نگاهي به زندگي و آثار هانري ماتيس

از لحظه اي که جعبه رنگ را در دستانم گرفتم، مي دانستم که اين زندگي من است.

نمايشگاه هايي از آثار هنري ماتيس در سال 2022 در کشور هاي مختلف افتتاح خواهد شد که به اين مناسبت در اين مطلب زندگي و آثار او را مرور مي نماييم.

به گزارش گالري آنلاين؛ ميوهاي رسيده، سبک هاي لوکس، زنان خوش رو، پنجره اي با نمايي از دريايي به رنگ آبي سير: دنياي Henri Matisse لذت بخش است.  ماتيس همراه با همکار مدرنيست خود Pablo Picasso، يکي از غول هاي پيشرو قرن بيستم است. تصاوير بريده کاغذياو از معروف ترين تصاوير تاريخ هنر به شمار مي روند.

بر اساس چندين زندگي نامه اخير، او فردي معتاد به کار، افسرده و مورد انتقاد مکرر روشنفکران پاريسي بود که بر روي الگوي شلوغ نقاشي ها و پالت باشکوه و شادابش مشخص بود. دوست و رقيب او: Picasso، پس از ديدن نقاشي Blue Nude سال ۱۹۰۷ ميلادي Matisse، ظاهراً به تمسخر مي گويد "اگر مي خواهد زن بسازد، اجازه دهيد يک زن بسازد. اگر مي خواهد طراحي کند، اجازه دهيد طرح خلق کند."

به گفته خود Matisse، نقاشي تنها چيزي بود که منطقي بود؛ همانطور که به يک رسول توسط خدا دستور داده مي‌شود، انگار به او دستور داده شده بود. او با نگاه کردن به زندگي اش گفت: "از لحظه اي که جعبه رنگ را در دستانم گرفتم، مي دانستم که اين زندگي من است. من خودم را مانند جانوري که به سمت چيزي که آن را دوست دارد مي رود، به دنياي نقاشي انداختم."  

او ساخت هنر را بدون هيچ گونه آموزش رسمي آغاز کرد و با غريزه به سمت نوعي نوآوري تصويري که هم دورانان مدرنيست خود دنبال مي کردند، هدايت شد. اما زماني که هنرمندان سبک Cubism شکل انسان را با زواياي تيز و تاه کرده نشان مي دادند، Matisse اجازه داد آثارش با ترند ديگري جريان داشته باشند. او به شاگردانش گفت:" هميشه بايد ميل خط را جستجو کرد، کجا مي خواهد وارد شود، و کجا کم کم کمرنگ و نا پديد شود". و جايي که نقاشان تمام انرژي شان را در خلق آثار با هندسه هاي دقيق مي گذاشتند، Matisse آثارش را با رنگ هاي روشن خالص با پس زمينه پهن از آن خشکي درآورد. در طول دهه هاي حرفه اي خود او مجسمه سازي و چاپ را با موفقيت هاي متفاوت امتحان کرد.

امسال، دو نمايش بزرگ Matisse در ايالات متحده افتتاح مي‌شود —"Matisse in the 1930s"، در موزه هنر فيلادلفيا در اکتبر امسال(۲۰۲۲) و "The Red Studio" در موزه هنرهاي مدرن نيويورک در اول ماه مي ۲۰۲۲.

هر دو نمايش بر روي لحظات خاص و سازنده در زندگي حرفه اي Matisse که منجر به نوآوري هاي او شد، متمرکز است: مسطح کردن فضاي سه بعدي و ارزش گذاري روي تجربه ذهني و حسي نسبت به توهم در آثارش.

