وقتي قرار است دانش‌بنيان شهروندي کنيم

به قلم: سعيده قرشي- معمار، پژوهشگر

شايد باورتان نشود، يکي از سرگرمي‌هاي من اين است که در ساعت‌هاي مختلف، بعضا لحظاتِ مختلف در يک مسيرِ ثابت از اسنپ، قيمت‌گيري کنم. اين را تا اينجا داشته‌ باشيد؛ وقتي که در تهران رانندگي مي‌کنم يا در کنار راننده به مسيريابي کمک مي‌کنم يکي ديگر از بهانه‌هاي کوچک خوشبختي‌ام پيغام فرستادن به ساير کاربران اپليکيشن ways است، اينکه اينجا شلوغ است، آنجا خلوت است، عکسي را با همراهانِ ناشناس به اشتراک بگذاري و کلا همه چيز اين دنيا برايم حسِ آن صحنه معروف درآوردن خرگوش از کلاه آقاي شعبده‌باز را دارد. خرگوش‌هايي باهوش براي تماشاگران حيرت‌زده‌اي که با هم‌صدايي بلندِ «واعو»، با شعبده‌باز همراهي مي‌کنند. البته اينکه نرم‌افزار اسنپ الگوريتمي دارد که بر پايه ميزان ترافيک و ساعت و شلوغي روز، قيمت را محاسبه مي‌کند به اعتقاد نگارنده فرع ماجراست؛ در اصل وقتي يک سامانه هوشمند بر پايه تعامل و تبادلِ اطلاعات يک کسب و کار و کنشِ شهري را تسهيل کرده و به تبعِ آن ارزش مي‌آفريند، اصلي است که بسيار با تکيه کلام اين روزهايِ مديران شهري (يا همه مديران) منطبق است،؛ موضوعي با عنوان دانش‌بنيان بودن …

تغيير در گفتمان آکادمي سياسي و اجتماعي در مورد توسعه‌ شهري و منطقه‌اي در اواخر 1990 صورت پذيرفت. اين تغيير بنيادين که همگام با تغيير انديشه فورديست به پسافورديست[1] بود، انگاره جديدي را به منصه ظهور رسانيد که طلايه دار آغاز هزاره جديد نيز گشت.

انگاره به منصه ظهور رسيده، که از آن پارادايم شهري مبتني بر دانش KBUD  [2] -در معناي توسعه شهري دانش‌بنيان- ياد مي‌شود، اولين بار با توجه به تاثيرات اقتصاد دانش در مقياس جهاني در مناطق و جوامع شهري طي سالهاي آخر قرن بيستم مطرح شد. چه بسا بتوان به اين موضوع اشاره کرد که توسعه‌ مبتني بر دانش و سياست و نيز مفاهيم برنامه‌ريزي براي شهرها، نياز به يک رويکرد جديد در توسعه‌ شهري را به صورت دانش‌بنيان مطرح نموده است. از ابتداي قرن بيست‌و‌يکم سازمان جهاني اقتصاد، چارچوب مديريت دانش را در راستاي استراتژي خود در ارتباط با توسعه جهاني و منطقه‌اي اتخاذ کرد. اين راهبرد تاکيد بر ايجاد پيوند بين مديريت دانش و توسعه‌ شهري دارد.

اين يعني دهه هشتادي‌هاي ما و بچه‌هاي ملينيوم جديد فرنگي‌ها ديگر قرار بود تحت تاثير پايه‌هاي انگاره جديد مبتني بر شکل‌دهي آينده‌ اقتصاد شهرها و مناطق شهري از طريق افزايش ظرفيت‌هاي جذب، توليد و حفظ دانش و فناوري و نوآور‌ي‌هاي مرتبط زندگي کنند. آنها در حالي قرار بود به مدرسه بروند که حسگر رصدِ مسير در کيفشان گذاشته شده بود و عينک گوگل واقعيتي افزوده را به آنها هديه مي‌کرد. تو گويي شاهکار «عصر جديد» در معنايي جديد در راستايي نو در حال شکل گيري بود و اين‌بار قهرمان استيو جابز بود و البته سرهايي که در گوشي هاي هوشمند فرورفته اند …؛ در کاوش دنيايي فراسوي مدارهاي الکترونيک و البته الگوريتم‌هاي پيچيده هويت‌شناسيِ موتورهايِ جستجو به دنياي فراانسان هاي «سربه تو».

