سلسله مقالات آموزش گرافيک از پايه تا پيشرفته (بخش چهارم)

در اين بخش شما شروع به يادگيري "زبان هنر" از طريق يک رويکرد ساختاري نسبت به اصطلاحات و مثالهايي مي کنيد که براي توصيف و تحليل هر اثر هنري استفاده مي شود.

عنصر خط
 در اصل، وقتي دو يا چند نقطه را کنار هم بگذاريد، يک خط ايجاد مي کنيد. يک خط را مي توان بطور شاعرانه به عنوان يک نقطه در حال رقص تعريف کرد.
 انواع مختلفي از خطوط وجود دارد که تمامي آنها طولشان از عرض آنها بيشتر است.
 بسته به نوع انتخاب هنرمند براي استفاده از آنها، خطوط مي توانند ايستا يا پويا باشند. آنها به تعيين حرکت، جهت و انرژي در يک اثر هنري کمک مي کنند.
 ما در زندگي روزمره همه جا در اطراف خود خط را مي بينيم. سيم هاي تلفن، شاخه هاي درخت، اتصالات جت ها و جاده هاي پيچ در پيچ فقط چند نمونه است. به عکس زير نگاه کنيد تا ببينيد که چگونه بخشي از محيط هاي طبيعي و ساخته شده است.

 در تصوير فوق طوفان رعد و برق ما خطوط مختلف زيادي را مي بينيم. مطمئناً خطوط مبهم از رعد و برق به خودي خود بر اين تصوير حاکم است.

 خطوط واقعي همان مواردي هستند که از نظر فيزيکي وجود دارند. حاشيه نوار چسب و عناصر تزئيني خطي در برخي از لباس ها نمونه هايي از يک خط واقعي هستند. چند خط واقعي ديگر را مي توانيد در نقاشي پيدا کنيد؟ برخي خطوط نيز خط هايي هستند که با اتصال بصري دو يا چند منطقه به يکديگر ايجاد مي شوند.

 فضاي بين Infanta Margarita – فيگور بلوند اصلي در اين ترکيب – و "meninas" يا نديمگان ، در سمت چپ و راست او ، از اين دست خطوط هستند.

 هر دو رابطه مورب برقرار مي کنند که حاکي از حرکت است. با اتصال بصري فضاي بين سرهاي تمام چهره هاي نقاشي، حس حرکت را داريم که قسمت پايين تر ترکيب را در حرکت نگه مي دارد  و تعادل را در برابر مناطق تاريک تر و ساکت تر بالايي از نقاشي بوجود آورده است.
 اين خطوط همچنين مي توانند هنگامي ايجاد شوند که دو ناحيه از رنگ ها يا تن هاي مختلف با هم برخورد ميکنند. 

مجسمه Laocoon در زير ، چهره يکي از اساطير يوناني و رومي است، به همراه پسرانش که توسط مارهاي دريايي که توسط الهه آتنا خفه شده اند.   مجموعه مجسمه ها دلالت بر خطوط درحال حرکت است که به عنوان چهره هايي در حال عذاب عليه مارها، حرکت مي کند.

خطوط مستقيم يا کلاسيک ساختار يک ترکيب را ايجاد مي کنند. آنها را مي توان به محور افقي، عمودي يا مورب يک سطح جهت داد. خطوط مستقيم به طور طبيعي پايدار هستند، در حالي که هنوز به يک ترکيب جهت مي دهند.
دوباره به Laocoon نگاه کنيد تا خطوط بيانگر در اندامهاي پوسته پوسته و شکل سينوسي مارها را مشاهده کنيد. در حقيقت، به نظر مي رسد اين مجسمه از چيزي جز خطوط رسا، شکل ها و فرم ها ساخته نشده است.

 انواع ديگري از خط وجود دارد که ويژگي هاي موارد فوق را در بر مي گيرد، که در کنار هم جمع شده اند، به ايجاد عناصر هنري اضافي و آهنگ هاي غني تر و متنوع تري کمک مي کنند. براي آشنايي با اين نوع خط ها به تصاوير و نمونه هاي زير مراجعه کنيد.

 طرح کلي، ساده ترين از اين موارد است. آنها مسيري را در اطراف لبه يک شکل ايجاد مي کنند. در حقيقت ، طرح هاي کلي اشکال را تعريف مي کنند.

خط منحني

 خطوط منحني متقاطع براي مشخص کردن تفاوت در ويژگي هاي سطح، مسيري را در يک شکل دنبال مي کنند. آنها به شکل صاف حس يک حجم مي دهند (توهم سه بعد) و همچنين مي توانند براي ايجاد سايه استفاده شوند.

 خطوط هاشوري

 خطوط هاشوري در فواصل کوتاه در يک جهت تکرار مي شوند. آنها سايه و بافت بصري را به سطح يک شي مي دهند.

 خطوط هاشوري متقاطع

 خطوط هاشوري باعث ايجاد آهنگ و بافت مي شوند.آنها مي توانند به هر جهت متمايل شوند. چندين لايه از خطوط هاشوري مي تواند سايه هاي غني و متنوع را با دستکاري فشار ابزار طراحي براي ايجاد طيف وسيعي از مقادير به اشياء بدهد.

 خطوط متقاطع

 کيفيت خط به معناي شخصيت تعبيه شده در روشي است که يک خط از خود نشان مي دهد. برخي خطوط داراي خصوصياتي هستند که آنها را از ديگران متمايز مي کند. خطوط لبه دار و سخت، داراي حرکات بصري بريده بريده هستند، در حالي که خطوط آل ، احساس راحتي بيشتري ايجاد مي کنند.

 خطوط پيمايشي مي توانند هندسي و يا بيانگر باشند و در مثالها مي بينيد که چگونه مسيرهاي نامعين آنها سطح را به درجات مختلف زنده مي کند.

 اگرچه خط به عنوان يک عنصر بصري عموما نقش مهمي در هنر تجسمي ايفا مي کند، نمونه هاي شگفت انگيزي وجود دارد که در آن خط از اهميت ويژه اي برخوردار است.

تهيه و تنطيم: حسام زمانپور

پیمایش به بالا