استوديوي سرخ،  شش نقاشي، سه مجسمه و يک ceramic توسط Matisse را براي اولين بار از زماني که در استوديوي خود او جمع شده بودند، دوباره گردآوري مي کند و به نمايش مي‌گذارد. نقاشي که نمايشگاه نام خود را از آن مي گيرد، The Red Studio در سال ۱۹۱۱ ميلادي در حومه شهر پاريس در Issy-les-Moulineaux نقاشي شد و استوديوي خود Matisse را به تصوير مي کشد که پر از آثار گذشته اش است. در اين اثر نسخه هاي کوچکي از نقاشي هاي او روي ديوارهاي اتاق به چشم مي خورند که با رنگ قرمز زنگ زده کشيده شده اند. هيچ پنجره، يا دري يا چشم انداز بسياري وجود ندارد. خطوط ظريف سفيد رنگ گوشه هاي اتاق و يک ساعت پدربزرگ را نشان مي‌دهند. اما در اينجا، ساعت هيچ عقربه اي ندارد، نه زماني را نشان ميدهد و نه در خروجي را. با اين حال موفقيت Matisse در اين اثر غلبه بر پريشاني با گول زدن خود است؛ زمان به هر حال طولاني و ملالت آور است، و هنرِ براي تحسين وجود دارد.

وکيلي که نقاش مي شود

هانري ماتيس در شمال شرقي فرانسه متولد شد، جايي که خانواده اش نسل ها در صنعت نساجي کار کرده بودند. (خود Matisse در سن پايين به جمع آوري پارچه مي پرداخته است.) پس از تحصيل در رشته حقوق در پاريس، در يک شرکت حقوقي کار گرفت؛ او براي مقابله با يکنواختي، شروع به طراحي کرد. در اواخر همان سال، زماني که بخاطر آپانديس در رختخواب بود، ابزار نقاشي از مادرش که خود يک هنرمند porcelain موفق بود، به او داده شد. اشتياق او به نقاشي کردن با اين ابزار چنان فوري و فراگير بود که بنا به گزارش ها به عروس جوان خود Amélie Parayre، که در سال ۱۸۹۸ ميلادي با او ازدواج کرده بود، هشدار داد: "من شما را از صميم قلب دوست دارم؛ ولي هميشه نقاشي را بيشتر دوست خواهم داشت" برخلاف آن حرف، او Matisse را در حرفه انتخاب شده خود حمايت کرد، و به عنوان يک مدير شخصي در سال هاي اوليه ازدواج شان براي او نقش ايفا کرد.  

 ماتيس به مدرسه هنر نرفت، اما در ميان ديگران در کلاس هاي نقاشي سمبوليک فرانسوي Gustave Moreau شرکت کرد و نقاشي هايي را در لوور کپي کرد. بسياري از آثار اوليه او که برخي از آن ها در سال ۱۹۰۱ ميلادي در پاريس به نمايش درآمد، پالت تاريک و مودي و همچنين ترکيب هاي بزرگ استادان قديمي را به اشتراک مي گذارند. ديگر آثار او مانندStill Life with Compote، Apples and Oranges، 1899 که اکنون در Cone Collection در موزه هنر Baltimore قرار دارد، مديون امپرسيونيست ها هستند.

يک جانور وحشي

دستيابي به موفقيت هنري Matisse در تابستان ۱۹۰۵ ميلادي در حالي که در کنار نقاشAndré Derain در شهر ماهيگيري کوچک Collioure در ساحل مديترانه کار مي کرد، اتفاق افتاد. اثري که Matisse و André Derringer خلق کردند، ترکيبي از brushwork قوي در آثارVincent van Gohh، رنگ روشن در آثار Georges Seurat و شکستگي فضا در آثار Cezanne بود؛ رنگ ها مستقيما از تيوب به جاي مخلوط کردن و کشيدن در بوم هاي بزرگ استفاده شد.