… البته تئوري توطئه‌اي در کار نيست همه چيز آرام است و ما چقدر خوش بختيم …

مي‌توان اينگونه بيان کرد که KBUD به عنوان پديده‌اي در حال ظهور در عرصه توسعه شهري و منطقه اي، به طور گسترده در جايگاه يک راهبرد توسعه‌ي استراتژي در وادي توسعه در جهت افزايش رقابت‌پذيري شهرها در بستر يک جامعه‌ي دانش بنيان و تکنيک شهرهاي دانش به عنوان يک کنش موفق، تلقي مي‌شود. در اين مورد پژوهشگران حوزه شهر ابراز مي‌دارند، تحقق اين امر در گرو افزايش قابل توجه در عرصه‌ راهبردهاي توسعه‌ مبتني بر دانش در راستاي رقابت‌پذيري شهري است. در اين بين مديريت يا حکمراني شهري در مناطق، به اتخاذ راهبردهايي منوط به حرکت به سمت ايجاد شهرهاي دانش، تشويق مي‌شوند.

اين يعني فرصت‌ها چند برابر شده است؛ افزايش حجم دانش توليدي بشر به صورت روزانه قابل اندازه‌گيري است و واقعا هر کجا باشي، زندگي، عشق، زمين مال توست. اگر بخواهيم نکته‌سنجي کنيم و قارچ هاي اين بيشه مجازي را بجوريم کلي راه وجود دارد که سمي‌هايشان را سوا کنيم و از مزاياي «ورا انسان بودن» لذت ببريم … من خودم وقتي مادرم به صورت روزانه و منظم صفحه تلگرامش را چک مي‌کند اين را فهميدم که به عصر فرااطلاعات خوش آمده‌ام؛ حال مي‌ماند که پند بگيرم يا ملال و از اين بلاقت نامشروط.

پايه هاي توسعه شهري مبتني بر دانش با هدف به وجود آوردن جوامع شهري سکناپذيرتر، تميزتر، هوشمندانه‌تر، تاب آورتر و معنادارتر مقرر شده‌است. بايد درنظر داشت از آغاز تمدن بشر، توسعه‌ شهري و توسعه‌ اقتصادي – اجتماعي دست در دست هم و در پناه توسعه‌ي تکنولوژي پيش رفته‌اند و اين سه‌گانه در هم تنيده بوده است که ساختار يک جامعه و افق قابل دست‌يافت آن را شکل داده‌است. از طرفي ديگر با لحاظ کردن نگاه تاريخي به شکل گيري جوامع درخواهيم يافت که، جامعه در يک دوگانه در هم تنيده، اقتصاد را شکل مي‌دهد و اقتصاد نيز موجب شکل‌گيري آن مي‌شود … .

شايد باز هم باورتان نشود، دوست داشتم تجربه راننده اسنپ را هم وقتي بر پايه يک سامانه دانش بنيان خدمات ارائه مي‌دهد، زندگي کنم … .

اينها نشانه‌هايي از شروع يک عصر جديد است؛ عصري که در آن تعابيري نو در عرصه خلق ارزش، ما را درخواهند نوَرديد.

[1] برآمده از انديشه هنري فورد که مخترع خط توليد صنعتي مي‌باشد

[2] (knowledge base urban development)  

اين مطلب پيش از اين در روزنامه دوات/ زيبا شهر رشت به چاپ رسيده است.

پیمایش به بالا