معماري به مثابه يک کلِ دشوار؛ از رابرت ونتوري تا آلدو رسي
در پايان کتاب پيچيدگي و تضاد در معماري، رابرت ونتوري مي نويسد:”معماري برامده از پيچيدگي و تضاد به معناي انکار کليت نيست.” ونتوري نهايتا بر تعهد خود نسبت به کليت موکد مي شود و از نسبيت مبتني بر تکه هاي رهايي که به يک زبان فرمال، پيچيده و غامض معمارانه شخصيت مي دهند تبري مي جويد. او بر يک کل دشوار difficult whole تاکيد مي کند، “چرا که تحقق کليت سخت است.” البته در اين جا ميزان سختي کليت در گرو تعداد بخش هايش است. براي ونتوري، متعهد ماندن به طيفي از يک تا چند قطعه يا بخش، حتي تاکيد موکد بر خود دوگانگي ـ دو بخش بودگي ـ تلاشي مشعوف و پرشور است براي تحقق يک يگانگي دشوار difficult unity.