در اواخر همان سال، Matisse با اثر ، پرتره نيم تنه Woman with a Hat، براي Salon d'Automme در پاريس، باعث هرج و مرج شد. Amélie همسرش براي اين تصوير نشست و مانند افراد در طبقه اجتماعي متوسط با دستکش، باد بزن و کلاه شاپو داراي جزئيات، مجهز شده بود. نقاشي از تکه هاي بزرگ و نامنظمي از رنگ هاي عجيب و غريب تشکيل شده بود، که الهام بخش منتقد Louis Vauxcelles بود تا Matisse و Derain—که يک اثر expressive مانند Matisse ارائه کرده بود—را fauves يا "جانوران وحشي" خطاب کند و در نتيجه به ايجاد يک جنبش متهم کند . Woman with a Hat اين اثر توسط Gertrude و Leo Stein، که از داوران برجسته پاريس بودند، خريداري شد.

 هنري ماتيس رهبر Fauve ها شد، گروهي شامل Georges Rouault و Henri-Charles Manguin که با naturalism متحد شدند. اثر تاريخي Matisse به نام Le Bonheur de Vivre (شادي زندگي، ۱۹۰۵)، نقاشي از خوش گذرانان برهنه که با رنگ هاي غني و پاييزي کشيده شده بودند، گسستگي Fauvism است. اين اثر اولين بار در Salon des Indépendents سال ۱۹۰۶ ميلادي به نمايش گذاشته شد، جايي که موضوع و چشم انداز تحريف شده آن باعث خشم و هرج و مرجي حتي بيشتر از Woman with a Hat شد. پيکاسو، که دوست ندارد از او پيشي گرفته شود، بلافاصله نقاشي پيشگامانه خود Les Demoiselles D'Avignon را آغاز کرد.  

با اين حال Fauvism جنبشي کوتاه مدت بود؛ تا سال ۱۹۰۸ ميلادي بسياري از Fauve ها به Cubism روي آورده بودند. Matisse به نوبه خود مجدد به کار خطي به عنوان نقطه اي مقابل اشکال ساده شده اش علاقه مند شد.

يک دوره پرکار

در دهه بعد، Matisse برخي از مهم ترين آثار خود را توليد کرد که با Dance (I)، در سال ۱۹۰۹ ميلادي آغاز مي شود، مطالعه اي اوليه براي نقاشي به سفارش حامي او، صنعتگر روسي Sergei Shchukin. برخلاف آثار قبلي اش، او تنها از پنج رنگ در اين بوم تاريخي استفاده کرد—رويکردي تقليل دهنده که بر گام هاي سبک رقصندگان تاکيد مي کند و به نظر مي رسد که رقصندگان تقريباً بر روي چمن شناور هستند. يک رقصنده در حرکتي به طور سيال به بازوي رقصنده ديگر مي رسد، توجه به نگاه رقصنده دوم نياز است تا متوجه شکستگي در دايره شويد. او مي دانست که به چه چيز خاصي دست يافته است و نقاشي را «اوج قدرت درخشندگي» ناميد. يک سال بعد Dance II را به پايان رساند. حس و حال در اين اثر تشديد شده بود، Dance II بيشتر يک آيين را نمايش مي دهد تا جشن. رقصندگان به رنگ قرمز خوني هستند، و کار خط جديد عضلات کشيده رقصندگان را نشان مي دهد؛ سهولتي را در ظاهر  نشان مي‌دهد.

شور و نشاط شديد نقاشي هاي اوليه اش را براي بهترشدن آثارش کم کرد، به چيزي سايه دار تر و غريبه تر تبديل شد، مانند اثر مبهم Bathers with a Turtle، که در آن سه زن برهنه با صورت هايي کاملا بي حس و ژست هايي عجيب هستند؛ يکي از زن ها در حال غذا دادن به لاک پشت است. شاهکار Piano Lesson از سال ۱۹۱۶ ميلادي، نزديک ترين اثري است که او در آن به Cubism آمده است. اين اثر تصويري از پسرش Pierre است که پيانو تمرين مي کند، اما جزئيات انتزاعي صحنه در هر نوبت بيننده را به خود جلب مي کند. باغ تاريکي که از پنجره ديده مي شود به يک سه گوش سبز رنگ کاهش يافته است؛ يک مثلث طنين انداز سايه که توسط يک نور داخلي شديد به وجود آمده، نيمي از صورت پسر را مبهم مي کند. هنرمند اين اثر را در حالي نقاشي کرد که Pierre در جنگ جهاني اول خدمت مي کرد. به نظر مي رسد پدرش خاطره اي شادتر را در ذهنش مي پروراند، اما "حال" متفاوت است.

