
سعيده قرشي؛ معمار،پژوهشگر
ميخواهم از نهايت شب حرف بزنم، از نهايت شب در شهري که اينجا و آنجا به شهر شبهاي روشن نيز معروف است. حوالي عصر، آن وقت که آفتاب غروب کرده بايد پيادهروي را در رشت شروع کني … بروي خيابان مطهري، بروي سبزه ميدان، بروي پيادهراه فرهنگي شهرم … بروي منظريه، بروي گلسار … تا از نزديک ببيني رشت، در معناي واقعي کلمه خواب ندارد … پر است از پرسهزنيهاي شبانه، پر است از مردماني که از يک دريچه به ازدحام کوچهي خوشبخت مينگرند، پر است از فرصتهاي بيدار بودن ناهوشيار! منطقه به منطقه، وجب به وجب، رشت پر است از بيخوابي، از بيداري، از ميل به حضور شبانه در شهري که زيستپذيري آن با غروب خورشيد پايان نميپذيرد …
دقيقتر که نگاه کني از قرن نوزدهم به بعد، درست بعد از انقلاب صنعتي و توسعههاي بعد از آن، يك سازمانيافتگي اجتماعي متناسب با زمان كار و فعاليت شكل گرفت كه به تدريج تمام رفتارهاي اجتماعي، خدمات اوقات فراغت و… را تحت تأثير قرارداد و تا به امروز ادامه يافته است. اين زمانبندي رفتاري، اختلالهاي كاركردي اجتماعي زيادي ايجاد كرده است كه اين امر سبب پديد آمدن احساس كمبود وقت شده است كه درنتيجهي آن، انگيزهي بزرگي را براي مديريت بر ساختارهاي زماني به وجود آورده است. اين امر اهميت زمان غروب و شب را به عنوان زماني براي فراغت و فعاليتهاي اجتماعي و فرهنگي نشان ميدهد.
وقتي در طراحي شهري به اختلاف اساسي شب و روز بيشتر فکر کني؛ در مي يابي که اهميت شب براي طراحان در تفاوت ميزان روشنايي شب و روز و استفادهي درست از آن نشأت ميگيرد. نور يك دست روز تمام گوشهها و زواياي شهر را در نظر مخاطبان نمايان ميسازد؛ در حالي كه در شب اين امكان براي طراحان پديد ميآيد كه با نماياندن تنها بخشي از فضاها و تأكيد يا ناديده انگاشتن آنها تصويري مطابق با عملكرد مطلوب را به مخاطب ارائه دهند. آنچه شهر را در شب زنده و پويا نگه ميدارد و به كمك آن ميآيد تا در جهت نياز شهروندان گام بر دارد، تطابق و همخواني دو مقولهي سيماي شبانه وجريان عملكردي شهردر شبانهروز است؛ چيزي که در مناطقي از رشت زيستپذيري شبانه را منجر شده و در مناطقي به فرصتهاي از دست رفتهي حضور شهروندان پيوسته است.
الکساندر از نظريه پردازان مطرح حوزهي شهر چهار نكتهي اساسي را براي ترغيب زندگي شبانه و مديريت منسجم آن ذكر ميكند:
1 .توزيع متناسب فضاهاي فعال شبانه در شهر،
2 .تخصيص فعاليتهاي مناسب به فضاهاي شبانه متناسب با بستر شهر و فرهنگ وابسته به آن،
3 .تجهيز فضاهاي شبانه به خدمات مناسب براي حضور
4 .تأمين امنيت فضا براي حضور شبانه. .
مطالعات تجارب جهاني نشان ميدهد بسياري از شهرهاي جهاني مانند نيورك شهرهايي در ايتاليا، هلند و… بنا به عملكرد و فعاليت خود كه 24 ساعت شبانه روز فعال و روشن هستند، به دلايل كمبود وقت، براي جذب توريست و حضور شهروندان جهت تفريح جايگاهي در ساعات شبانگاهي در شهر مهيا ساختهاند. و در طول هفته كه افراد در صبح به كار و فعاليت مشغول هستند و در شب استراحت ميكنند، شايد عبور و مرور در شهر كاسته شده باشد، اما بااينحال شهر داراي زندگي است و اين زندگي شبانه صرفاً ديگر در جهت گردش و تفريح نبوده، بلكه شب مانند روز ميماند و ديگر تاريكي بهعنوان عامل ترس مانع حضور فرد و منع وي براي فعاليت و تردد نميگردد، همچنين دسترسي به خدمات از ويژگيهاي زندگي شبانه است كه براي شهروند امكان دسترسي به خدمات در ساعات شب وجود دارد و فرد عاجز تا صبح روز بعد نميماند.
