذير نخواهد بود.

پيشکسوت رسانه هاي تجسمي، شايسته سپاس و حمايت، براي اينهمه سال تلاش در زنده نگاه داشتن فضاي حرفه اي فرهنگ و هنر کشور است.
به جرات ميتوان گفت درصد بالايي از هنرمندان و هنردوستان ايران تنديسي بوده اند و تنديسي ميمانند و تداوم انتشار اين نشريه غير قابل اجتناب است.
گالري آنلاين ضمن قدرداني و سپاسگزاري از مسئولين، محققين و نويسندگاني که حاصل تلاش و زحمات خود را توسط اين نشريه در اختيار تشنگان هنر قرار داده اند، افتخار ميکند در مسيري قرارگرفته که پرچمدار آن مجله وزين تنديس است.
همچنين پيوستن به #کمپين_حمايت_از_تنديس را يک ضرورت فرهنگي در جامعه تجسمي امروز ميداند و از هنرمندان و مشتاقان فرهنگ و هنر نيز دعوت مينمايد تا در اين حرکت فرهنگي گسترده مشارکت موثر داشته باشند.
کمپين حمايت از تنديس
بنا به درخواست مکرر هنرمندان و هنردوستان محترم و همراهان هميشگي تنديس و ارائه پيشنهادات و راهکارهاي متعدد، کمپين حمايت از تنديس به هدف تلاش براي از سر گرفتن انتشار مجله تنديس شکل گرفته است.
از تمامي اهالي فرهنگ و هنر دعوت ميکنيم جهت دريافت فرم شرکت در کمپين #حمايت_از_تنديس و اطلاع از چگونگي همکاري، اطلاعات تماس خود(نام، نام خانوادگي، تلفن همراه، ايميل) از طريق يکي از موارد زير ارسال بفرمايند:
ارسال به ايميل :
tandisfanclub@gmail.com با عنوان: حمايت از تنديس
ارسال دايرکت به اينستاگرام سايت تنديس:
@tandismag با هشتگ : #حمايت_از_تنديس
ارسال پيام به شناسه ادمين کانال تلگرام تنديس
@tandismag با هشتگ : #حمايت_از_تنديس
ارسال پيام در WhatsApp
به شماره تلفن: ۹۱۲۷۰۹۸۰۰۱ با عنوان: حمايت از تنديس
در صورت نياز به کسب اطلاعات بيشتر با ميتوانيد باتلفن هاي زيرتماس بگيريد:
۷۱-۸۸۵۴۵۹۷۰
۶۶۰۳۸۴۱۹