يک خانه جديد در Nice

هنري ماتيس در سال ۱۹۱۷ ميلادي به Cimiez، حومه شهر Nice در Riviera فرانسه نقل مکان کرد و در آنجا تنوع آرام بر روي نقاشي نئوکلاسيک neoclassical را که با استقبال خوبي مواجه شده بود، دنبال کرد. جنگ جهاني اول به پايان رسيده بود، و همراه با آن بسياري از آوانگارديسم در فرانسه نيز. او اتاقي را در "Hôtel Beau Rivage" رو به ساحل اجاره کرد. در حالي که در آنجا زندگي مي کرد، زود بيدار مي شد، به سادگي از رستوران هتل غذا مي خورد و بي وقفه نقاشي مي کرد. او فضاي داخلي مجللي خاق کرد که پنجره هاي آن به منظره اي از آسمان و دريا روشن باز مي شد. در سال ۱۹۲۲ ميلادي، پس از سفري به مراکش، او يک مجموعه از ژانر odalisque را شروع کرد – يک ژانر از هنر Orientalist شامل تصاوير از حرمسرا يا کنجک – مانند Odalisque couchée aux magnolias، نقاشي که يک سال پس از بازگشت خود از آفريقاي شمالي کشيده بود.

آخرين، برش هاي راديکالي و ابتکاري

هانري ماتيس تا زمان مرگش در سال ۱۹۵۴ ميلادي در Nice ماند. او يک دهه و نيم پاياني عمرش را با يک عمل جراحي شکمي ناموفق گذراند- خودش آن را يک «زندگي دوم» ناميد، او آن بازه را تنها به هنر اختصاص داد. نقاشي رنگ روغن را کنار گذاشت و ابتکاري ترين فرم هنري خود را به نام برش cut-out توسعه داد. او با قرار دادن قيچي روي کاغذ نقاشي شده با گواش، اشکال ارگانيک و هندسي را با کمک دستيار و منشي استوديويي اش Lydia Delectorskaya به ترکيب هاي پويا مرتب کرد. آزمايش ها و تجربيات به تعهدهاي بلندپروازانه تبديل شد.

پروژه هاي او شامل نمونه هاي اوليه براي کتاب مصور Jazz سال ۱۹۴۷ ميلادي و سفارشي براي يک صومعه در ونيز بود – طراحي نهايي که شامل هفده پنجره شيشه اي رنگي و چندين نقاشي ديواري انتزاعي بود. کليساي کوچک مدرنيست در سال ۱۹۵۱ ميلادي به روي حيرت راهبه ها که در نهايت زيبايي منحصر به فرد آن را با ميل پذيرفتند، افتتاح شد.

در تابستان سال ۱۹۵۲ ميلادي، پس از بازگشت از سفر به استخري در Cannes، به Delectorskaya پيشنهاد مي کند که ديوارهاي اتاق ناهار خوري در Hôtel Régina را به صورت جانبي با کاغذ سفيد بپيچد. او سپس غواصان و موجودات دريايي را از کاغذ آبي پررنگي جدا کرد و آن ها را بر روي پس زمينه سفيد سنجاق زد و رقصي از اجسام را ترتيب داد که به آب نفوذ مي کردند.

هنري ماتيس يک بار گفت که در هنر در جستجوي «چيزهاي مشابهي است که شايد به وسيله هاي مختلف متوجه آن شده ام.» به عنوان گواه موفقيتش در جستجويي گفت، محدود به ملزومات، خطوط ملايم و رنگ درخشنده است و به طرز مرموزي در اين روند آزاد شده است.

پیمایش به بالا