کرمونا از ديگر نظريهپردازان حوزهي شهر بيان ميکند که فضاهاي شهري شبانه که هرگز خواب ندارد اولين بار در دههي 1920 براي شهر نيويورک به کار رفت. اين واژه تصوير ذهني از مكاني فريبنده و پر جنب و جوش را که همواره اتفاقي در خيابانهايش در حال وقوع است به ويژه زمان شب که امكان تهيج و خطر زيادتر است مجسم ميکرد. مفهوم شهر 24 ساعته و ارتقاء و توسعهي اقتصاد شبانه مفاهيم و راهكارهاي جديدي براي باز زنده سازي مراکز شهري هستند.
پاول چترتون و هالندز در کتاب خود تحت عنوان « چشم اندازهاي شهري شبانه» ضمن بررسي ريشههاي شكل گيري فعاليتهاي تفريحي شبانه و مفهوم شهر 24 ساعته به اين نكته اشاره ميکنند که با وجود رشد روز افزون اقتصاد تفريحات و سرگرمي در بسياري از شهرهاي غربي اروپا و آمريكا زندگي شبانهي شهرها بيشتر در دست شرکتهاي تجاري که خدمات تفريحي و سرگرم کننده را آن هم بيشتر براي جوانان مهيا ميکنند و شعبههاي آنها است مانند مک دونالد. و از آن به نام مكدونالدي ياد ميکنند. اين دو محقق به لزوم ايجاد ارتباط بين همهي اقشار جامعه، زندگي شبانه و فضاهاي شهري به منظور تحقق مفهوم صحيح و واقعي شهر 24 ساعته تاکيد مينمايد. ميتوان گفت اين ديدگاه ميل روز افزون ساکنان شهرهاي امروز به استفاده از خدمات، بويژه در زمينههاي تفريحي، سرگرمي و گذران اوقات فراغت در ساعات بيشتري از شبانه روز، غروب و شب، در بيرون از خانه را در اثر تغيير شيوهي زندگي امري گريز ناپذير ميداند و مورد توجه قرار ميدهد. همچنين مفهوم شهر 24 ساعته را به عنوان هدف يک شهر براي معرفي خود به عنوان يک مكان قابل زندگي از طريق گسترش تفريح و سرگرمي، خريد و ساير فعاليتهاي اوقات فراغت در ساعات بيشتري از شبانه روز، يک واژهي دو پهلو ميداند که عدهاي با در نظر گرفتن منافع و فرصتهايي که به دست ميدهد، آن را صد در صد ميپذيرند و گروهي به دليل توجه به مضرات و تهديداتي که در پي دارد، آن را به طور کامل رد مينمايد.
حالا اگر دوباره به اشتياق شهر رشت به بيخوابي بر گرديم، بايد بگوييم رشت شهري است با فعاليت چندگانهي فرهنگي، پژوهشي، اجتماعي- اقتصادي، از لحاظ پتانسيلهاي موجود در محدوده، هرروزه با سيلي از اقشار مختلف جامعه از كارمند، دانشجو، فرهنگيان و هنريان و… روبهرو است، اما بعد از تمام شدن ساعات كاري و آموزشي اين محدوده چهرهي دگرگون و متفاوتي از روز را به خود ميگيرد … مگر نه اين است كه اين كانون شهري با توجه به پيشينهي تاريخي قابل توجه از قابليتها و جاذبههاي مختلف (طبيعي و تاريخي) برخوردار است و از سويي ديگر به دليل تمركز شديد فضايي نهادهاي فرهنگي، پژوهشي، اقتصادي و… كه داراي پتانسيلهاي گردشگري نيز ميباشند ميتواند كانون فعاليت شهروندان و جذب گردشگران باشد. 12ساعت كار و فعاليت و 12ساعت خاموشي براي رشت منصفانه نيست … رشت بيخواب چراغ ميخواهد و يک دريچه که از آن به ازدحام کوچهي خوشبخت بنگرد …
اين مطلب پيش از اين در روزنامه دوات/ زيبا شهر رشت به چاپ رسيده است.
